یکی از اهداف مهم نظامی صدام در حملهی سراسری به خاک ایران در 31 شهریور 1359 تصرّف شهر بااهمیت خرمشهر بود؛ ماجرای فتح خرمشهر و پیچیدگیهایی که در آزادسازی آن وجود داشت، جزء یکی از نقاط مهم و حساس تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس محسوب میشود. رهبر انقلاب در یکی از سخنرانیهای خود (۱۳۸۱/۳/۱) در مورد این موضوع فرمودند: «هیچ کس در دنیا باور نمیکرد که نیروهای مسلح ما بتوانند خرمشهر را پس بگیرند؛ چون خرمشهر رفته بود.»
گردان ۱۵۱ دژ که بخشی از لشکر ۹۲ زرهی اهواز بود، در هنگام شروع جنگ ایران و عراق، وظیفه حفاظت از مرزهای ایران در استان خوزستان، حدفاصل شلمچه تا کوشک را برعهده داشت. در واقع راه زمینی اصلی که یگانهای نیروی زمینی عراق قصد داشتند از طریق آن از نقطه مرزی شلمچه به سوی خرمشهر پیشروی و آن شهر را تصرف کنند، در محدوده استحفاظی و مأموریت این گردان قرار داشت. گردان دژ همانند سایر یگانهای ارتش به هنگام انقلاب و پیروزی آن دچار حوادث گوناگونی گردید و عوامل متعددی در تضعیف آن بشدت ایفای نقش نمودند زیرا این یگان در منطقه تحت مسئولیت قادر به کنترل عبورهای غیرمجاز ازجمله نمونه بارز آن افراد خلق عرب و عوامل عراق به هنگام تردد به ایران بود.
هجوم دشمن برای تصرف خرمشهر در تاریخ 31 مهر 59 در منطقه، مسئولیت لشکر 92 زرهی اهواز آغاز می شود و با مقاومت دلیرانه رزمندگان گردان 151 دژ و 232 تانک یگانهایی از ژاندارمری و تکاوران دریایی و دانشجویان دانشگاه افسری به فرماندهی شهید نامجو همراه نیروهای مردمی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 34 روز به طول می انجامد ؛ تشکیل گردان دژ برای اطلاعرسانی از وضعیت نیروهای عراقی در غرب خط مرز و در صورت نیاز انجام عملیات تأخیری محدود به مدت ۴۸ ساعت با توجه به جدول سازمان پیشبینیشده برای این یگان میباشد، اگرچه این گردان تازه تأسیس بود، اما تجهیزات و جنگافزار پیشبینیشده در ساختار یگان واگذار گردیده بود و دورههای آموزشی موردنیاز نفرات بهصورت فردی و یگانی در محل و یا مراکز آموزشی، فرهنگی رستهای انجامشده بود.
شدت درگیری گردان دژ با نیروهای عراقی در این ۳۰ روز چنان بود، که فقط در هفته اول جنگ، پنج بار فرماندهی این گردان به دلیل کشته یا مجروح شدن فرماندهان، تغییر کرد. نام آن پنج فرمانده که یکی پس از دیگری کشته یا مجروح شدند؛ سرهنگ جاموسی، سرگرد چهارمحالی، سرگرد شاهان، سروان کبریایی و ستوان گیوتاج بود، که این آخرین فرمانده در واقع پزشک گردان و افسر وظیفه بود، که در نبود فرماندهان بالاترش مجبور شد فرماندهی گردان را برعهده بگیرد. در این دفاع ۳۰ روزه از ۱۹ افسر گردان ۱۵۱ دژ، فقط یک افسر زنده ماند.
حالی که یگانهای رزمی و مکانیزه دشمن آرایش تهاجمی به خود گرفته بودند مواضع نیروها و دژها توسط هواپیماهای عراقی بمباران گردید و متعاقب آن پاسگاه، ژاندارمری حدود و دژ شماره ۱ گزارش دادند که نیروهای عراقی بااستعداد بسیار زیاد بهطرف خرمشهر درحرکت هستند. در همین زمان خبر از بمباران و گلولهباران گمرک خرمشهر رسید ، کلیه نیروهای دژها و حتی یگانهای احتیاط گردان با دشمن بشدت درگیر و تعدادی از نفرات نیز شهید و زخمی گردیدند. مرکز گروهان یکم نیز علیرغم همه تلاش و مقاومت نیروهای خود برای نجات از محاصره تخلیه گردید و اجباراً عناصر باقیمانده بهسوی خط دفاعی بعدی گردان حوالی پل نو برای سد عبور عراقیها مستقر گردیدند.
در اثر حمله متقابل نیروهای تکاور گردان دژ بعدازظهر روز ۳۱/۶/۵۹ ضمن عقبنشینی دشمن تا پشت خط مرز و کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از نیروهای عراقی دو دستگاه خودرو ایفا و یک تانکر آب به غنیمت گرفته شد و ۲۰ نفر از نیروهای عراقی نیز اسیر گردیدند. این تهور و چالاکی و دلاوری افراد گردان دژ باعث گردید تا رؤیاهای ارتش عراق در این منطقه در هالهای از ابهام فرو رود و نفرات خودی هم از اعتمادبهنفس کافی برخوردار گردند.
قهرمانان پادگان دژ که نقش کلیدی را در دفاع از خرمشهر ایفا کردند، بدون توجه به درجه و مقام در 34 روز مقاومت خونین، فداکاری و از جان گذشتگی نشان دادند. تعداد زیادی از آنان شهد شیرین شهادت را نوشیده و به دنیای ابدی پیوستند و تعداد اندکی نیز شهادت تقدیرشان نبوده و با داشتن زخم در جسم و جان منتظر دعوت پروردگار هستند. این پادگان هویت 34 روز مقاومت کم نظیر است که از زیباترین، پرافتخارترین و مهمترین بخش تاریخ خرمشهر در دفاع مقدس به شمار میآید. سنگر کسانی که در این پادگان بر سر باورهایشان ماندند تا ما بمانیم، وطن و انقلاب بماند، پادگانی که نمادی از جان دادن در راه خدا و میهن است و همهی ارتشیان بدان میبالند. این قهرمانان دژ نشان دادند که نیروی ایمان، اراده و وطن پرستی ارتشیان قدرتی دارد که آنان با توسل به این نیرو در برابر هرگونه ادوات و تجهیزات پیشرفته نظامی، با هر استعداد و نیرویی توان مقاومت و ایستادگی دارند و تا ابد اجازه تجاوز به خاک میهن اسلامی را به هیچ کس نخواهند داد.
گردآورنده : مبینا علائی یقینی
استاد راهنما : علیاکبر حسنوند
دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی