تورم حدود ۵۰ درصدی آنهم در چندین سال پیاپی قدرت خرید ایرانیان را به شدت کاهش داده و تغییری بنیادین در سبک زندگی بخش وسیعی از شهروندان به همراه داشته است؛ این تحولات تااندازهای بوده که حالا پژوهشگران اجتماعی و جامعهشناسان از نابودی طبقهبندیهای پیشین و سربرآوردن شرایط تازه سخن میگویند. آمارهای رسمی و اظهارات مسئولان اقتصادی هم بارها این کاهش شدید قدرت خرید درصد قابلتوجهی از جامعه را تایید میکنند و از کوچک شدن سبد خرید بیش از هفت دهک جامعه سخن میگویند. در چنین شرایطی، شهروندان و خانوادههای ایرانی برای مدیریت نقدینگی خود ناچارند از مصرف برخی کالاها و خدمات به ظاهر غیرضروری چشمپوشی کنند که در بلندمدت آثار جبران ناپذیری را برای جامعه به همراه دارد.
در این بین اما نکتهای توجه سنجشگران شرایط عمومی جامعه را به خود جلب کرده و آنهم شیوهای تازه در تامین اعتبار است که ماه به ماه جای خود را در فضای عمومی جامعه ایران گسترش میدهد. سوال اینجاست که این مدل چقدر میتواند در این روزها به داد دغدغههای فرهنگی طبقه متوسط برسد؟
* حذف کالای فرهنگی از سبد خرید طبقه متوسط ایران
صاحبنظران علم اقتصاد و علوم اجتماعی، طبقه متوسط را به عنوان موتور محرکه رشد و توسعه اقتصادی هر کشور معرفی میکنند. به کمک این طبقه، یک توازن قدرت اقتصادی و اجتماعی در جامعه پدید میآید که خلاء آن میتواند صدمات جبرانناپذیری را به همراه داشته باشد. تحلیلگران بسیاری در یکی دو سال گذشته به بررسی علل و عوامل شکلدهنده برخی ناآرامیهای اجتماعی ایران پرداخته اند و ریشه این اعتراضات را در فشار شدید اقتصادی یک دهه گذشته و در نتیجه نزدیکشدن طبقه متوسط ایران به طبقه فرودست تحلیل کرده اند؛ خلاصه این نظریه و تحلیلها میگوید که در این یک دهه، قدرت خرید طبقه متوسط به طور مداوم و محسوسی در حال کاهش است و همین امر سبب شده که این طبقه حتی در تامین کالاهای معیشتی و عمومی خود نظیر مسکن، خوراک و بهداشت با مشکل جدی مواجه شود. یکی از اقلام پرتکرار در سبد خانوار طبقه متوسط، کالاها و خدمات فرهنگی بوده که بیشترین تاثیر منفی را از این شرایط اقتصادی به خود دیده است. با شدتیافتن بحرانهای اقتصادی، گام به گام کالاهای فرهنگی نظیر کتاب، فیلم، سفر و زمان فراغتی که صرف آنها میشد، کاهش یافته؛ کاهش و حذفی منطقی و از سر اجبار.
در چنین شرایطیست که راهحلهایی نظیر خرید اعتباری بیش از پیش ارزشمند میشود و ظرفیتی ایجاد میکند که اقشار مختلف جامعه بتوانند همچون گذشته و علی رغم شرایط اقتصادی موجود، دغدغههای فرهنگی خود را پاسخ دهند. سخن از سرویسهای اعتباری معروف به «بی ان پی ال» است که در ادامه بیشتر به آن پرداخته میشود.
