دکتر مازیار میر
از مفاهیم علم اقتصاد و مدیریت است که چنین تعریف میشود: «مقدار کالا یا خدمات تولید شده در مقایسه با هر واحد از انرژی یا کار هزینه شده بدون کاهش کیفیت یا به این شکل: اثربخشی به همراه کارایی». به دیگر سخن، بهرهوری عبارت است از بهدست آوردن حداکثر سودِ ممکن با بهرهگیری و استفاده بهینه از نیروی کار، توان، استعداد و مهارت نیروی انسانی، زمین، ماشین، پول، تجهیزات، زمان، مکان و…به منظور ارتقای رفاه جامعه. بهرهوری به نسبت کار انجام شده به کاری که باید انجام میشده اطلاق میشود.
میتوان گفت برای نخستین بار لغت «بهرهوری» را فردی به نام «کوئیزنی» در سال ۱۷۷۶ (میلادی) بهکار بُرد. بیش از یک قرن بعد، یعنی در سال ۱۸۳۳ (میلادی)، فردی به اسم «لیترِ» بهرهوری را «قدرت و توانایی تولید کردن» تعریف کرد. باید توجه داشت که واژهٔ بهرهوری با گسترش انقلاب صنعتی و جهت افزایش سودمندی حاصل از نیروی کار، سرمایه و مواردی از این دست گسترش یافت، ولی اصطلاح بهرهوری آب در چند ساله اخیر و به دلیل کمبود این مادهٔ ارزشمند گسترش یافتهاست. به نظر میرسد که بهترین تعریف برای بهرهوری، بهدستآوردن حداکثر سود ممکن و استفاده از نیروی بهینه در مقابل هزینه صرف شده باشد.
بر خلاف پندار برخی افراد، بهرهوری فقط برای صنایع نیست، بلکه بهرهوری سطوح مختلفی دارد و همه افراد در همه سطوح نقش دارند؛ یعنی اینکه افراد میتوانند با تفکّر، ابداعات و نوآوریهای خود عملاً در چند سطح گوناگون مؤثر واقع گردند. سطوح مختلف بهرهوری عبارتاند از:
در سطوح فردی، بهدنبال تدابیری برای افزایش بهرهوری فردی هستیم و در سطح گروه نیز به دنبال افزایش بهرهوری گروهِ کاری هستیم. بدیهی است که موضوع بهرهوری بیشتر در سطوح سازمانی و رشتهها مطرح میشود و بیشترین ضوابط و شرایطِ مربوط به بهرهوری را میتوان در آنها مشاهده کرد. چه بسا برخی مشاغل و حتّی برخی دستگاهها به دلیل انجام فعالیتهای مُوازی و تکراری بودن وظایف سازمانی در یکدیگر ادغام شده و برخی از آنها حذف شدهاند. بهرهوری ملّی که مهمترین عنصر است از ارتباط بین دولت، اقتصاد، جغرافیا، جمعیت و فرهنگ بهدست میآید که عموماً به زبان ریاضیات ترجمه میشود و سپس نقطه بهینه آنْ بهدست میآید.
نقشه جهانی
بهرهوری به عنوان یکی از معیارهای سنجشِ فعالیتها با در نظر گرفتن هدف و مقصد مدّنظر از دو زاویه مجزا قابل بررسّی است. از یک سو، نقش مفید و مؤثر بودن فعالیت در دستیابی به هدفِ ترسیمی ارزیابی شده و از سوی دیگر بازدهٔ فعالیت مطرح میشود. بر این اساس بهرهوری را میتوان به دو مؤلفه تجزیه کرد( بر اساس تعاریف استانداردهای مدیریت کیفیت. تعاریف برگرفته از ISO9000:2005):
کارایی نشان میدهد که یک سازمان تا چه میزان از نهادهها بهطور بهینه در جهت تولید ستادهها استفاده کردهاست و بهعبارتی نشاندهندهٔ «صحیح انجام دادن کار» است. به این معنی که از حدّاقلِ نهادهها حدّاکثرِ محصول برداشت شود.
بهرهوری ترکیبی از کارایی و اثربخشی است. به عبارت دیگر، عملکرد سازمان در صورتی بهرهور خواهد بود که کارا و اثر بخش باشد و هر کدام بهتنهایی نشاندهندهٔ افزایش بهرهوری نیست. پس، در مقوله بهرهوری، اولاً کاری که انجام میشود باید کارِ درست و مفیدی باشد و ثانیاً این کار به بهترین نحو انجام پذیرد و در راستای اهداف باشد.
بنابراین (بهرهوری = اثربخشی × کارایی) و به عبارت دیگر، بهرهوری عبارت است از تحقق همزمان اثربخشی و کارایی برای مثال، وقتی تنها نیمی از اهدافِ یک فعالیت (اثربخشی پنجاه درصد) با دوبرابرِ منابع لازم (کارایی پنجاه درصد) محقق شود، بهرهوریِ بهدستآمده بیست و پنج درصد خواهد بود. دکتر جوران، در هندبوک خویش، درست انجام دادنِ کارِ درست را بهرهوری قلمداد میکند.
بر اساس مباحثی که گذشت، در یک سازمان تعدادِ ورودی برای تولید تعدادی خروجی به کار میرود که خروجیها باید در راستای اهداف سازمانی قرار بگیرند. این موضوع در شکل زیر نشان داده شدهاست. در یک سازمان اگر میزان استفاده مطلوب از ورودیها را در جهت تولید خروجیها بسنجیم، در واقع میزان کارایی را سنجیدهایم. اگر میزان تحقّق اهداف را از خروجیهای تولید شده بسنجیم، در واقع میزان اثربخشی را سنجیدهایم و از ترکیب این دو میتوان مفهوم بهرهوری را به این صورت استخراج کرد که به چه میزان اهدافِ سازمان با استفاده از ورودیها تحقق یافتهاست.
بهطورکلّی عوامل مؤثر برای افزایش سطح بهرهوری را میتوان چنین برشمرد:
یکی از روشهای مدیریتی برای توسعه و تحقق بهرهوری است. اساس این روش متکی به نگاه علّت و معلولی به پدیدههای طبیعت است. این مبحث مانند (PDCA) ارائه میدهد و متکی بر سه عنصر برنامهریزی، اجراء و اصلاح است. توضیحات کاملتر این مبحث در کتابی با همین عنوان در دسترس است.
چرخهٔ مدیریت بهرهوری فرآیندی است که طی آن بینِ مجموعه عوامل تولید بهترین ترکیب حاصل شده و متناسب با شرایط درون و برون سازمانی در بهرهوری تغییراتی حاصل میگردد. چرخهٔ مدیریتِ بهرهوری یک رویکرد و چارچوب عمومی متداول و مقبول جهانی است که در راستای مدیریت بهرهوری در سازمان صورت میپذیرد. منظور از مدیریت بهرهوری، اداره کردن مجموعه فعالیتهایی است که به منظور ارتقای بهرهوری انجام میگیرد. این فعالیتها شامل برنامهریزی، اجرا، هدایت و هماهنگی برنامههای بهبود بهرهوری در سازمان است. مدیریت بهرهوری یک فرایند مُستمر و مداوم است[انجمن بهرهوری ایران].
سازمان ملی بهرهوری ایران به عنوان یک نهاد حاکمیتی مسئولِ برنامهریزی، سیاستگذاری، راهبری، پایش و ارزیابی بهرهوری همه فعالان اقتصادی و عوامل تولید از جمله نیروی کار، سرمایه، انرژی، آب و خاک، و تهیه و تدوین شاخصهای استاندارد بهرهوری به ویژه بهرهوری سبز، ارتقای بهرهوری در تمامی بخشهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، دولتی و غیردولتی در چارچوب قوانین و سیاستها و اسناد بالادستی است.
شاخصهاي ارزيابي عملكرد سازمانها
براي سنجش و ارزيابي عملكرد هر سازماني (اعم از سازندگان كالاها يا ارهه دهندگان خدمات) معیار ها و شاخصهای گونانگون و متفاوتی مورد استفاده قرار میگیرند. برخی از شاخصهایی که بیش از سایر معیارهای ارزیابی عملکرد رایجتر می باشند عبارتند از :
اثر بخشي، كارايي، نواوري، انعطاف پذيري و كيفيت زندگي كاري .
