
خب من امروز داشتم اتفاقی رد می شدم که یاد ویرگول و این چالش افتادم که نصفه کاره رهاش کردم!آخرین روز این چالش که در سال ۲۰۲۵ انجامش دادم برمی گرده به ۱۰ ما پیش ! اما چه اشکالی داره ماهی رو هر وقت از آب بگیری می گن تازه هست! یکم رفرش کنیم اهداف رو و این چالش را به سرانجام برسونیم!
چهار تا هدف دارم برای ادامه این چالش :قبل این بگم که من به تمام اهداف مهمی که می خواستم در روز اول این چالش نوشته بودم الان که ۱۰ ماه می گذره رسیدم به شکل خوبی:اول این که دو تا قرارداد کاری یکی اینترن شیب و دیگری شغل دایم بهم پیشنهاد شد و الان دارم در شغل دایم ام کار می کنم. ۲. دکترام را با موفقیت دفاع کردم ۳. با یک فرد بسیار فوق العاده در زندگی عاطفی آشنا شدم!که حالا بیشتر براتون می گم!
خب چهار تا هدف جدید که می خوام ادامه این چالش را براش انجام بدم:
۱. من دارم یک دوره می گذرونم که عمیقا رو باورها درونی کار می کنه و متاسفانه این دوره ها خیلی غمیق هست و برت می گردونه به ریشه باور ها در کودکی و من یک کودکی سختی را داشتم و برام خیلی سخت هست که برگردم به اون خاطره ها نه این که فکر کنید در فقر بزرگ شده بودم نه اصلا! اتفاقا رفاه خیلی خوبی داشتم اما نه از نظر عاطفی واقعا خیلی بهم آسیب وارد شده در این دوره ! وقتی بچه بودم من همه اش در ترس بودم چون مادرم به شدت فرد عصبی بود و من هیچ وقت احساس امنیت نمی کردم و مدام با پدرم دعوا داشت و بحث طلاق و این جور چیزا بود که من گاهی می شنیدم و تمام وجودم می لرزید! حالا اینا چه ربطی داره ربطش اینه که برای این که بتونی باورهات را خیلی ریشه ای تغییر بدی باید از نظر ذهنی برگردی به اون دوران و دوباره همه چیز راحس کنی با کمک تکنیک ها کودک درون و ازشون عبور کنی! تا بتونی واقعا یه تغییر های بنیادی درونت ایجاد کنی!من برام این کار واقعا سخته چون به محظ این که بر می گردم به اون دوران تمام اون اتفاقات بهم هجوم میارم و با این که الان یه فرد بسیار موفق هستم و برای خودم زندگی می کنم و از پدر و مادرم کیلومتر ها دور همه اون اتفاق ها طنم را به لرزه می ندازه! تا حالا چندین بار سعی کردم که ازشون عبور کنم اما نتونستم به اندازه کافی قوی باشم و نصف و نیمه رهاش کردم! چون باید خیلی خیلی قوی باشی از نظر روحی که بتونی این کار رو کنی! این بار مصمم هستم که حتما انجامش بدم با یوگا و مدیتیشن های مرتب امیدوارم قدرت ذهنیم کمکم کنه از پسش بر بیام
۲. من باید فرد خیلی فوق العاده از نظر عاطفی آشنا شدم که واقعا ازش خیلی خوشم اومده و فکر می کنم اونم همین طور من یک بار حضوری رفتم دیدمش ! این فرد رشته حقوق بین الملل می خونه توی یکی از خفن ترین دانشگاه های دنیا! و بسیار فرد با اخلاق و مودبی هست و کلی جذاب و زیبا! و ثروتمند! این فرد تمام فاکتور هایی که من می خوام را داره حتی بشتر! من اصلا فکرش رو نمی کردم یه آدم با تمام این ویژگی ها اصلا وجود داشته خیلی بالاتر از چک لیست هام هست!