ویرگول
ورودثبت نام
پای درس بازار
پای درس بازارنه سیگنال، نه معجزه؛ فقط فکر و یادگیری. جایی برای شاگردی کنار بازار، نه مقابلش. سفری به روانشناسی و تصمیم‌سازی در دل بازار
پای درس بازار
پای درس بازار
خواندن ۳ دقیقه·۲ روز پیش

مدل کوه یخ؛ همون چیزی که تریدرها نمی‌بینن اما همیشه بهش می‌بازن

چرا بازار با چیزهایی حرکت می‌کنه که جلوی چشم نیست. یک نگاه واقعی و خودمونی به رفتار بازار و رفتار خودمون.

اگه مدت کوتاهی هم ترید کرده باشی، احتمالاً این تجربه رو داشتی:
با یک کندل عجیب استاپ می‌خوری، یک خبر بیرون میاد، یک حرکت سریع تو مارکت اتفاق میفته… و تو هم مثل بقیه فقط همون «اتفاق» رو می‌بینی.

ولی راستش رو بخوای، بازار معمولاً به خاطر همون چیزی که دیده می‌شه حرکت نمی‌کنه.
یه لایه‌ی خیلی بزرگ‌تری زیر سطحه که ما نمی‌بینیم. درست مثل یک کوه یخ.

مدل کوه یخ دقیقاً همینو میگه:
۹۰ درصد حقیقت، زیر سطحه. فقط ۱۰ درصدش جلوی چشم ماست.

و اگه ترید رو جدی بگیری، باید بپذیری بزرگ‌ترین ضررها، عجیب‌ترین رفتارها و سخت‌ترین درس‌های بازار، دقیقاً از همون بخش‌های زیرسطحی میان—not از رویدادها.

من خودم بارها اینو تجربه کردم. مثلاً روزایی بوده که استاپم فقط به خاطر «اتفاق» نبود؛ به خاطر روندهای زیرسطحی بود که اصلاً نمی‌دیدمشون. روندهایی مثل عجله، فشار ذهنی، تمایل به انتقام، یا حتی روایت غالب بازار که توی رسانه‌ها و شبکه‌ها پخش می‌شه و کم‌کم توی ذهن آدم ته‌نشین می‌شه.

رویداد vs روند — چیزی که اشتباه می‌گیریم

بذار ساده‌تر توضیح بدم:

  • رویداد: یک کندل شارپ، یک خبر، یک شکست سطح، یک پامپ یا دامپ

  • روند: احساسات غالب بازار، جریان نقدینگی، روایت‌ها، رفتارهای تکرارشونده معامله‌گرها

  • ساختار زیرسطح: مدل ذهنی ما، باورهای ما، احساساتی که نمی‌خوایم قبول کنیم

  • ریشه: الگوهای فکری عمیق، ترس‌های قدیمی، نیاز به اثبات خود، ذهنیت کمیابی یا عجله

مثلاً چه اتفاقی میفته که توی یک نفر خبر FOMC باعث میشه پوزیشن بی‌برنامه باز کنه، ولی یک نفر دیگه کاملاً خونسرد می‌مونه و منتظر می‌شه؟
رویداد یکسانه؛ روند زیر سطح فرق داره.

وقتی تو فقط «اتفاق» رو می‌بینی، عملاً داری ۱۰ درصد تصویر رو می‌بینی.
این یعنی ۹۰ درصدی که واقعاً بازار رو تکون میده و حتی رفتار تو رو شکل میده، کاملاً ازت پنهونه.

بازار یک کوه یخه، ما تریدرها هم یک کوه یخیم

این یکی از چیزاییه که من دیر فهمیدم.

بازار فقط چارت نیست؛
بازار یک ساختار زیرسطحی داره که پره از روایت‌ها، جریان پول، احساسات معامله‌گرهای بزرگ، رفتار توده و لایه‌های عمیق روانی.

و ما هم همینطوریم.
وقتی وسط ترید، یکهو کنترل از دستت میره، این «اتفاق» نیست.
این یه روند زیرسطحیه:
چیزی که یک عمر باهات بوده و تو ترید فقط بیدار میشه.

پس بنظرم دوتا کوه یخ داریم:

  • کوه یخ بازار

  • کوه یخ ذهن ما

و ترید جاییه که این دو تا به هم می‌رسن.

چطور مدل کوه یخ به من و تو تریدر کمک می‌کنه بهتر تصمیم بگیریم؟

۱. کمتر به کندل‌ها واکنش احساسی می‌دی
چون می‌فهمی کندل فقط نوک یخه، نه کل قضیه.

۲. به جای رویداد، به روند فکر می‌کنی
مثلاً:
اینکه یک خبر باعث حرکت شد مهم نیست؛
اینکه بازار چرا اینطور بهش واکنش داد مهمه.

۳. متوجه می‌شی سبک زندگی و ذهنیتت، بخشی از ساختار زیرسطح تصمیم‌گیریته
وقتی خسته، نگران یا عجول باشی، تصمیم‌هات از ریشه خراب می‌شن.

۴. متوجه می‌شی اشتباهات، نتیجه یک الگو هستن، نه یک لحظه
استاپ خوردن یک رویداده،
ولی دلیلش یک روند پنهان توی ذهنته.

یک استادی همیشه میگفت:
بازار بر اساس چیزهایی حرکت می‌کنه که در نگاه اول برای همه دیده نمی‌شن.

و تریدر هم بر اساس چیزهایی اشتباه می‌کنه که خودش هم نمی‌بینه.

این همون دلیلیه که مدل کوه یخ، برای ما تریدرها از هر مدل ذهنی دیگه‌ای ضروری‌تره.
چون کمک می‌کنه به جای اینکه هی دنبال تغییر «اتفاق‌ها» باشیم، بریم سراغ تغییر «ساختارهای زیرسطح» خودمون.

به‌مرور که این مدل رو توی ذهن جا بندازی، سبک نگاهت به چارت هم عوض میشه.
دیگه مثل قبل دنبال دلیل‌های سطحی نیستی.
می‌فهمی هر حرکت، یک ریشه داره.
و توی ترید، هر کسی که ریشه‌ها رو بفهمه، همیشه یک قدم جلوتره.

مازیار سهیلی

مدل ذهنیتفکر سیستمیروانشناسی بازارتریدفارکس
۲
۰
پای درس بازار
پای درس بازار
نه سیگنال، نه معجزه؛ فقط فکر و یادگیری. جایی برای شاگردی کنار بازار، نه مقابلش. سفری به روانشناسی و تصمیم‌سازی در دل بازار
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید