موقعیت مهدی شاید یک تنه آمده است تا همه ی کم و کاستی های جشنواره ی فجر چهلم را همراه خود ببرد ، فیلمی که صدای تیر و تفنگ می دهد و بوی انسان !
شاید فیلم در همان پرده ی اول فیلم با صدای بلند به مخاطب حالی می کند که قرار است یک موضوع انسانی را مطرح کند نه یک موضوع جنگی را ، داستانی که آمده تا زندگی یک انسان را نشانمان دهد ، انسانی که هم در زندگی اش جنگ هست و هم عشق ، هم عملیات خیبر هست و هم جشن عروسی !
در این فیلم قرار نیست از دقیقه اول تا ثانیه آخر صدای بمب و تیر کرتان کند ، قرار است که سر سفره ی دل یک یل ایرانی بنشینید و در شادی و غمش همراه او باشید .
شاید بشود ایرادات جزئی به روند فیلمنامه گرفت ، که من آن را به پای آن می گذارم که این اثر در اصل یک سریال است که به زودی در شبکه یک به صورت کامل پخش خواهد شد ، و کارگردان اثر ( هادی حجازی فر ) تصمیم گرفته که یک فیلم نیز از این سریال استخراج کند و در جشنواره نمایش دهد ( و چه تصمیم خوب و درستی گرفته است )
به این نکته هم دلم نمی آید اشاره نکنم که حجازی فر یک ترک دوست داشتنی و غیور است و من از این جنبه ی شخصیت او بسیار لذت می برم و از این نمود شخصیت او در دو فیلم موقعیت مهدی و آتابای لذت عجیبی را تجربه نمودم ( به این نکته هم توجه داشته باشید که من ترک نیستم ! )
در آخر در یک کلام به نظرم اگر موقعیت مهدی را در سینما ببینید ، پشیمان نخواهید شد .