زن های بزرگ همشون با از خودگذشتگی هایی که کردند تو زندگی متحیرت میکنن.
اما سوالم اینه که ایا همه باید از خودشون بگذرند تا بزرگ بشن؟
از کجا میدونیم مادری که به هر بدبختی موند توی زندگی ، تا خودش بچه هاشو بزرگ کنه زن بزرگیه، یا اونی که برای آرامش خودش و بچه ها جدا شد و سال ها بچه هاشو ندید؟
معیارش چیه؟
من روزی که دخترم بدنیا اومد شنیده بودم مادری مادره که شیر بده، اونی مادره که نگه خسته است، من هم شیر دادم هم سعی کردم نگم خسته ام، اما چرا نگم؟ خود سانسوری را باید تمومش کنیم.
چه اون مادری که دو سال شیر میده چه اون مادری که اصلا به هر دلیلی شیر نداده مادرن، از خودگذشتن ، زن بزرگین .
باید بدونیم چه اون مادری که کارمند بوده و مجبوربوده بچه را شش ماهگی بزاره مهد چه اونی که خانه دار بوده و ساعت کاریش تمامی نداشته هردو زن های بزرگین.
خانمی که در کارش موفقه، بچه نداره، ازدواج نکرده هم داره دنیا رو جای بهتری برای زندگی میکنه. پس اون شاید از بقیه هم حتی بهتره، هیچ کدوم مشخص نمیکنه.
دیگه نگران سوال های مردم نباشیم. چند سالته؟ متاهل هستی؟ اگر هستی چرا بچه نداری؟ اگر نیستی ، چرا نیستی؟
پس همین که زن هستی کافیه ، تو یک قهرمانی