* سربرآوردن «الان بخر، بعدا پرداخت کن»
«Buy Now, Pay Later »
؛ تئوری تحول محبوب چند سال گذشته دنیا در حوزه تامین اعتبار، همین چند کلمه ساده است که به «BNLP» هم معروف است و بهطور خلاصه میگوید: «الان بخر، بعداً پرداخت کن.» این سرویس یک روش پرداخت به نسبت تازه است که به مردم اجازه میدهد اقلام مورد نیاز خود را بخرند و هزینه آنها را در طول زمان و بدون بهره، به صورت اقساطی پرداخت کنند. اطلاعات منتشر شده از سوی پیشگامان این سرویس در کشورهای توسعهیافته هم نشان میدهد که محبوبیت بیانپیال در اقشار گوناگون به ویژه در میان نسل Z به سرعت در حال افزایش است؛ به عنوان مثال تا سال 2022، حدود 360 میلیون نفر در سراسر جهان از خدمات BNPLاستفاده کردهاند و پیشبینی میشود این رقم در پنج سال آینده بیش از دو برابر شود. بر اساس آمارهای موجود، مشتریان این سرویس و روش تامین اعتبار، بیشتر سراغ خرید کالاهای فرهنگی، ابزارهای فناوری، تامین مواد مورد استفاده حیوانات خانگی، پوشاک، سفر و سرگرمی رفتهاند. بیش از دو سال است که همگام با جامعه جهانی، سر و کله این سرویسهای فینتک در بازار مالی ایران نیز پیدا شده و در همین مدت زمان اندک با استقبال قابل قبولی در میان ایرانیان همراه بوده است.
* «اعتبارِ دوستی»؛ استقبال از سرویسهای اعتباری (BNPL) برای خریدهای فرهنگی
در کنار اوضاع نامطلوب اقتصادی در سالهای اخیر، فلسفه سرویس BNPL و مولفههای پایهای آن نیز در گرایش و استقبال ایرانیان اثرگذار بوده است. کار با این سرویسها راحت است و در زمانی کوتاه و بدون ضامن و چک و دیگر موارد دستوپاگیر رایج میتوان حساب ساخت، اعتبار دریافت کرد و بدون پرداخت سود و با تنفسی معقول آن را برگرداند. به عبارتی ساده در این سرویس، تامینکننده خود را در جایگاه همراه شهروند قرار میدهد و به اعتبار این همراهی و دوستی، هزینه موردنیاز مخاطب را فراهم میکند. این موضوع را میتواند در استراتژی شیوه ارتباط شرکتهای ایرانی تامینکننده این سرویس با مشتریان و مخاطبان خود هم دید؛ به عنوان مثال «تارا» یکی از پیشگامان این شیوه تامین اعتبار در ایران است که با عبارت و شعار «قرض نگیر، از تارا دستی بگیر» در ذهن بخشی از جامعه و برخی از شهروندان ایران جا باز کرده است. در روایتی از یک تجربه شخصی، چندی پیش یکی از همکاران که بهتازگی عضوی از یک گروه کتابخوانی شده بود، برای خرید کتابهای «جنگ و صلح» اثر «لئو تولستوی» که قیمتش حدود ۵۰۰ هزار تومان بود، پیامی در گروه کتابخوانی فرستاد و از تجربه خرید خود از شهر کتاب مرکزی در خیابان شریعتی با کمک سرویس تارا سخن گفت. بعد از آن بود که دیگر اعضای گروه نیز با مراجعه به سایر شعب شهر کتاب پس از مدتها دلی از عزا در آوردند و رونقی به کتابخانههای شخصی خود دادند.
در بخشی از توضیحات صفحه اول پایگاه اطلاعرسانی این سرویس آمده است: «با تارا میتونی تا سقف ۵ میلیون تومان اعتبار بگیری و بدون پرداخت هیچ پولی در لحظه خرید، هرچی که لازم داری رو الان بخری و پولش رو از ماه بعدش در ۲ قسط پرداخت کنی. ۴۵۰۰ پذیرنده (فروشگاه) هر چی که بخوای رو برات فراهم میکنن. برای گرفتن اعتبار تارا به چیزی جز شماره موبایل و کارت ملی نیاز نداری.»
اگرچه این مورد تنها یکی از شرکتهای ارائهدهنده این سرویس است اما به نظر ميآید چندین مثال دیگر هم با امکانات کموبیش مشابه شکل گرفته که بررسیهای میدانی و همچنین برخی دادههای آماری منتشرشده از سوی این شرکتها نشان میدهد که حالا بخش وسیعی از جامعه ایران و به خصوص طبقه متوسط با این سرویس آشنا شده و سبد نحیفشده خرید خود را کمی بهبود بخشیده و از طرف دیگر کالاهای فرهنگی حذفشده در سالیان گذشته از این سبد را با این شیوه جبران میکند؛ روشی که البته در دنیا هم تااندازهای همین مسیر را پیشتر طی کرده و با توجه به مختصات جامعه ایران و همچنین وضعیت اقتصادی تورمزای اینسالها، ممکن است میزان استقبال ایرانیان از متوسط بسیاری از کشورها بالاتر هم برود.