اثر بخشي با پاسخ به سوالا تي از اين قبيل معلوم مي شود كه: آيا براي رسيدن به هدفهاي سازمان فعاليت هاي درستي را انجام ميدهيم؟ آيا مشكلات سازمان را به درستي تشخيص داده ايم ، و در صدد رفع آنها بر آمده ايم؛ به طوري كه به هدفهاي سازمان در موعد مقرر دست يابيم؟ درجه دسترسي به هدفهاي از پيش تعين شده در هر سازمان، ميزان اثر بخشي را در هر سازمان نشان مي دهد.
كارايي به اجراي درست كار در سازمان مربوط مي شود. يعني تصميماتي كه با هدف كاهش هزينه ها، افزايش مقدار توليد و بهبود كيفيت محصول اتخاذ مي شوند. كارايي نسبت بازدهي به بازدهي استاندارد است.
نوآوري به ميزان تطابق محصولات توليدي و فرايندهاي توليدي يك سازمان در قبال تغييرات تقاضا و نياز هاي جديد مشتريان، تغييرات تكنولوژي و ساخت محصوالات جديد گفته مي شود. نو آوري به منظور برآورد نيازهاي جديد مشتريان يا ايجاد تقاضاي جديد و كسب سهم بيشتر در بازار در مقايسه با رقبا انجام مي پذيرد.
قابليت انعطاف به ميزان توان سيستم توليدي هر سازمان در عكس العمل و تطابق با تغييرات مورد لزوم در نوع، تركيب و مقدار مخصول گفته مي شود.
كيفيت زندگي كاري به اين موضوع مربوط مي شود كه سازمان تا چه ميزان به بر قراري ايمني در محيط كار، امنيت شغلي در سازمان، پرورش استعداد كاركنان خود و بالا بردن مهارت هاي آنان از طرق گوناگون وبه عبارتي ديگر ايجاد رضايت شغلي آنان از محيط كار قادر مي باشد.
شاخص ديگري كه براي سنجش عملكرد ساز مان هاي انتفاعي مورد استفاده قرار ميگيرد، ميزان سودآوري در قبال سرمايه و فروش مي باشد در حالي عملكرد مديران سازمانهاي غير انتفاعي بر اساس مقدار وارزش توليداتشان در مقابل هزنيه هاي توليد شان سنجيده مي شود.
سود آوري تابعي از درامد ها و هزينه ها مي باشد. در آمدها به قيمت فروش و مقدار فروش محصئل بستگي دارد. در حالي كه هزينه ها تابعي از ارزش نهاده ها ومنابع به مار رفته در توليد محصول مي باشند. دو شاخص مهم و اساسي كه مديران براي اتخاذ تصميمات درست به آنها توجه مي كنند عبارتند از: بهره وري و كيفيت
بهره وري يعني اينكه سازمان در قبال مقدار معيني از محصول به چه نسبتي از منابع تو ليدي استفاده مي كند.
كيفيت به درجه تطابق محصول توليد شده با نياز هاي مشتريان و طرح محصول گفته مي شود. تصميماتي كه مديران در استفاده از نهاده ها و در ارتباط با فرايند توليد ميگيرند بر ميزان بهره وري، درجه كيفيت و در نهايت مقدار سود سازمان تاثير مي گذارد.
2- تعريف بهره وري
بهبود بهره وري مو ضوعي بوده كه از ابتداي تاريخ بشر و در كليه نظا مهاي اقتصادي و ساسي مطرح بوده است. اما تحقيق در بلره چگونگي افزايش بهر ه وري به طور سيستماتيك و در چار چوب مباحث علمي تخيلي از حدود 230 سال پيش به اين طرف به طور جدي مورد توجه انديشمندان قرار گرفته است.
واژه بهره وري براي نخستين بار به وسيله فرانسوا كنه رياضيدان و اقتصادان طرفدار مكتب فيزيوكراسي به كار برده شد. كنه با طرح جدول اقتصادي اقتدار هر دو.لتي را منوط به افزايش بهره وري در بخش كشاورزي مي داند.
در سال 1883 فرانسوي ديگري به نام ليتره بهره وري را دانش و فن توليد تعريف كرد. با شروع دوره نهضت مديريت علمي در اوايل سالهاي 1900 فردريك وينسو تيلور و فرانك گيلبرت به منظور افزايش كارايي كارگران در باره تقسيك كار، بهبود روشها و تعيين زمان استاندارد مطا لعاتي را انجام دادند. كارايي به عنوان نسبتي از زمان واقعي انجام كار به زمان استاندارد از پيش تعيين شده تعريف شد. در سال 1950 سازمان همكاري اقتصادي اروپا به طور رسمي بهر ه وري را چنين تعريف كرد بهره وري حاصل كسري است كه از تقسيم مقدار يا ارزش محصول بر مقدار يا ارزش يكي از عوامل توليد بدست مي آيد. بدين لحاظ مي توان از بهره وري سرمايه، مواد اوليه و نيروي كار صحبت كرد.
در اطلا عيه تشكيل مركز بهره وري ژاپن در سال 1955 در ارتباط با اهداف ناشي از بهبود بهره وري چنين بيان شده است:
حداكثر استفاده از منابع فيزيكي ، نيروي انساني وساير عوامل به روشهاي علمي به طوري كه بهبود بهره وري به كاهش هزينه هاي توليد، گسترش بازار ها افزايش اشتغال و بالا رفتن سطح زندگي همه آحاد ملت، منجر شود. از ديد مركز بهره وري ژاپن بهره وري يك اولويت و انتخاب ملي است كه منجر به افزايش رفاه اجتماعي و كاهش فقر مي گردد. مركز بهره وري ژاپن از زمان تاسيس در سال 1955 نهضت ملي افزايش بهره وري در اين كشور را تحت سه اصل رهنمون ساز به جلو هدايت نموده كه عبارتند از :
افزايش اشتغال، همكاري بين نيروي كار و مديريت و توزيع عادلانه و برابر ثمره هاي بهبود بهره وري در ميان مديريت، نيروي كار و مصرف كنندگان.
در سال هاي 1974 و اواخر 1984 سومانث سه تعريف اساسي را در باره بهره وري در ارتباط با سازمانها يا شركتها به شرح زير ارئه داد:
بهره وري جزئي : نسبت ارزش و مقدار محصول به يك طبقه از نهاده را گويند.
بهره وري كلي عوامل توليد : نسبت خالص محصول بر مجموع نهاده هاي نيروي كار وسرمايه. معمولا به جاي خالص محصول ارزش افزوده و در مخرج كسر مجموع ارزشهاي نيروي كار و سرمايه را قرار مي دهند. اين معيار براي برخي از كالا هاي مصرفي نظير تلويزيون ويدئو و كامپيوتر كه 65 هزيه توليد آنها را مواد مصرفي تشكيل مي دهد معيار مناسبي نمي باشد.
بهره وري كلي: نسبت كل ارزش محصول توليد شده به مجموع ارزش كليه نهاده هاي مصروفي است. اين شاخص تاثير مشترك و همزمان همه نهاده ها و منابع در ارتباط با ارزش محصول بدست آمده را اندازه گيري مي كند.
بهره وري چند عامل: در اين شاخص بجاي همه عوامل در مخرج كسر، ارزش تنها چند عامل از كليه عوامل توليد را قرار مي دهند.
شاخص بهره وري جامع كل: عبارتست از حاصلضرب شاخص بهره وري كل در شاخض عوامل غير قابل لمس. اين شاخص پيچيده ترين معيار بهره وري است كه مفهوم بهره وري را نسبت به آنچه رايج و متداول است وسعت مي بخشد و عوامل كيفي متناسب با نيازهاي مصرف كننده يا مرتبط با ديدگاه شركت از كيفيت محصول ، كيفيت فرايند تا زمانبندي توليد و سهم شركت را نيز در بر ميگيرد.
. اين شاخص پيچيده ترين معيار بهره وري است كه مفهوم بهره وري را نسبت به آنچه رايج و متداول است وسعت مي بخشد و عوامل كيفي متناسب با نيازهاي مصرف كننده يا مرتبط با ديدگاه شركت از كيفيت محصول ، كيفيت فرايند تا زمانبندي توليد و سهم شركت را نيز در بر ميگيرد.
تحقيقات نشان مي دهد كه حدود 80 درصد شاخص هايي كه به عنوان شاخص بهره وري براي ارزيابي عملكرد شركت خود به كار مي برند،غير استاندارد بوده وبه هيچيك از چهار شاخص بهره وري فوق ارتباط ندارد.
3- ديدگاههاي مختلف در باره بهره وري
الف- تعريف بهره وري از ديدگاه سيستمي
بهره وري از ديدگاه سيتمي طبيعت پيچيده تري داشته و در كل سيستم مطرح مي گردد.
بهره وري عبارت است از نسبت بين مجموعه خروجيهاي يك سيستم به ورودي يهاي آن.
اين تعريف در سيتمهاي مختلف اجتماعي فرهنگي و صنعتي كاربرد دارد.
ب- بهره وري از ديدگاه ژاپني
بهره وري در ژاپن موضوعي ملي و فراگير است و به عنوان يك رويكرد تاريخي،استراتژي بهبود بهره وري در كنار كنترل كيفيت جامع TQC و مديريت كيفيت جامع TQM مطرح ميگردد.
به عقيده پروفسور ساساكي استاد دانشگاه سوكاهاي ژاپن در رشته مديريت سيستمها ،بدون توجه به بهبود كيفيت و كاهش ضايعات بهره وري نمي تواند افزايش يابد.
توان رقابت پذيري در بازار را با توجه به مسئله ارتقاي كيفيت مي توان بال برد. لذا كاهش ضايعات در فرمول بهره وري وارد مي گردد.
لذا از ديدگاه ژاپني ها براي افزايش بهره وري بايد به كيفيت نيروي كار، مديريت و ساختر عوامل ديگر توليد كه تشكيل دهنده قيمت تمام شده هستند توجه گردد كه اين رويكرد ها به رويكرد تاريخي كايزن و كنترل كيفيت جامع مي انجامد.
ج- رو يكرد اقتصادي بهره وري
از نظر اقتصادي مقدار محصول يا خروجي، تابع عوامل سرمايه و نيروي كار فرض مي گردد.لذا افزايش مهارت نيروي كار و يا تغييرات تكنولوژي و يا افزايش مهارت يه همراه بهبود تكنولوژي مي تواند موجب افزايش مقدار توليد و حركت تابع توليد به سمت بالاتر و از آنجا موجب افزايش بهره وري شود. به طور كلي امروزه بهره وري نگرشي اقتصادي،فني و فرهنگي نسبه به توليد است كه در آن انسان فعاليتهاي خود را هوشمندانه و خردمندانه انجام مي دهد تا بهترين نتيجه را با كمترين هزينه و در مدت زمان كمتر بدست آورد. گرچه بهره وري را بصورت كلاسيك بيشتر در امور اقتصادي تعريف كرده اند ولي مي توان مفهوم بهره وري را در همه امور زندگي روزمره تا چرخه عظيم صنعت در نظر گرفت.
4-برخي سو برداشتها در باره مفهوم بهره وري
در باره مفهوم بهر وري گاهي اوقات تعابير اشتباهاي مي شود. در ذيل به اختصار برخي از اين سو برداشتها را ذكر خواهيم كرد:
الف-افزايش توليد ضرورتا به معناي بهبود بهره وري نيست محصول عبارت است از ستانده اي كه در نتيجه تركيب عوامل توليد و استفاده از آنها حاصل مي شود. توليد به معناي فرايند تبديل منابع به محصولات است. معمولا بر حسب مقدار يا تعداد برونداد در واحد زمان تعريف مي گردد. در حاليكه بهره وري كسري است كه نسبت محصولات توليدي را به نها ده هاي مصرفي نشان مي دهد. ستانده يا برونداد را مي توان به صورت واحد يا حجم يا ارزش و درونداد را مي توان بر حسب نقدار يا تعداد يا ارزش پولي آنها اندازه گيري كرد.
ب-بهبود كارايي، ارتقا بهره وري را تضمين نمي كند. افراد غالبا فكر مي كنند كه اگر كارايي بهبود يابد،بهره وري بيشتر خواهد شد. كارايي شرط لازم بهره وري است اما شرط كافي نيست . در واقع براي بهره ور بودن هم اثر بخشي و هم كارايي لازم است. كارايي نسبت محصول واقعي توليد شده به محصول مورد انظار است در حالي كه اثر بخشي درجه تحقق هدفه در سازمان مي باشد.
پ- بهره وري فقط مختص بخش صنعت نيست بهره وري در همه بخشهاي اقتصادي اعم از صنعت ، خدمات و كشاورزي مطرح است. امروزه با پيشرفت اطلاعات و تكنولوژي كامپيوتر، ميزان متوسط بهره وري در بخش خدمات به سرعت رشد يافته است. افزايش بهره وري در سازمان هاي خدماتي يكي از مشخصه هاي جوامع پيشرفته امروزي است.
5- سطوح بهره وري
بهرهخ وري داراي سطح مختلف است. فراگيري بهره وري از سطح فرد تا سطح جهان مطرح شده است. كه به شرح هر يك خواهيم پرداخت:
الف- بهره وري فردي
منظور از بهره وري فردي ، استفاده بهينه از مجموعه استعداد ها و توانا ئيهاي بالقوه فرد در مسير پيشرفت زندگي خود مي باشد. از ديد منافع سازماني ارتقا بهره وري در افراد، بهبود بهره وري سازمان را خوهد داشت. آموزش يادگيري و رشد نيروي انساني در سازمان و مشاركت افراد در اداره سازمان علاوه بر بهبود بهره وري فرد،موجب افزايش بهره وري سازمان خواهد شد.
ب- بهره وري در خانه
ارتقا بهره وري در خانه موجب پايين آمدن ضايعات، از بين رفتن اسراف و كيفيت زندگي بهتر در استفاده از مواهب زندگي مي شود.
پ-بهره وري در سازمان
بهبود بهره وري در سازمان نتيجه استفاذه بهينه وموثر و كارامد از منابع ، تقليل ضايعت، كاهش قيمت تما شده ، بهبود كيفيت ارتقا رضايت مشتريا، دلپذيري در محيط كار و افزايش انگيزه و عاقه كاركنان به كار بهتر بوده كه نهايتا موجب رشد و توسعه سازمان را به دنبال خواد داشت. به اين گونه سازمان ها ، اصطلا حا سازمان هاي يادگيرند ه گويند.
ت-بهره وري در سطح ملي
افزايش بهره وري تنها راه توسه اقتصادي كشور ها مي باشد كه موجب ارتقا سطح رفاه زندگي يك ملت ميگردد. تحولا معجزه اساي رشد وتوسعه اقتصادي در كوتاه مدت در برخي از كشورها منجمله ژاپن،آلمان،چين و تعدادي از كشور هاي شرق آسيا نتيجه افزايش بهره وري و استفاده بهينه ، كارا و اثر بخش آنها از منابع فيزيكي و انساني كشورها يشان بوده است.
6- بهره وري سبز
بهره وري سبز نتيجه برنامه توليد پاكيزه تر در دستور كار بخشهاي توليدي قرار گرفته است. بهره وري سبز به عنوان يك هدف داراي آثار گوناگون در توسعه پايدار است. به طوري كه مفاعيم محيط زيست را با احيا و حفض منابع طبيعي در امور فني، اقتصادي و استراتژيك بهره وري، پيوند مي دهد.
تلفيق بهره وري با حفظ محيط زيست منجر به مفهوم فراگير بودن بهره وري سبز مي گردد.
داشتن یک لیست انجام کار در پروسه افزایش بهره وری اجباری است. این لیست شما را منظم نگه میداره و هر وقت که یکی از آیتم های لیستت تیک میخوره، یه حس خوش آیندی بهت دست میده. هر شب کار های فردا را بنویس تا دقیقا بدونی که فردا باید چه کارهایی بکنی. اینجوری دیگه شما سر صبح، وقتی سر تصمیم گیری روی انجام کدوم کار، تلف نمی کنید. پس یکی از بهترین ورش های افزایش بهره وری استفاده از لیست کار های انجامی است
وقتی که دارین لیست رو پُر می کنید خیلی راحت میتونین برای اضافه کردن موارد غیر ضروری، وسوسه شوید. بهتره که یه نگاه دقیق تر به لیستتون بندازید. یک لیست طولانی، در صبح شما را مضطرب و در عصر نا امید میکنه. چون با تمام تلاشی که کردید، تعداد کمی از آیتم ها رو تونستید انجام بدید.