و این که از من خیلی خوشش میاد بهم می گه تو خیلی زیبا هستی و هر دفعه باهاش صحبت می کنم واقعا حس می کنم گوش می ده به حرفام .. براتون یکم از بک گراند این آدم هم می گم این یه پسر عرب هست! یکی از کشورهای پولدار عربی و جالبه بدونید اگه من می دونستم عرب هست اصلا باهاش سر قرار نمی رفتم چون فکر می کردم خیلی سنتی هستن و تازه من حتی با مردهای ایرانی هم اینجا قرار نمی گذارم دیگه چه برسه عرب باشه ! و این من از بچگی همه اش راجب عرب ها بد شنیده بودم ! مثل کلی حرف هایی که توی جامعه می زنن که این ها فرهنگ ندارن و ما داریم و عرب موش خور و هزار جور حرف دیگه..! اما من واقعا شکه شدم وقتی با این فرد صحبت کردم و دیدم چقدر تمام افکار و چیزهایی که ما راجب اینا ساختیم می تونه درست نباشه! این فرد چهار تا خواهر و برادر هستن و خودش پسر کوچیک خوانواده و تماما خواهر و برادراش دکترا داشتن! خودش هم که الان داشت ارشد حقوق بین الممل می خوند و جالبه بدونید مادر بزرگش ایرانی بود! اما خودش فارس بلد نبود خیلی کم و مادرش هم اروپایی ! و وقتی با این فرد حرف می زنید مثل این بود که داشتین با یه پرنس چیزی صحبت می کردین ! خیلی انقدر با ادب و با وقار بود .. و چقدر برای فرد مقابلش هم احترام قایل بود! و من واقعا دوسش داشتم یعنی من که اول رفتم این فرد را ببینم این چیزا رو نمی دونستم بخاطر این که ازش خوشم اومده بود رفتم. حالا چیزی که می خوام این هست: من دلم می خواد رابطه ام با این آدم بهتر بشه و پایدار یا یکی دیگه به خوبی این برام پیدا بشه! دلم می خواد در ادامه این چالش روی این مسیله کار کنم
۳. من باید امتحان زبان این کشوری که توش هستم را بدم به عنوان این که بعدتر بتونم برای شهروندی اقدام کنم امتحان زبانم دو ماه دیگه هست حدودا و من باید خیلی بیشتر از این ها براش ذهمت بکشم
۴. برای کارم دوره های انلاین گرفتم که مهارتم را بالا ببرم دلم می خواد مدرک های انلاین ام را بگیرم و توی شغلم پیشرفت بیشتری کنم
همین دیگه این مسایلی هست که خیلی دوست دارم روشون کار کنم تا به یک نقطه ای برسن بریم محکم ببینیم چی می شه ایشالا که تا آخر چالش رو ادامه می دم و می بینیم به کجا می رسه:
روز ۱۲ هم نوشته باور های منفی ای که در جلسه قبل نوشتی را به چالش بکش :
من در روز ۱۱ هم نوشته بودم وقتی کنترل مسایل در دستم نیست خیلی استرس می گیرم و سختمه بگم به خدا یا کاینات می سپارم ! و این که دلم می خواد بتونم هم چیز را کنترل کنم ! --> اما استاد معنویم می گه تمام این دنیا بر اساس وایبریشن هست و ما اون چیزی را می گیریم که از درون احساس می کنیم برای همین اگه می خوای اتفاق های خوب برات بیفته باید وایبریشنت را بالا نگه داری ! و چطور می فهمی الان سطح وایبریشنت چطور هست از روی احساساتت باید ۲۴ ساعته حواست به احساساتت باشه و اگه یهو حس استرس و اینا گرفتی یعنی داری بر علیه خودت و چیز هایی که تو زندگی می خوای عمل می کنی و باید تا اونجایی که می تونی سریع وایبت را عوض کنی مثلا برای من یوگا و مدیتیشن یکی از قوی ترین راه های عوض کردن وایبریشنم هست ! چطوری باورت به این قوی میشه این که واقعا این کار را انجام بدی و اثراتش را در زندگیت ببینی ! نمود عملی با حرف و اینا زیاد اتفاق خاصی نمییفته من دلم می خواد که روی این کار کنم و به خودم نشون بدم!
