در این مطلب قصد دارم تجربه و نگاهم را نسبت به شبکه های اجتماعی مخصوصاً اینستاگرام توضیح دهم. لازم به ذکر است که من نه از دید کارشناس مسائل اجتماعی و روانشناسی درباره این موضوع صحبت میکنم و نه در جایگاه فنی از لحاظ نگاه تبلیغاتی و روابط عمومی.
صرفا می خواهم تجربه شخصی ام را در استفاده و یا عدم استفاده از این پلتفرم اشتراک تصویر بیان کنم.
در این مطلب نگاهم به اینستاگرام را به سه دسته اصلی: استفاده من، مزایا و معایب آن تقسیم کرده ام و در ادامه درباره هر یک توضیح خواهم داد.
استفاده من از اینستاگرام به سال ۲۰۱۲ / ۱۳۹۱ بر میگردد و اولین پست من در اینستاگرام در تاریخ ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۲ منتشر شده است.
سال ۱۳۹۶ مجموعه صوتی متمم که توسط محمدرضا شعبانعلی به نام «مدیریت توجه و اقتصاد توجه» تهیه شده بود را گوش دادم. تاثیر این مجموعه در استفاده من از تمام نرم افزارها مشهود بود.
قبل از آن نوتیفیکیشنهای گروهها و برخی نرم افزارها را میبستم؛ اما بعد از گوش کردن به این مجموعه صوتی تقریبا نوتیفیکیشن تمام شبکههای اجتماعی را متوقف کردم و دریافت پیام از طریق اکثر کانالها و گروهها و… را بستم. بعد از این کار تاثیر مثبت این شیوه را دیدم. حتی خیلی اوقات گوشی خودم را در حالت بیصدا قرار میدهم و حتی صدای اسام اسها را هم دیگر نمیشنوم، فقط میماند تماسهای ورودی که با حالت ویبره متوجه میشوم و بعضا اگر در شرایطی باشم که نتوانم تماسی را پاسخ بدهم، در اولین فرصت تماس میگیرم.
از بستن نوتیفیکیشنهای اینستاگرام و بقیه شبکههای اجتماعی خیر زیادی بردم و از آنجایی که استفاده من از این نرم افزارها بیشتر جنبه سرگرمی یا آموزشی داشت چیز زیادی را از دست ندادم.
خلاصه اینکه من در آن سال از بستن نوتیفیکیشنهای اینستاگرام و بقیه شبکههای اجتماعی خیر زیادی بردم و از آنجایی که استفاده من از این نرم افزارها بیشتر جنبه سرگرمی یا آموزشی داشت چیز زیادی را از دست ندادم. این روند ادامه پیدا کرد تا ماههای آخر سال ۹۶ که به خاطر شلوغیهای کارمان در اسفند ماه نتوانستم اینستاگرام را دنبال کنم، از این رو شرمنده کسانی شدم که تولدم را آنجا تبریک گفته بودند و به من لطف داشتند، اما خب چارهای نبود؛ تصمیم گرفته بودم کمتر فعالیت کنم و از این رو واقعا حس و حال بهتری هم داشتم.
بیتعارف؛ حس و حالم بیشتر بر میگردد به حساسیتهای فردیام در مواجه با دنیای پیروامونم و نوع نگاهم به جامعه اطرافم. از این رو پستها و استوریهای اغلب افراد برای من دیگر نه تنها حال خوب نداشت بلکه بعضاً از نحوه پست گذاشتنها و… اذیت هم میشدم.
این مساله کاملا شخصی است و ممکن است برخی راحت از کنارش بگذرند و توجهی نکنند، که خوش به حالشان، ولی من نمیتوانستم.