برای افزایش بهره وری با استفاده از لیست کاری، بهتره که این روش را انجام بدید
یک تا سه کار وقت گیر را برای روز بعد انجام دهید و در روز بعدش ۳ تا ۵ عدد کار کم وقت گیر رو انجام بدید. شما میتونید یک ساعت در روز رو مخصوص کار های سریع قرار بدید. مثل چک کردن ایمیل یا تلفنی که قرار بود بزنید
شاید به نظر برسه یکی از روش های افزایش بهره وری چند کارگی یا همان multitasking هست. شاید به نظر برسه که مهارت چند کارگی حتما برای رسیدن به موفقیت و افزایش بهره وری لازمه.
اما واقعیت اینه که چند کارگی باعث کاهش بازدهی شما می شه.
تحقیقات نشان داده که چند کارگی باعث میشه تمرکز مغز شما از یک چیز به چیز دیگه سریع عوض بشه و این باعث کاهش بازدهی تا ۴۰ درصد و همینطور کاهش قدرت ذهن شما خواهد شد. پس همین الان باستید. در آن واحد فقط روی یک کار تمرکز کنید و براش ۱۰۰ درصد مایه بزارید<br/>
در افزایش بهره وری، برای اینکه بتوانید روی یک کار تمرکز کنید، باید حواس پرتی های اطرافتونو از بین ببرید.
شاید لازم نباشه همه ایمیل ها و تماس ها و پیام هارو همون موقع جواب بدی(البته اگه منشی نیستی).
در موقع کار، گوشی خودتونو سایلنت کنید و هر ۲۰ دقیقه یکبار به اینستاگرام و تلگرام سر نزنید. وقتی که تصمیمی می گیرید که تمرکز کافی روی کارتون داشته باشید باورتون نمیشه که چقدر این تمرین باعث افزایش راندمان شما میشه.
پس یادتون باشه یکی از اصلی ترین روش های افزایش بهره وری از بین بردن حواس پرتی های اطراف می باشد
وفتی همه کارارو درست انجام دادید و تمرکز کافی دارید، بهتره که این تمرکز رو صرف دنبال گشتن اون خودکاره که توی این شلوغی ها گم کردید، نگذارید.
خیلی از مردم هزینه زیادی روی تجهیزات کاریشون میکنن اما تا این تجهیزات مرتب در دسترس نباشد، بازدهی واقعی را نخواهند داشت. خیلی خوبه که کا محل کارمون رو تمیز و مرتب نگه داریم. مدارک، اسناد، فایل ها و چیز های دیگر مورد نیاز در محل کار را طبقه بندی کنید و در جای مشخص خود قرار دهید. پس یکی از روش های افزایش بهره وری نظم و ترتیب محیط کاری و میز کار شما می باشد
برای بهینه سازی وقتی که روی کارها می گذارید، خیلی مهمه که زمان مصرفی در انجام کارهاتونو ردیابی کنید.
آیا وقت زیادی برای خواندن مقاله های مشابه در هنگام انجام تحقیقات صرف می کنید؟
یا اینکه هر ۱۵ دقیقه فیسبوک میرید و یک استراحت کوچک ۲ دقیقه ای تبدیل به ۳۰ دقیقه اسکرول و لایک کردن میشه؟
شما نمی توانید بدون ردیابی کارهاتون، افزایش بهره وری داشته باشید. پس حتما از روش های مختلف برای ارزیابی و ردیابی میزان پیشرفت خود و زمان انجام کارهاتون قرار بدید.
یکی از روش های افزایش بهره وری اینه که، بدون ترس، از هر اّپ یا برنامه ای که میتونید پیدا کنید، استفاده کنید. زمان کارهاتونو با استفاده از این برنامه ها ردیابی کنید،
زنگ های یادآوری و نوتیفیکیشن ها رو استفاده کنید. به جای نوشتن همه چیز روی کاغذ، میتونین درون موبایل یا کامپیوتر بنویسید. اینجوری گم هم نمیشه.
از دسترسی همیشگیتون به این دستگاه ها، برنامه ها و فایل های درونش، اطمینان حاصل کنید
معنی واژه به واژه “SMART” یعنی، دقیق، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، واقع بینانه و دارای زمان محدود است.
معنیش اینه که وقتی قصد دارید هدفی برای خود تعریف کنید باید در تعریف اون دقیق باشید، روشی برای اندازه گیزی پیشرفتتون وجود داشته باشه. مطمئن باشین که هدفتون واقع بینانه و قابل دستیابی باشه و حتما ضرب العجلی براش تعیین کنید که انجامش به “فردا” ها که هیچوقت نمیرسن، موکول نشه. پس انتخاب اهداف هوشمندانه از روش های افزایش بهره وری می باشد.
اطراف خودتونو با آدم هایی که با شما هم عقیده و هم انگیزه هستند پُر کنید. اینجوری شما میتونید برای همدیگه انگیرزه بوجود بیارید. اتاق فکر راه بندازید و باهم ایده های جدیدی تولید کنید که این کار باعث پیشرفت شما هم می شود.
این کار یکی از روش های افزایش بهره وری می باشد. پس برای یافتن دوستای خوبتون، زمان بگذارید.
یک قانونی به نام “قانون کامپاوند” وجود داره که میگه شما اگر حتی یک کار کوچک رو به دفعات زیاد تکرار کنید، این تکرار ها جمع شده و تبدیل به مهارت در شما می شود. اینجوری بهش فکر کنید: اگر شما فقط یک ساعت روز را برای یادگیری خودتون وقت بگذارید. یعنی ۷ ساعت در هفته. یعنی ۳۶۵ ساعت در سال. و شما بعد از ۳ سال با روزی فقط یک ساعت، می توانید به استاد چیزی که یاد میگیرید، تبدیل شوید. اگر فکر می کنید یک ساعت در روز قابل انجام دادن نیست. به تمام اون وقت هایی که کار های بیهوده می کنید فکر کنید و با آنها جایگزین کنید.
یکی از بهترین روش های افزایش بهره وری استفاده از زمان های بیهوده برای یادگیری مطالب و مهارت های جدید می باشد. از این یک ساعت برای گوش دادن به یک کتاب صوتی یا دیدن فیلم آموزشی یا خواندن کتاب استفاده کنید. بدون شک به نفع شما خواهد بود<br/>
شما نمیتونین هم به همه کمک کنید و هم کار های خودتونم سر وقت تمام کنید. شما باید عادت کنید به همکاراتون نه بگید.
چون درگیر شدن در کار های آنها میتونه باعث کاهش بازدهی شما در طول روز بشه. اما به این معنا نیست که هیچ وقت به هیچ کسی کمک نکنید. معنیش اینه که باید برای کارهای خودتون اولویت بالاتری قائل باشید.
حالا سری بعد که یکی اومد و از شما کمک خواست، مودبانه جواب نه بدهید یا انجام آن را به وقت دیگری موکول کنید
این مورد از روش های افزایش بهره وری ، تقریبا جمع بندی حرف هاییه که تا الان زدیم. نگذارید حواس پرتی ها روند افزایش بازدهی شما را کم کند.
از قبل برای انجام کارهاتون برنامه ریزی کنید. خودتونو درگیر این زمان بندی کنید و به کسی اجازه ندهید که به جای شما و برای شما برنامه ریزی کنه
جلسات کاری خیلی بازدهی را پایین می آورد. زیرا معمولا طولانی و خسته کننده هستند و در نهایت به نتیجه واحدی هم نمی رسند. سعی کنید از این جور جلسات دوری کنید یا روش جدیدی برای برگزاری جلسات در اوقات فراقت همه شرکت کنندگان، پیشنهاد کنید. جالبه بدونید که جلسات “بیل گیتس” ۳ دقیقه ای بود و کسی که نمیتوانست هدفشو در ۳ دقیقه به او بگه، باید از جلسه خارج میشد.
او ثروتمند ترین فرد جهان در ۲۰ سال اخیر بوده. پس حتما یه کاری درست انجام میداده<br/>
خیلی از کارایی که در طول روز انجام میدیم فوری هستند و نتیجه واضحی روی زندگی ما ندارد. فرضیه ۸۰/۲۰ میگه که ۸۰ درصد نتایج حاصله ما از ۲۰ درصد تلاشی که می کنیم بوجود میاد.
کاری که شما باید انجام بدید اینه که این فعالیت های ۲۰ درصدی را شناسایی کنید و بیشتر تمرکزتون رو روی انجام صحیح و دقیق آنها بگذارید.
شاید فکر کنید پروسه افزایش بهره وری فقط با تولید لیست و مشخص کردن زمان بندی و این چیزا حاصل میشه. اما بیشتر از این چیزیه که فکر می کنید. شما باید به همه جوانب زندگیتون توجه کنید تا افزایش بهره وری داشته باشید. ورزش کنید، خواب مناسب و رژیم غذایی سالم داشته باشید تا انرژی کافی برای رسیدن به اهدافتون را بدست بیاورید.
تو این مطلب و در این ویدیو جذاب بیشتر روی دستاوردهای فردی در زندگی روزمره می پردازیم. پس وقتی صحبت از روش های افزایش بهره وری می کنیم اینجا منظورمون افزایش بهره وری در فعالیت ها و رسیدن به اهداف شخصی زندگیمون در کمترین زمان هست.
یعنی ما منبع اصلی مصرفی رو زمان میگیریم. این اصول رو شما می تونید روی دیگر منابع مصرفی هم اعمال کنید و دید درست تری از بهره وری خودتون داشته باشید
یادگیری روش های افزایش بهره وری موانع مختلفی داره ولی اکثر تحقیقات عنوان می کنن که تصمیم به شروع یک پروژه جز اصلی ترین موانع هست.
قبل از شروع هر کاری مغز ما سخت ترین قسمت هایی که ممکنه پیش رو باشند رو تصور می کنه و دنبال راه هایی می گرده که با کارهای بی اهمیت شما رو مشغول و پر از کار جلوه بده.
در حقیقت در ناخودآگاه ما تلاش می کنیم از شکست خوردن خودمون جلوگیری کنیم. با پنهان کردن اهمیت کار اصلی پشت کارهای جزیی و اولویت دادن به اونها، ما شروع انجام کار اصلی رو عقب میندازیم.<br/>
اما خوشبختانه مغز ما ساختاری داره که به اثر زگارنیک مشهوره که شما رو مجبور به تموم کردن کاری می کنه که شروع کردید. اثر زگارنیک به ما میگه که اگر کاری رو تموم نکنیم، بیشتر بهش فکر می کنیم.
یعنی اگر شما کاری رو ناتموم بذارید، اون بیشتر تو ذهن و حافظه شما میمونه تا کارهایی که تموم کردید. پس وقتی شروع کنید تا وقتی اون کار تموم نشه افکارتون به سمت اون میره. آگاهی از اثر زگارنیک یکی از اصلی ترین روش های افزایش بهره وری در زندگی می باشد. همین حالا لیست یه سری کار روزانه یا هفتگانه که باید انجام بدید تهیه کنید و یک قدم در شروع اونها بردارید تا اثر زگارنیک مغزتون فعال شه و تا آخر هفته اونها رو تموم کنید
یعنی مدیریت زمان مهم نیست؟ چرا خیلی هم مهمه اما اینجا منظورمون اینه که تو بازه های زمانی انجام کار، با تمرکز و انرژی بیشتر فعالیت کنید و سپس استراحت کنید.
جالبه که بدونید اساتید موسیقی دنیا لزوما بیشتر تمرین نمی کنند بلکه تمرین و کار رو با آگاهی و آزادانه انجام میدهند. وقت کار، بیشتر روی سخت ترین کارها تمرکز می کنند و انرژی خودشون رو در بازه های زمانی مشخص مصرف می کنند. یعنی به جای اینکه در کل روز تمرین کنند و انرژی مصرف کنند، بازه های زمانی با شدت کار زیاد دارند و بعد از هر کدوم استراحت می کنند. فقط به اراده شون تکیه نمی کنند بلکه بیشتر به عادت و برنامه ریزی منظم روزانه اهمیت میدهند. خفن ترین ویالون زن های دنیا، حدود ۹۰ دقیقه کار می کنند و بین ۱۵ تا ۲۰ دقیقه استراحت.
به جای اینکه انرژی و کار رو در کل روز مصرف کنند و انجام بدهند، اون رو به قسمت های مختلف تقسیم می کنند و به صورت برنامه ریزی شده استراحت می کنند.
اما چطوری میشه این عادت و روش افزایش بهره وری کاری رو تو خودمون ایجاد کنیم؟
یکی از روش های افزایش بهره وری تعیین زمان اتمام می باشد. همیشه برای خودتون زمان پایانی یا اتمام کار رو مشخص کنید.
یه جا بنویسید یا تو تقویم علامت بزنید و اینطوری احتمال تموم کردنش خیلی بیشتر میشه. واقعیت اینه که شما وقتی کاری را شروع می کنید باید برنامه ریزی ای در موردش داشته باشید و باید زمان پایان یا همان deadline برایش تعیین کنید.
اینجوری توجه شما به انجام آن کار در زمان معین شده، بیشتر هم خواهد شد و یکی از روش های افزایش بهره وری انتخاب زمان پایان کار واقع بینانه می باشد
یکی از روش های افزایش بهره وری رسم نمودار پیشرفت در انجام مسئولیت ها می باشد. در رسم این نمودار، یه طرف زمانی که مصرف کردید – به عنوان یکی از منابعتون – و اون طرف فعالیت هایی که تو این زمان انجام دادین بنویسید،
مثل افرادی که تو رژیم هستن و میزان کالری مصرفی شون می نویسند. نوشتن میزان و نحوه پیشرفت تون میتونه باعث بشه واقع گرایانه به ارزش کارتون بنگرید.
با رسم نمودار پیشرفت دیگه اشتباه نمی کنید و زمان مصرف شده برای انجام کارهارو هم در کنار تعداد کارهای انجام شده در نظر می گیرید.
تازه بررسی میزان پیشرفت باعث میشه حواستون به چیزای دیگه که معمولا اهمیت زیادی ندارند هم پرت نشه
آیا فکر می کنید وقتی چند کار همزمان انجام میدین باعث افزایش بهره وری شما می شود؟
تحقیقات نشون داده شما زمانی که Multi-tasking می کنید یا همزمان چند کار را با هم انجام میدهید، بهره وری کمتری خواهید داشت. تصور کنید که هم رانندگی می کنید هم نقشه را نگاه می کنید و هم با تلفن همراه صحبت می کنید. خوب مشخصه که شما تمام مواد مورد نیاز برای تصادف را در دسترس دارید و در واقع راندمان شما در رانندگی و تشخیص خطر کاهش پیدا کرده. همین مثال در مورد امور کاری هم صادق می باشد.
وقتی شما قصد انجام چند تا کار را در عین واحد دارید، مغز شما به صورت بهینه نمیتواند روی هر کدام تمرکز کند و میزان تمرکز شما بین این کار ها با توجه به اولویتی که در ذهن خود برای این کار های مشخص کردید، تقسیم می شود. در نهایت هیچ کدام از آن کار ها به صورت کامل و جامع انجام نخواهد شد و شما فقط خسته تر می شوید.
حالا اگر در همین سناریو شما این کار ها را دانه دانه انجام می دادید و با توجه به اولیت بندی ای که کردید، آنها را به سر انجام می رساندید. اینجوری در کل هم وقت کمتری صرف کردید و هم انرژی کمتری. پس یکی از روش های افزایش بهره وری تقسیم کار و چند کار را باهم انجام ندادن است. به جاش یه لیست از کارهای فردا رو شب قبل تهیه کنید، اینجوری از همون اول با سرعت بالا شروع می کنید.
اینجوری مغزتون کمتر نگران انجام این کار های میشه که باعث میشه راحتتر شروع کنید. تقسیم کردن کار بزرگ به کار های کوچکتر که یکی از روش های افزایش بهره وری می باشد، باعث میشه که ترس اولیه به انگیزه تبدیل بشه. پروژه ساختمان سازی را فرض کنید. هدف مشخص و مصالح آماده اما نمیشه همشو یکجا انجام داد. یاد بگیرید هدف بزرگ را به اهداف کوچکتر تقسیم کنید. این خودش یکی از مهمترین روش های افزایش بهره وری هستش. با داشتن اهداف درست و برنامه اجرای اون ها و یادگیری روش های افزایش بهره وری ، شما می توانید مسیر پیشرفت و بهتر شدن را طی کرده و در مدت کوتاهی متوجه نتایج خارق العاده آن در زندگی خود باشید.
