شعرگان : اشعار و نوشته های ابوالقاسم کریمی _ فرزند زمین
شعرگان : اشعار و نوشته های ابوالقاسم کریمی _ فرزند زمین
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

گردآوری:داستان کوتاه آموزنده_بهترین داستان های خواندنی/85

شعرگان
شعرگان

روزي مردي مستجاب الدعوه پاي كوهي نشسته بود كه به كوه نظري انداخت
و ازاونجا كه با خدا خيلي دوست بود گفت: خدايا اين كوه رو برام تبديل به طلا كن.
دريك چشم بر هم زدن كوه تبديل به طلا شد. مرد از ديدن اين همه طلا به وجد آمد ودعا كرد:
خدايا كور بشه هر كسي كه از تو كم بخواد.
در همان لحظه هر دو چشم مرد كور شد، ناگهان مرد به خودش اومد و چشم دلش باز شد و گفت: چقدر من احمقم كه فكر كردم از خدا خيلي زياد خواستم

شعرگانسایتوبسایتوبلاگ
شاعر _ نویسنده _تاریخ خوان_فعال محیط زیست/ وبسایت و شبکه اجتماعی: https://takl.ink/abolghasemkarimi/
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید