در اين سايت ميتونيد بخشي از زندگينامه ي دکتر شريعتي رو مشاهده کنيد:)
به گل گفتم عشق چیست؟
گفت از من خوشبوتر ...
به پروانه گفتم عشق چیست؟
گفت از من زیبا تر....
به شمع گفتم عشق چیست؟
گفت از من سوزنده تر...
به عشق گفتم آخر تو چیستی؟
گفت نگاهی بیش نیستم...
خوشبختي ما در سه جمله است. تجربه از ديروز استفاده از امروز اميد به فردا...
ولي ما با سه جمله ديگر زندگي مان را تباه مي کنيم. حسرت ديروز اتلاف امروز
ترس از فردا ..........
چو کس با زبان دلم آشنا نیست
چه بهتر که از شکوه خاموش باشم
چو یاری مــرا نـیـست ، بـهـتـر
کـه از یـاد یـاران فـرامـوش بـاشـم ...
اگر ایمان نباشد، زندگی تکیهگاهش چه باشد؟ اگر عشق نباشد زندگی را چه آتشی گرم کند؟ اگر نیایش نباشد، زندگی را به چه کار شایستهای صرف توان کرد؟ اگر میعادی نباشد، رفتن چرا؟
آنچه می خواهیم نیستیم وآنچه هستیم نمی خواهیم ، آنچه دوست داریم نداریم و آنچه را داریم دوست نداریم ، وعجیب است هنوز امیدوار به فردایی روشن هستیم ساعت ها را بگذارید بخوابند بیهوده زیستن نیازی به شمردن ندارد
اميدوارم مطلب براتون مفيد بوده باشه:)