افرایش بهره وری یعنی ایجاد تعادل در زندگی، دقت به سلامت و خوشحالی درونی. هیچ چیزی بهتر از یک رویکرد مثبت نسبت به زندگی به شما انرژی نمید<br/>
خیلی مهمه که ما خودمونو خوب بشناسیم و در پروسه افزایش بهره وری و با رعایت نکاتی که گفته شد، بدون شک خصوصیات جدیدی در شما بوجود خواهد آمد یا پتانسیل نهفته شما در این زمینه ها شکوفا خواهد شد.
خیلی مهمه که ما عادت های خوب زندگیمنو بشناسیم و بتونیم ازشون هر موقع که نیاز داشتیم استفاده کنیم.
برای دسترسی همیشه به این عادت ها باید یاد بگیریم که برای مدتی آنها را هر روز زندگی کنیم تا این عادت های مثبت وارد ضمیر ناخواآگاه ما شوند. پس یکی دیگه از روش های افزایش بهره وری اینه که عادت های خوبمونو زندگی کنیم.
یادگیری روش های افزایش بهره وری در دنیایی که هر روز شلوغ تر و پیچیده تر میشه به یکی از مهم ترین استراتژی های فردی برای رسیدن به اهداف در کمترین زمان ممکن تبدیل شده است.
چطوری میشه با روش های علمی توانایی های ذهنیمون رو فعال کنیم تا بتونیم در طول روز موثرتر عمل کنیم و بهره وری مناسب ازش داشته باشیم؟
آیا به جز دانلود انواع اپلیکیشن های مدیریت زمان، کار کردن های طولانی و تلاش بیشتر، راهی برای افزایش بهره وری هست؟
باید بپذیریم که قدرت اراده به تنهایی برای این کار کافی نیست. تحقیقات حتی نشون دادن که اراده یه منبع تمام شدنیه و می تونه کامل مصرف و تموم بشه. این مفهوم حتی اسم هم داره، مصرف خود درون.
ما در بهره وری در پی آن نیستیم که مصرف را پایین بیاوریم یا ساعت کار را تقلیل دهیم بلکه می خواهیم با همان مقدار امکانات ثابت بهره را به چند برابر افزایش دهیم مثلا با 2 ساعت مطالعه در روز 30 صفحه از کتاب خوانده می شود و میانگین درک مطلب 60% می باشد اگر ما بتوانیم با صرف همان 2 ساعت و مطالعه 30 صفحه کتاب میانگین درک و بهره مطالعه را به 80 % برسانیم ما به بهره وری رسیدیم. مثال دیگر: بهره وری در زمین کشاورزی است اگر با بکارگیری بذر و روش های بهتر در شخم زمین و افزایش میزان حاصلخیزی ،میزان برداشت از یک هکتار زمین شخص از 200 کیلوگرم به 300 کیلوگرم افزایش پیدا کند بهره وری آن زمین در مفهوم کشاورزی 50% افزایش داشته است.
چنانچه ملاحظه می شود: بهره وری افزایش ساعت مطالعه و کار نیست و بیشتر خواندن و کار کردن هم نیست بلکه میزان بهره بیشتر از امکانات ثابت مورد نظر است.
کاس و لویس ۱۹۹۳
بهره وری به معنای این است که چه مقدار و چقدر خوب از منابع مورد استفاده تولید کنیم.
برنولاک ۱۹۹۷
بهره وری مقایسه ورودی های ملموس با خروجی های ملموس یک واحد تولیدی است.
کاپلان و کویر ۱۹۹۸
بهره وری = کارایی + اثربخشی = زمان لازم برای ارزش افزوده تقسیم بر کل زمان تولید
جکسون و پیترسون ۱۹۹۹
بهره وری توانایی بر آوردن نیازهای بازار به کالاها یا خدمات با مصرف حداقل منابع کل است.
موزنگ و رولستاندر ۲۰۰۱
همان گونه که مشاهده می شود معنای بهره وری در گذر تاریخ بسیار تغییر یافته و از توجه صرف به افزیش تولید به سوی افزایش مزیت های رقابت پذیری سوق یافته است. موهانتی ضمن مقایسه دیدگاه های قدیمی و نوین اظهار می دارد: دیدگاه های قدیمی بیشتر به نتایج نهایی یعنی سود بیشتر تاکید دارند، در صورتی که دیدگاه های نوین با تاکید بر کیفیت، بهبود فرایند ها و ورودی ها، عامل اصلی توسعه را کارکنان می دانند (رضائیان، ۱۳۸۶).
به طور کلی تعاریف نوین دارای دو ویژگی مهم می باشند. اول اینکه بهره وری رابطه ی بسیار نزدیکی با نحوه استفاده و موجود بودن منابع دارد، به این معنا که بهره وری در صورتی که از منابع درست استفاده نشوند یا اگر کمبودی در هر یک از منابع وجود داشته باشد، کاهش می یابد. دوم، بهره وری به شدت با ایجاد ارزش ارتباط دارد. بنابراین بهره وری بیشتر هنگامی حاصل می شود که فعالیت ها و منابع در یک فرایند تولیدی به ارزش کالاهای تولید شده بیافزاید. نکته بسیار مهم آن است که ممکن است ارزش محصولات تولید شده افزایش یابد اما محصولات تولید شده نیازها، خواسته ها و انتظارات مشتریان را برآورده نسازند. در این صورت حتی ایجاد ارزش افزوده نیز بهره وری پایدار را تضمین نخواهد کرد و بهره وری پس از مدت کوتاهی کاهش خواهد یافت. به همین دلیل، به اعتقاد بریتیلوفسون و هیت تعریف درست از بهره وری ارزش ایجاد شده برای مشتری است (رضائیان، ۱۳۸۶).
ارتقای بهره وری زمانی حاصل می گردد که سازمان ها بتوانند اهداف استراتژیک خود را به نتایج عملی که همان محصولات و خدمات می باشند تبدیل نمایند، که برای اکثر سازمان ها کاری بسیار چالشی می باشد. جهت دستیابی به اهداف، سازمان ها می بایست بین انتظارات کوتاه مدت و بلند مدت توازن ایجاد نمایند و همچنین باید بتوانند هماهنگی بین تفکر استراتژیک و برنامه عملیاتی را نیز برقرار سازند (رضائیان، ۱۳۸۶).
۲-۲-۱- بهره وری از دیدگاه ژاپنی ها
برخلاف کشور های اروپایی و آمریکایی که تاکید بیشتری بر سنجش بهره وری دارند، ژاپنی ها توجه بیشتری به بهبود بهبود بهره وری دارند. انجمن مدیریت ژاپن با انجام یک مطالعه گزارش داد که ۷۹ درصد از شرکت های اروپایی و آمریکایی، و تنها ۳۳ درصد از شرکت های ژاپنی سنجش رسمی کار را پذیرفته اند. یک دلیل ممکن برای این تفاوت می تواند سیستم پرداخت مزد براساس عملکرد باشد که از طریق سنجش کار پشتیبانی می شود. این سیستم در غرب نسبت به ژاپن بسیار متداول است (تانژن، ۲۰۰۲).
یک رویکرد بسیار مهم در تفکر بهره وری بلند مدت ژاپنی، بهبود مستمر می باشد. بهره وری به عنوان یک پدیده فراگیر در نظر گرفته می شود و تمامی عناصر مورد نیاز جهت بهبود محصولات و خدمات را در بر می گیرد. این رویکرد علاوه بربهینه سازی منابع و ورودی ها، رضایت مشتریان را نیز شامل می شود.
در ژاپن بهره وری یک مقوله مجزا نمی باشد. شرکت های ژاپنی بیان می کنند که بهره وری را به یک شیوه زندگی تبدیل می کنند و این امر به عنوان یک هدف اولیه عملیاتی تبدیل می کند (تانژن، ۲۰۰۲).
ژاپنی ها ۸ جزء موفقیت در برنامه ریزی بلند مدت بهره وری را به شرح زیر می دانند:
اول تعهد مدیریت ارشد
دوم درک نیازهای بهره وری سازمان
سوم ایجاد یک فرهنگ بهره وری به سمت بهبود مستمر
شاخص های بهره وری
? ? ? ? ?
