شاید بعضی از ما، مفهوم مذاکره را فقط به روابط سطح بالایی مثل روابط بینالمللی کشورها محدود بدانیم.
اما واقعیت این است که همه ما در طول زندگی خود مذاکره کردهایم؛ حتی در دوران کودکی و وقتی خواستهای از پدر و مادر خود داشتهایم!
پس شاید بهتر باشد تا روی این مسئله مهم که در طول زندگی به کارمان خواهد آمد، بیشتر تمرکز کنیم.
در این مقاله قصد داریم تا مذاکره را تعریف کرده و چند نکته برای موفقیت در آن را بررسی کنیم.
مذاکره گفتوگویی برای ایجاد یا تداوم یک رابطه است که میتواند منجر به رفع نیاز طرفین شود.
مذاکرات همیشه به یک شکل پیش نمیروند؛ بنابراین نتایج مختلفی هم حاصل میشود.
بر اساس نتیجه، میتوان مذاکرات را به سه دسته کلی برد-برد، برد-باخت و باخت-باخت تقسیمبندی کرد.
وقتی دو طرف مذاکره به خدمات و محصولات یکدیگر در دراز مدت نیاز دارند، باید یک رابطه پایدارتر با هم داشته باشند.
در این صورت باید در جریان فرایند مذاکره با نرمش و تعامل بیشتری رفتار کنند و پیش از آن که به دنبال شکست دادن طرف مقابل باشند، برای برقراری ارتباط پایدار تلاش کنند.
این نوع از مذاکره بیشتر بین افراد و کسب و کارهایی اتفاق میافتد که صرفا به دنبال موفقیت در آن برهه زمانی خاص هستند و قرار نیست با طرف مقابل رابطهای طولانی بسازند.
شاید خواندن چنین اصطلاحی عجیب باشد.
چرا باید افراد وارد چنین مذاکراتی شوند؟!
واقعیت این است که هیچکس از اول به دنبال وارد شدن به مذاکره باخت-باخت نیست؛ اما جریان این مذاکرات به سمتی پیش میرود که از مسیر و هدف اصلی خود دور میشود.
در ادامه به چند نکته مهم اشاره خواهیم کرد که به داشتن نتیجه بهتر در مذاکرات کمک میکند.
خشت اول چون نهد معمار کج
تا ثریا میرود معمار کج!
این ضربالمثل به خوبی اهمیت شروع درست یک مذاکره را نشان میدهد.
شما باید بتوانید از ابتدای کار، روند مذاکره را در دست بگیرید و بر مسیر گفتوگو اشراف داشته باشید.
برای مذاکره، نفر اول تیم مقابل را پیدا کنید و با او صحبت کنید.
در غیر این صورت، هدر رفت وقت در این مذاکره بالاتر خواهد رفت و از طرفی، شما بر این مذاکره تسلط کافی را نخواهید داشت.
درست است که در پایان مذاکره قرار است معاملهای اتفاق بیوفتد اما اینکه از همان ابتدا برای فروش وارد شوید و سعیتان بر یافتن مشکلات طرف مقابل نباشد، این مذاکره چندان موفق نخواهد بود.
اگر شما محصولی دارید که به کار مشتریتان میآید اما بر سر قیمت آن مشکل دارد، قبل از اینکه سعی کنید با ارائه تخفیف او را به خرید مجاب کنید، باید سایر مشکلات او را پیدا کنید و با بیان مزیتهایی از محصول که میتواند مشکل طرف مقابل را حل کند، انگیزه خرید را در او ایجاد کنید.
اگر در جریان مذاکره با یک فرد حرفهای کمی پا پس بگذارید و از خود ضعف نشان دهید، او به همین مقدار جلو میآید و بر جریان مذاکره مسلط میشود.
پس قبل از حضور در مذاکره، اطلاعات خود را در زمینههای مورد نیاز کامل کنید تا با اعتماد بنفس و تسلط کامل وارد مذاکره شوید.
برای مطالعه مطالب بیشتر در زمینه مدیریت کسب و کار و بازاریابی، لطفا صفحه هزارتو در ویرگول را دنبال کنید.