گاهی داشتن نقشه غلط خطرناکتر از نداشتن نقشه است. نقشه مرکاتور سالها ذهن مردم را از واقعیت دنیا منحرف کرد. در ترید هم مدل ذهنی اشتباه میتواند سالها مسیر شما را غلط ببرد.

یه بار دیگه میخوام برگردم به همون بحث معروف: "نقشه، قلمرو نیست."
شاید شنیده باشی، ولی بذار یه مثال بزنم که ملموس بشه. نقشه مرکاتور (Mercator Map) که قرنها استفاده میشد، قارهها رو اشتباهی نشون میداد. مثلا گرینلند رو تقریباً هماندازه آفریقا میکشید، در حالی که آفریقا ۱۴ برابر بزرگتره!
این نقشه، ذهن آدمها رو به شکل غلطی از دنیا عادت داده بود. خب حالا سوال: این چه ربطی به ترید و روانشناسی بازار داره؟ 🤔
ما آدمها برای اینکه دنیای پیچیده رو بفهمیم، به نقشهها و مدلها احتیاج داریم. مشکل وقتی پیش میاد که اون نقشهها اشتباه باشن.
نقشه مرکاتور، قارهها رو متناسب با واقعیت نشون نمیداد، ولی چون همه استفاده میکردن، ذهنیت عمومی این بود که "خب همین درسته."
اینجا همون جاییه که یه نقشهی غلط، میتونه ذهنیت غلط بسازه.
تو بازار مالی، مخصوصاً ترید، ما همش داریم با "نقشه"ها کار میکنیم:
نمودارها
اندیکاتورها
تحلیلهای تکنیکال
تحلیلهای فاندامنتال
حتی برداشتهایی که از روانشناسی جمعی بازار داریم
اینا همه در واقع نقشههای ما از بازاره. اما واقعیت بازار خیلی پیچیدهتر از این حرفاست. اگه این نقشهها غلط باشن یا ما فکر کنیم "فقط همینه و جز این نیست"، میریم سمت ذهنیتهای اشتباه.
اینجا اون شباهت خودش رو نشون میده. همونطور که قرنها ملتها دنیا رو با ابعاد غلط تصور میکردن، یه تریدر هم میتونه سالها با مدل ذهنی غلط کار کنه:
فکر کنه فقط با یه ستاپ خاص میشه پول درآورد.
یا باور داشته باشه که بازار همیشه منطقی عمل میکنه.
یا بدتر از همه، فکر کنه روانشناسی توی ترید اهمیتی نداره.
این نقشههای ناقص و اشتباه، میتونن باعث بشن مسیر رو بد بریم، حتی اگه خیلی دقیق اجراشون کنیم.
یادمه اوایل کار، من همیشه فکر میکردم اگه بهترین ستاپ تکنیکال رو پیدا کنم، دیگه همه چی درست میشه. یه عالمه وقت گذاشتم روی پیدا کردن "بهترین ستاپ". ولی مشکل اینجا بود که حتی وقتی بهترین ستاپ هم جور میشد، باز با استاپ خوردنهای عجیب مواجه میشدم.
اون موقع هنوز درک نکرده بودم که نقشهام ناقصه. روانشناسی و مدیریت سرمایه رو توش جا نداده بودم. نقشه من مثل همون نقشه مرکاتور بود: قشنگ بود، ولی واقعیت رو تحریف کرده بود.
چون نقشهها (مدل ذهنیها) فقط ابزارن، نه خود واقعیت.
چون یه نقشه ناقص میتونه ما رو سالها عقب بندازه.
چون اگه نقشه اشتباه باشه، حتی بهترین دیسیپلین هم ما رو به جای درست نمیرسونه.
بازار یه قلمروه، و ما هیچوقت نمیتونیم صد درصدش رو بفهمیم. چیزی که داریم، فقط نقشهست.
حالا انتخاب با خودمونه:
میخوایم با یه نقشه ناقص و تحریفشده پیش بریم و سالها ذهنمون رو محدود کنیم؟
یا حاضریم بپذیریم که نقشه فقط یک ابزار برای فهم بازاره، نه خود بازار، و هر روز باید اونو کاملتر و دقیقتر کنیم؟
پس حواسمون باشه: همونطور که نقشه مرکاتور سالها تصویر غلطی از دنیا ساخت، مدل ذهنی اشتباه هم میتونه سالها مسیر ترید ما رو منحرف کنه.
📌 نکته آخر: همیشه از خودت بپرس: "نقشهای که دارم باهاش ترید میکنم، تا چه حد واقعیته و تا چه حد ساخته ذهن خودمه؟"
مازیار سهیلی