گاه میاندیشم که تمدن، ورای هر ایدئولوژی و تفکر است.
ایدئولوژیها، هرچقدر سترگ و پرادعا، در برابر تمدن چون ریگی در برابر کوهاند.
تمدن حاصل جمعِ بینهایت کنش، خلاقیت، ترس، عشق و رنج انسانهاست؛
چیزی که نه از یک اندیشه، که از میلیونها زندگی زاده میشود.
ایدئولوژیها میآیند تا معنا ببخشند، اما اغلب خود در متن تمدن ذوب میشوند — همانطور که رنگ بر سنگِ کهنِ معبد، میپرد اما معبد میماند.
شاید تمدن، بزرگترین روایت بیراوی تاریخ است؛
جریانی که از همهی ما میگذرد، حتی از آنانی که میپندارند آن را مینویسند.
اما پرسش همچنان باقی است:
تمدنی که از همه ایدئولوژیها فراتر رود، آیا هنوز روحی دارد؟
یا تنها ماشینی است عظیم، زیبا و بیجهت؟
✍️میثم باقری نوری
علاقمند به بازاریابی فرهنگی تمدنی