دومین باور منفی من این هست که به خاطر کودکی سخت از نظر روحی که داشتم من همیشه حس می کنم هیج پناهی ندارم برای همین کوچک ترین مسیله ها که پیش میاد من رو به شدت به هم می ریزه --> اینم باز راه حلش به نظرم مثل بالایی هست ! چون هیج قدرتی بالاتر از قانون جذب نیست و باز من باید این رو به خودم نشون بدم و یک حس عمیق از قوانین این جهان ! قانون جذب مثل قانون جاذبه هست مهم نیست کی چی می گه یا فکر می کنه کی هست ! اگه بره بالای پشت بوم خودش را بندازه پایین قانون جاذبه با همه یه جور برخورد می کنه و هیچ کشوری یا آدمی هرچی بگه یا قانون وضع کنه علیهش مهم نست مثلا بگن اقا از فردا در کشور ما قانون جاذبه حق نداره کار کنه! اگه یکی این رو بگه همه به سلامت روان اون آدم شک می کنن! قانون جذب هم دقیقه همین طور هست !
بریم برای ریکورد کردن امروز و ببینیم چه اتفاق هایی میفته:
ساعت [۱۶:۳۱]: امروز شنبه هست و من یادم اومد که روغنم بدنم تموم شده اگه امروز نگیرمش دوباره باید تا هفته دیگه صبر کنم تا بتونم برم این سوپری که می خوام و روغن بگیرم بهتره الان برم با این که امروز واقعا روز سردی هست من برم روغن بگیرم سطح استرس و تنش ام هم خیلی بالا و امید به زندگی کم بخوام عدد بگم ۸۰٪ استرس ۲۰٪ امید به زندگی دلم می خواد یوگا و مدیتیشن کنم اما اون وقت مغازه می بنده!من برم روغن بگیرم بعد بر می گردم یوگا و مدیتیشن می کنم :)
ساعت [۱۸:۳۴]:من برگشتم از خریدم توی راهم فایل های صوتی از دوره های خودشناسی درونی را گوش دادم که حالم را بهتر کرد ولی نمی تونم بیشتر از نیم ساعت به این فایل ها بیشتر گوش بدم استرسم شدید بر می گرده! فکر می کنم یه جوری هایی اضطراب مظمن دارم برای من استرس آور ترین زمان ها وقتی هست هیچ مسیله ذهنی ندارم. مسخره هست ولی متسفانه واقعیت. ایشالله که بهتر می شم :) ! خب من دور و برم را مرتب کنم و یک یوگا و مدتیشن عمیق کنم. استرس ۷۰٪ امید به زندگی ۳۰٪
ساعت [۱۹:۵۹ ] یک ساعت یوگا انجام دادم که خیلی حالم را خوب کرد و سطح استرسم را پایین آورد! که خیلی لذت بخش بود! و این که گرسنه ام شد که خیلی خوبه ! هر وقت استرس می گیرم سطح غذا خوردنم خیلی کم میشه این که الان گرسنه ام شده واقعا عالی هست برم یه غذای خوشمزه درست کنم و بعدش مدیتیشن کنم! من واقعا گاهی دلم برای خودم می سوزه هیج کس حق اش نیست اضطراب مضمن داشته باشه! اصلا به نظرم بچه به دنیا آوردن بدون این که کسی سلامت روانی افراد را چک کنه باید جرم باشه! بیخیال .. استرس ۵۰٪ امید به زندگی ۴۷٪ . در حال آشپزی دوره های روان شناسیم را سعی می کنم گوش بدم.