تمایل به بعضی از هنرها بسیار فراگیر است. همگی انسانهایی را میشناسیم که علاقهمند به نویسندگی، عکاسی و دوبله هستند. به ویژه با پیشرفت دنیای تکنولوژی و گسترش دوربینهای دیجیتال و ساده شدن مسیر عکس گرفتن، علاقه شدیدی در انسانها به عکاسی ایجاد شده است. بیشتر این افراد با یک سوال بسیار انرژی گیر مواجه هستند. چگونه عکاسی را شروع کنند؟ برای کمک به پیدا کردن پاسخ این پرسش به سراغ سه موضوع میرویم:
این پرسش در ظاهر بسیار ساده است؛ اما یکبار کاملاً صادقانه به این پرسش فکر کنید. چرا عکاسی؟ ازعکاسی چه میخواهید؟ اگر به دنبال پاسخ به این پرسش در این متن یا هر متن دیگری هستید؛ سخت در اشتباهید. مطالعه و متنهایی در مورد این موضوع میتواند شما را در پیدا کردن پاسخ یاری دهد؛ اما به هیچ وجه، هیچ کسی جز شما نمیتواند دقیقاً پاسخ را پیدا کند. زیرا که پاسخ این پرسش، بسیار شخصی است؛ و ریشه در سلیقه، نگرش، شخصیت و پارامترهای کاملاً فردی دارد. اما یک چیز واضح است. باید جواب این سوال را با صداقت تمام به خود بگویید: «چرا عکاسی؟». پاسخ صادقانه به این پرسش سبب میشود که انتظار، مسیر و هدف خود را بسیار سادهتر پیدا کنید و از بسیاری سردرگمیها رهایی یابید. به یاد داشته باشید در پاسخ به این سوال صادق باشید، نه از ساده بودن پاسخ بترسید نه به پیچیده بودن آن افتخار کنید. فقط صادق باشید.
اگر پاسخ به سوال بالا، پاسخی است که مشخص میکند میخواهید عکاسی را به صورت جدی دنبال کنید نه صرفاً یک تفریح. در ابتدا باید بدانید که برای وارد شدن و دستیابی به هر موضوعی، چه عکاسی چه هر موضوع دیگری، نیاز به کسب آگاهی و دانش دارید؛ و باید بپذیرید که برای پیشرفت در هر مسیری، بیش از هر چیز نیاز به تلاش و کوشش دارید. لطفاً، لطفاً، ایدهآل گرایی بیش از حد خود را دور بریزید و مطمئن باشید که استعداد کل قضیه نیست و باور کنید که بدون تلاش در هیچ کاری موفق نخواهید شد. بد نیست که برای درک تاکید بر دوری از ایدهآل گرایی، نگاهی به متن «یک هنر کافی است» بیاندازید. همچنین در مقولههای هنری به خاطر داشته باشید که هنر با ذوق و احساس یکی نیست. هنر بیش از هر موضوع دیگری با علم، دانش و آگاهی درهم تنیده است. پس پیش از آنکه عکاسی را یاد بگیرید، تلاش کردن را یاد بگیرید. عکاسی فشار دادن یک دکمه و ثبت یک واقعیت نیست. در این راه باید مفاهیم، دانش و تکنیکهای فراوانی را بیاموزید و تجربه کنید.
برای شروع تلاش، درگیر برنامه ریزی از یک زمان مشخص در آینده ( مانند شنبهها زمان مدرسه) و یا تلاش فقط در خیال و تصور، نشوید. بسیاری از ما در خیالات خود غرق میشویم و در ذهن و خیال تصور خواهیم که در آینده تلاش فراوانی خواهیم کرد و به پلههای عظیمی دست خواهیم یافت و بدین شکل از واقعیت بیرونی فرار خواهیم کرد. تلاش کردن را با آینده موکول نکنید. «شناخت مدل رفتار انسان» ارائه شده توسط محمد حبیبی، در این زمینه به طور قطع به شما کمک خواهد کرد.
اگر به پرسش ابتدای این متن پاسخ داده باشیم، خیلیها فقط میخواهند در لحظاتی از زندگی عکس بگیرند و خاطرات را ثبت کنند. اگر واقعاً این را بدانند؛ اصلاً چنین چیزی بد نیست. برای چنین افرادی دوربینهای کامپکت ساده و یا پیشرفته کفایت میکنند؛ و نیازی به وسواس و دقت خیلی زیاد در انتخاب نوع آن نیست. اکثر این دوربینها در حدی که برای ثبت خاطرات لذت بخش باشد از کیفیت مناسبی بر خوردارند.
اما اگر انتظار شما از عکاسی فراتر از صرفاً ثبت یک خاطره است و به عکاسی به عنوان یک هنر، درگیر با معنی و مفاهیمهای مختلف، زیبایی از دیدگاه هنری و به طور کلی با یک نگاه عمیقتر به عکاسی میخواهید بپردازید؛ بحث تفاوت پیدا میکند.
این را بدانید که قبل از اینکه نوع دوربین اهمیت داشته باشد مهم دردست گرفتن دوربین و تلاش برای عکس گرفتن با اهداف مشخص است. اما به هر حال لازم است که جدا از مسائل فلسفی، زیر لایههای هنری، تکنیکهای عکاسی و...؛ نسبت به خود دوربین و ویژگی انواع آن هم آگاهی داشته باشید. ویژگیهای دوربینهای DSLR، کامپکت، آنالوگ و ... را بدانید. به عنوان مثال از شما انتظار میرود مانند سایر افراد، دقت حسگر ( مثلا ۱۲ مگاپیکسل) را به عنوان اصلیترین پارامتر انتخاب دوربین نشمارید. پس قبل از هرچیز اگر عکاس شدن برای شما موضوعی جدی است. با دوربینهای مختلف، ویژگیها و ساختار دوربین آشنا شوید؛ اما باز هم تکرار میکنم؛ برای شروع به عکاسی مهمتر از نوع دوربین، گرفتن دوربین در دست و شروع به عکاسی است. شروع کنید، هدف گذاری کنید و عکس بگیرید.
تمام این صحبتها، بحثهایی بود حول نگرش نسبت به عکاسی. حال اگر شما جزو دستهای هستید که عکاسی را به صورت جدی میخواهید ادامه دهید؛ بهتر است در همین لحظه تلاش خود را برای کسب آگاهی شروع کنید. برای این کار مشاهده «آموزش نوردهی در عکاسی» به طور قطع گزینهای بسیار مناسب است.