بهرهوری در سطوح مختلف مورد بررسی قرار میگیرد. بسته به نوع تحلیل و اهداف مورد انتظار یک تحقیق، سطح مورد نظر انتخاب و مطالعات انجام میشود. بالاترین سطح بررسی سطح بینالمللی و کوچکترین سطح آن که در نظام اجتماعی مورد بررسی قرار میگیرد بهرهوری فردی میباشد.
بررسی بهرهوری در سطح جهانی مقولهای است که از دیر باز مورد توجه دانشمندان بوده است. امروزه علاوه بر بهرهوری نیروی کار، شاخصهای دیگری در باره بهرهوری انرژی، فناوری مدیریت، و ... در سطح بینالمللی مورد توجه قرار گرفته است. اقتصاد دانان در توسعه و اندازهگیری بهرهوری درسطح بینالمللی و مقایسه کشورها با یکدیگر بیشترین سهم را داشتهاند. هم اکنون دو مؤسسه معتبر تحقیقاتی جهانی به نامهای مؤسسه بینالمللی توسعه مدیریت1 و مؤسسه بازار جهان اقتصاد2 که در کشور سویس مستقر میباشند تعداد قابل ملاحظهای ملاک را جهت مقایسه رقابتپذیری برخی از کشورهای جهان که سهمی از تجارت جهانی را در اختیار دارند اندازهگیری کرده و با محاسبه یک شاخص ترکیبی به نام رقابتپذیری، توان رقابتی کشورهای جامعه مورد مطالعه را محاسبه و آنها را از این منظر رتبهبندی میکنند. در سالهای اخیر نیز سازمان بهرهوری آسیایی3 در این ارتباط پروژهای را تعریف و در سطح کشورهای عضو به مرحله اجرا در آورده است.
بررسی بهرهوری در سطح کلان پیش زمینه آسیب شناسی اجتماعی و نیز راه آسانی برای اتخاذ سیاستهای صحیح است. عموما بررسی بهرهوری در سطح کلان دارای دوجنبه است. اول آنکه شاخصهای بهرهوری در سطح کل اقتصاد مانند بهرهوری نیروی کار و سرمایه و ... این امکان را فراهم میآورد تا سطح و یا میزان رشد آن با سایر کشورها مورد بررسی تطبیقی قرار گیرد و جایگاه کشور در سطح منطقه و جهان مشخص شود. دوم آنکه تحلیل بهرهوری یک تحلیل درونی است و سعی میشود با استفاده از شاخصهای بهرهوری محاسبه شده وضع موجود تبیین و با توجه به اهداف از پیش تعیین شده استراتژی حرکت جهت تحقق اهداف مشخص شود.
بررسی بهرهوری در سطح بخشهای مختلف امری اصولی است. تفکیک اقتصاد ملی به بخشهای مختلف تولید مانند کشاورزی، معدن، صنعت، نفت و خدمات و هم چنین به سه بخش عمده دولتی، خصوصی و تعاونی مبنای بررسیهای گوناگون در زمینه بهرهوری میباشد. تحقیقات قابل توجهی در خصوص بهرهوری نیروی کار و تا حدودی بهرهوری سرمایه و بهرهوری کل عوامل در سطح بخشهای اقتصادی صورت گرفته است. شایان توجه است مقایسه بهرهوری بین بخشهای مختلف اقتصادی تنها برای عواملی از تولید امکانپذیر است که به طور مشترک مورد استفاده قرار میگیرد مانند بررسی بهرهوری نیروی کار در بخشهای دولتی و خصوصی.
بهرهوری در سطح سازمان برابر است با نسبت کار انجام شده سازمان برای تولید کالاها یا ارائه خدمات در طول یک زمان معیین به منابع مصرف شده که در تولید نقش داشتهاند. بنا براین برای محاسبه بهرهوری در سطح سازمان نسبت به بخش اقتصادی از عوامل ملموستری استفاده میشود. سازمان متشکل از شرکتهایی است که خود تولیدکننده نوع خاصی از کالاهای نهایی هستند. لذا مفهوم سازمان نباید با مفهوم شرکت اشتباه گرفته شود و سازمان میتواند از جمع جند شرکت به وجود آمده باشد. شرکت مکان ثابتی است که در آن مجموعهای از عوامل تولید تحت مدیریت و حسابداری واحد جهت تولید کالا و خدمت به کار افتاده باشد.
یک واحد تولیدی در واقع قسمتی از شرکت است که به تکمیل محصول نهایی، تولید قطعه یا ارا ئه خدمت خاصی میپردازد. این سطح از تولید میتواند جزو واحد، گروه تولیدی، خط تولید و سالن تولید لحاظ شود. بررسی بهرهوری در این سطح علاوه بر عوامل نیروی کار، سرمایه، انرژی، عوامل خاص و فنی چون ماشین آلات و حتی یک ماشین خاص را نیز میتواند شامل شود. بررسی بهرهوری یک خط تولید و بررسی بهرهوری زمان همواره با مطالعات کنترل کیفیت همراه است.
میزان بهره فردی شاغلین تحت تاثیر عوامل ملموس و غیر ملموس نظیر اندازه تجهیزات، شرایط کار، فرایندها، آگاهی و انگیزش قراردارد. اگرچه همه عواملی که به آن اشاره شد در جای خود اهمیت بسزایی دارند، ولی به جرات میتوان انگیزش را به عنوان مهمترین عامل ارتقای بهرهوری مطرح کرد. با توجه به مفهوم بهرهوری، اعتقاد بر این است که رشد بهرهوری در سطح هر شاغل موجب رشد بهرهوری در سطح شرکت میشود و این افزایش موجب افزایش بهرهوری در سطح بخش اقتصادی و در نهایت رشد بهرهوری ملی میشود. به عبارت دیگر رشد بهرهوری در سطح ملی بستگی به رشد بهرهوری تک تک شاغلین دارد. با پذیرش این واقعیت که انسان تنها عاملی است که میتواند خود را تغییر دهد و در محیط خود تغییر به وجود آورد، نقش کلیدی شاغلین به طور اخص و انسان به صورت اعم در فرایند بهرهوری آشکار میشود.
با توجه به نقش تعیین کننده بهرهوری در رشد و توسعه اقتصادی کشور، تهیه شاخصهای بهرهوری مورد توجه قرار میگیرد. یک مقیاس بهرهوری به بیان ساده نسبت یک شاخص مقداری از یک ستانده معین به یک شاخص مقداری از یک داده معین یا ترکیبی از چندین داده میباشد.
روشهای مختلفی به منظور سنجش بهرهوری وجود دارد از جمله روشهای مبتنی بر اقتصادسنجی و تخمین تابع تولید، روش حسابداری رشد و روش شاخص عددی. هر یک از این روشها دارای مزایا و معایبی است و انتخاب روش برحسب محدودیتها و اهداف مورد نظر صورت میگیرد. اغلب سازمانهای بینالمللی و مراکز آماری کشورهای مختلف از روش شاخص عددی بهره میبرند.
پرسشی که در این مطرح میشود آن است که شاخصهای بهرهوری که باید مورد اندازهگیری قرار گیرند کدامند؟ آیا برای کلیه بخشهای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی، دستگاههای اجرایی، واحدهای اقتصادی و ... شاخصهای بهرهوری یکسان تعریف میشود؟ پاسخ به این پرسش منفی است. هر مؤسسه در ارتباط با رسالت، اهداف و مأموریتهای خود میتواند شاخصهای بهرهوری مربوط به خود را تعریف کند. به طور کلی شاخصهای بهرهوری را میتوان به گروه شاخصهای کارائی و شاخصهای اثربخشی طبقهبندی کرد.
شاخصهای بهرهوری که در واقع شاخصهای کارآئی هستند و به صورت اشتباه مصطلح به آنها شاخصهای بهرهوری میگویند، نسبتهایی میباشند که صورت آنها یک ستانده، مخرج آنها یک نهاده و روند افزایشی آنها نشان از بهبود وضعیت دارد. شاخصهای بهرهوری خود به دو دسته شاخصهای عمومی و شاخصهای اختصاصی به شرح زیر طبقهبندی میشوند.
