دیوارهای تقدیر در حال فرو ریختن و خراب شدن بودند که با جرقهای در ذهن و قلبم به مسیرم ادامه دادم و خرپشتهای وجودی ذهنم را آلایش و پاک کردم. زمین گِرد است و خاطرات را همیشه به یاد ما میآورد. نمیدانم چرا مرکز کره زمین نامرئی است و تفاوتی بین انسانها قائل نیست.
برای کره زمین و شاید کرات دیگر فرقی نمیکند شما چه انسانی هستید. پوست تیره دارید یا روشن، دین دارید یا نه، زیبا هستید یا نه، لاغر هستید یا نه، مهربان هستید یا نه، هر چه باشید یا نباشید یا حتی اگر تظاهر به برخی خصایص و ویژگیها کنید برای زمین و محیط زیست فرقی نمیکند و نعمات و سختیهایش را با همه تقسیم میکند.
در هر جزیره دور افتادهای که ساکن باشید مرزهای خوبی و بدی جا به جا نمیشوند و شما باید برای تمام کلام و رفتار خود پاسخگو باشید اما نه به دیگران نه به دنیا و محیط زیست بلکه تنها به خودتان و خودتان. خودتان هستید که باید در مقابل رفتارها و کردارها و اعمال و گفتارتان به خودتان پاسخگو باشید و دلیل و برهان برای هر کدام از تصمیمات و کردار خود بیاورید.
آیا شرمنده و سرافکنده در مقابل خودتان خواهید شد یا پیروز و سربلند و با افتخار فریاد شادمانی سر خواهید داد؟
تفاوتی نمیکند هر چه باشد برای خودتان است. سرشت انسان این گونه است که همه چیز را برای خودش میخواهد و بس. و تنها به فکر نجات جان خویش است و سپس جان دیگران. اما آنانی که جان فشانی میکنند نیز ممکن است برای جلب رضایت خویش این کار را میکنند یعنی باز برمیگردد برای خود و این کار خوب و عامه پسند را برای رضایت خویش انجام میدهند.
نماز جماعت امروز صبح به امامت آیت اللهی برگزار شد که رکوعش را دو بار رفت و یکی از سجدهها را فراموش کرد. شاید کسی که پشت سرش نماز میخوانده در قنوت نمازش او را لعن و نفرین کرده. و گرنه آیت اللهها که هوش و حواسشان همیشه جمع است و می دانند هر اتفاقی حکمتی دارد و خدا ناظر و حاضر است و شاید خدا محض خنده حواس بندهی خویش را پرت کرده تا خلایق را امتحان کند. اشکالی ندارد. ما که عید فطر روزه گرفتیم این هم روی آن. عید قربان هم یک روز زودتر قربانی دادیم مطابق با هلال ماه ایرانی!
چه اشکالی دارد حالا یه روز اینورتر یا اونورتر؟ آخرش که کلی گوسفند و گاو بیگناه کشته میشن بهخاطر پاک کردن گناهان انسانها و بعد با اعضا و جوارح گوسفندها و گاوهایی که برای رضای خدا قربانی کردند، به زندگی سیاستمدارانهی مؤمنانهی مقدس خویش که درون خود تنیدهاند، ادامه میدهند مانند یک عنکبوت!
وقتی در پادگان نماز بی وضو جایز باشد، لخت شدن در صف اول هیئت واجب باشد، آیهها همه تهدید و اجبار باشد، شب قدر باشد یا روز عرفه یا صبح روز عاشورا، صدای بلندگو اگر نوزادی را بیخواب کند، بیمار رنجوری را بیدار کند، هر چه فریاد بزنی لبیک یاحسین یا که شب عاشورا بعد نیمه شب پشت بلندگو بگویی لبیک یامهدی، نه اثری ندارد نه ثوابی و نیست دعای امام زمانت پشت سرت اگر به دین علی اعتقاد داری.
محرم نزدیکه آهای اونایی که دستههای زنجیرزنی و سینهزنی برپا میکنید، حواستون باشه کاری نکنید یه نوجوون و جوونی مثل من حسرت رفتن به یک هیئت بیریا و حسینوار توی دلش بمونه و برای همیشه قید هیئت رفتن رو بزنه.
آهای مداحها به خاطر گریوندن مردم دست به هر کار و روایت و روضهی نامعتبری نزنید. آهای سخنرانها اینقدر با سخنرانیهای سیاسی از ائمه سوءاستفادهی سیاسی نکنید و قیام امام حسین رو نچسبونید به قیام امام خمینی!!!
آهای سینهزنها، سرخ و کبود و زخمی و خونی کردن سینههاتون هیچ ثوابی نداره که هیچ، هم بدآموزی داره هم گناه.
آهای زنجیرزنها ساده لباس بپوشید و بیریا حواستون باشه زنجیر میزنید برای کیا!!!
آهای شمایی که ایستگاه صلواتی میزنید خدا خیرتون بده اما حواستون باشه راهو بند نیارید، با صدای زیاد بلندگو مردم رو به نفرین وا ندارید، اگه میتونید هزینشو صرف یه کار خیر بکنید که خیلی بهتره به خدا.
و این بماند به یادگاری اگر خدا را قبول دارید و مردم آزاری را دوست نمیدارید، هیئتهایتان را حداکثر تا ساعت ده شب تمام کنید.
فرقی نداره آخوند باشی یا مداح یا یه آدم مؤمن و بیریا. اگه با صدای بلندت، با طبل و دوقولِت، با رفتار خارج از عرفت، با زباله ریختنت یا با ازدحام و شلوغی جلوی خونه مردم، کاری کنی کسی اسیر بشه، فکرش تحریف بشه، لبش به ناسزا باز بشه، تو دیگه مسلمون نیستی حتی اگه نماز شب خونده باشی تا وقتی طلب بخشش نکرده باشی و راهتو عوض نکرده باشی.
امام حسین داره میاد اگه میزبان خوبی باشید شاید امام مهدی هم بیاد شاید! اما اگه برید بالای منبر و همه چیز رو بندازید گردن خدا، اگه بگید ما همینیم هرکی نمیخواد بره دنبال کارش، اگه ظرف غداتو بریزی جلوی خونهی یه بندهی خدا، اگه نمازت قضا شد روز عاشورا، اگه زنجیر زدی به خاطر دخترا، اگه حجابت کمتر شد به خاطر پسرا، منتظر امام زمانتون نباشید حالا حالا نمیاد این طرفا. از ما گفتن بود حالا هرچی میخوای تا نصف شب پشت بلندگو فریاد بزن مهدی بیا مهدی بیا.