این شاخصها عموما با الهام از مفاهیم اقتصاد کلان تعریف میشوند که از جمله میتوان شاخصهای بهرهوری نیروی کار، بهرهوری سرمایه، بهرهوری کل عوامل، بهرهوری مواد، بهرهوری انرژی و ... را نام برد.
ویژگی این شاخصها بگونهای است که با محاسبه آنها میتوان بررسیهای تطبیقی در واحد اقتصادی، طبقه، گروه فعالیت، بخش و قسمت اقتصادی را انجام داد. شایان ذکر است که این بررسیهای تطبیقی میتواند برای هر یک از شاخصها در سطح کشورهای منطقه یا سطح بینالمللی صورت گیرد. در اکثر شاخصهای عمومی فوق الذکر صورت کسر ارزشافزوده یا ستانده و مخرج آن یک یا مجموع چند نهاده میباشد. برای درک بهتر این شاخصها به تعریف آنها به شرح زیر پرداخته میشود:
این شاخص از تقسیم ارزشافزوده به تعداد شاغلین حاصل میشود. در صورتی که در کشوری اطلاع نفر ماه، نفر روز و یا نفر ساعت کار انجام شده یا پرداخت شده شاغلین در دسترس باشد در این صورت در مخرج کسر شاخص بهرهوری نیروی کار، به جای تعداد شاغلین از این اطلاعات استفاده خواهد شد. بدیهی است که این نوع شاخص، بهرهوری نیروی کار را با دقت بالاتری نشان میدهد. واحد این شاخص ریال بر شاغل، یا نفر ماه، یا نفر روز، و یا نفر ساعت میباشد. این شاخص نشان میدهد که هر شاغل در یک دوره بررسی چه میزان ارزشافزوده ایجاد کرده است.
تعداد شاغلین / ارزشافزوده = بهرهوری نیروی کار
دیاگرام این شاخص از تقسیم ارزشافزوده بر جبران خدمات شاغلین به دست. برخی از صاحبنظران بهرهوری به این نسبت، شاخص رقابتپذیری نیز میگویند. واحد این شاخص نسبت میباشد. مفهوم این شاخص آن است که به ازای یک واحد ریالی جبران خدمات پرداخت شده چه میزان ارزشافزوده ایجاد شده است.
جبران خدمات شاغلین / ارزشافزوده = بهرهوری هزینه
این شاخص از تقسیم ارزشافزوده بر ارزش موجودی اموال سرمایهای ثابت حاصل میشود. در محاسبه این شاخص برخی مواقع به جای ارزش اموال سرمایهای ثابت از ارزش داراییهای ثابت یا ارزش کل
ارزش اموال سرمایهای ثابت / ارزشافزوده = بهرهوری
این شاخص از طریق تقسیم ارزشافزوده بر ارزش مصارف واسطه محاسبه میشود. واحد این شاخص نسبت میباشد.
ارزش مصارف واسطه / ارزشافزوده = بهرهوری
این شاخص از تقسیم ارزشافزوده بر مقدار انرژی مصرف شده به دست میآید. این شاخص برای کشورهایی که از نظر ذخایر سوخت فسیلی در مضیقه هستند بسیار حایز اهمیت میباشد. در برخی از کشورها این شاخص از طریق تقسیم ارزشافزوده بر ارزش انرژی مصرف شده نیز محاسبه میشود. دراین صورت واحد این شاخص نسبت خواهد بود.
مقدار یا ارزش انرژی مصرف / ارزشافزوده = بهرهوری
رشد تولید ناخالص داخلی در سطح ملی و یا ارزشافزوده در هر یک از بخشهای اقتصادی از طریق دو منبع یکی افزایش نهادها (نیروی کار و سرمایه) و دیگری بهبود ساختارها ماشین آلات تولید و تجهیزات نیرو بهبود کیفیت نیروی انسانی و مدیریت حاصل میشود. به جهت رقابت فشردهای که در سطح جهان برای کسب سهم بیشتر از تجارت جهانی وجود دارد کشورهای جهان خصوصا کشورهای توسعهیافته و در حال گذار تلاش میکنند تا رشد تولید ناخالص داخلی یا ارزشافزوده بخشها را حتی الامکان از طریق بهبود ساختارها تأمین کنند. به عبارت روشنتر به جای اینکه تعداد نیروی انسانی خود را افزایش دهند تلاش میکنند تا با اجرای برنامههای آموزشی کوتاه مدت تخصص سطح مهارت شاغلان را افزایش دهند و یا اینکه به جای ایجاد ظرفیتهای جدید ظرفیتهای موجود را به آخرین فناوریهای نوین مجهز کنند. با استفاده از این رویکرد مؤسسات قادر خواهند بود تا محصولاتی متنوعتر و با کیفیت بالاتر تولید آرده و بدین ترتیب توان رقابتپذیری خود را افزایش دهند.
دیاگرام بهرهوری کل عوامل تولید از نسبت ارزشافزوده بر کل نهادها به دست میآید. برای اندازهگیری این نسبت روشهای متفاوتی وجود دارد. یکی از این روشها که معروف به روش مستقیم محاسبه بهرهوری کل عوامل تولید است بدون استفاده صریح از تابع تولید به برآورد سطح بهرهوری کل عوامل تولید اقدام میپردازد. در این روشها به جهت اینکه، واحدهای اندازهگیری نهادهای به کار رفته در فرایند تولید متفاوت هستند، با استفاده از تکنیکهای خاصی عمل جمع زدن نهادهای مختلف انجام میشود و بدین ترتیب یک شاخص از کل نهادها ساخته میشود. که به آنها روشهای مستقیم میگویند.
یکی از روشهای مستقیم اندازهگیری بهرهوری کل عوامل روشی است که توسط آندریک ارائه شده است. این روش مبتنی بر میانگین وزنی کار و سرمایه میباشد. آندریک در این روش از یک تابع تولید ضمنی برای تخمین تغییرات در بهرهوری استفاده نمود. شاخص بهرهوری کل عوامل تولید آندریک به شکل زیر تعریف میشود:
?
که در آن TEF بهرهوری کل عوامل،
V ارزشافزوده به قیمتهای ثابت
L تعداد نیروی کار یا نفر ساعت کار انجام شده یا پرداخت شده،
αسهم عامل کار در ارزشافزوده
K ارزش موجودی سرمایه به قیمتهای ثابت و
ß سهم عامل سرمایه در ارزشافزوده میباشد.
علاوه بر روش مستقیم فوق، روش دیگری مبتنی بر استفاده صریح از تابع تولید و با در نظر گرفتن فرم تابعی معین و با انجام عملیات ریاضی بر روی تابع تولید به برآورد شاخص بهرهوری کل عوامل میپردازد که به روش غیر مستقیم معروف است. در این روش به جای محاسبه سطح بهرهوری کل عوامل تولید، نرخ رشد سالانه و یا میانگین نرخ رشد سالانه بهرهوری کل عوامل برآورد میشود.
برای اندازهگیری ارزشافزوده به روش غیر مستقیم چندین نفر تجربه کردهاند که از میان آنان میتوان تلاشهای سولو اشاره کرد. سولو در این ارتباط دارای دو روش است
در یک روش به جای اندازهگیری سطح بهرهوری کل عوامل مستقیما رشد آن را مورد اندازهگیری قرار میدهد و چون این رشد را به صورت غیر مستقیم برآورد میکند از این رو به روش مانده سولو معروف شده است. این روش به صورت رابطه زیر میباشد:
?
TFP رشد بهرهوری کل عوامل طی دوره
V رشد ارزش تولید ناخالص داخلی
α ضریب عامل نیروی کار که معمولا از تقسیم جبران خدمات کار آنان به ارزش تولید ناخالص داخلی در سطح ملی یا بخشی طی دوره به دست میآید.
L رشد عامل نیروی کار طی دوره بررسی
ß ضریب عامل سرمایه طی دوره بررسی
K رشد موجودی سرمایه ثابت طی دوره بررسی
شایان ذکر است که شاخصهای بهرهوری اختصاصی پیشنهادی در بخشهای فوق را نباید کامل تلقی کرد بلکه هر دستگاه اجرایی متولی یک یا چند بخش یا قسمتی از یک بخش ضرورت دارد نسبت به تکمیل آن از طریق کنترل و اصلاح اقدام و سپس در در راستای اندازهگیری آن اقدام کند.