اما همین ماههای آخر سال ۹۶ باعث شد که من دیگر وارد اینستاگرام نشوم. با خودم میگفتم تعطیلات نوروز ۹۷ فرصت مناسبی است تا بتوانم یک دل سیر از اینستاگرام استفاده کنم، اما دیگر نرفتم که نرفتم. شاید تقریبا دو سه ماهی گذشت و در سال ۱۳۹۷ تقریبا ماهی یا دو ماهی یک بار به پروفایلم سر میزدم اما دیگر حسابی از آن فضا دور شده بودم. بعضی اوقات حتی برای دیدن برخی پستها و استوریها (مخصوصا استوریها و پستهای عرفان علیرضایی در آن دوران) از گوشی لیلا – همسرم استفاده میکردم چون که من دیگر خیلی وقتها در پروفایل خودم لاگین نبودم.
نکته: به موازای این استفاده کمتر از اینستاگرام، استفادهام از توئیتر بیشتر شده بود. نه به دنبال مطالعه رفته بودم و نه در حال تحقیق روی موضوع خاصی بودم. این نکته را هم خواستم بگویم که عدم استفاده از اینستاگرام یا کلا شبکههای اجتماعی لزوما به کتابخوانی (کلا مطالعه یا استفاده مفیدتر از همان زمان) ختم نخواهد شد. چنین برداشت نشود که قصد من هم پز روشنفکرانه استفاده نکردن از شبکههای اجتماعی را در مقابل کتابخوانی و… دارم.
اواخر سال ۹۷ خاطرم نیست که به دلیلی خاصی به پروفایل اینستاگرامم سر زدم یا از سر تفنن بود اما چند پروفایل را دیدم که اتفاقا آن روزها خیلی دنبالشان بودم که در جاهای دیگر با مرجع مناسبی پیدا نمیکردم. مثلا آقای گنجعلی اکسل ایران یکی از آن پروفایلها بود که دیدم. این جا متوجه شدم که ممکن است با مطلقا چک نکردن شبکههای اجتماعی باعث شود یک سری فرصتها را نبینم.
این شد که دوباره خودخواسته اینستاگرام را چک کردم و هر از گاهی به آن سر زدم. در تعطیلات نوروز ۹۸ بود که با استفاده از قابلیت جدید آی او اس مبنی بر نشان دادن میزان مصرف باطری توسط اپلیکیشنهای مختلف، متوجه شدم که بعضی روزها از سر بیکاری، استفاده از شبکههای اجتماعی به طور میانگین چیزی حدود ۱ الی ۲ ساعت از من زمان میگیرد. فوراً از تنظیمات این قابلیت آی او اس استفاده کردم و برای اینستاگرام زمان ۱۵ دقیقهای در نظر گرفتم به این صورت که ۵ دقیقه مانده به اینکه زمان استفادهام در یک روز به اتمام برسد آلارم میدهد و به محض ۱۵ دقیقه شدن نرم افزار غیر فعال میشود و روز بعد میتوانی مجدد ۱۵ دقیقه وارد آن شوی. البته در صورت تمایل میشود از گزینه اضافه کردن ۱۵ دقیقه بیشتر یا «امروز را بیخیال شو» استفاده کرد و زمان بیشتری را گذراند. اما در اینصورت استفاده تو کمی آگاهانهتر از قبل است و احتمال اینکه سرگرم چرخیدن و تماشای پستهای مختلف بشوی و زمان را از دست بدهی کمتر است.
میانگین استفاده من از اینستاگرام زیر ده دقیقه در روز است.
مزایا و معایب استفاده از شبکههای اجتماعی (اینستاگرام)
با توجه به تصویر محور بودن اینستاگرام و تفاوتی که با دیگر پلتفرمها دارد این است که این نرم افزار بیشتر جنبه سرگرمی دارد. البته باز لازم به ذکر است که من به عنوان یک استفاده کننده عادی نظر میدهم، نه یک متخصص این حوزه و ممکن است درباره برخی نکات سلیقه شخصی من دخیل باشد؛ پس اگر به نظرتان میرسد که در این متن نکاتی اشتباه بیان شده لطفا در انتها اضافه کنید یا اگر به نظرتان نکاتی گفته نشده، شما به اشتراک بگذارید که من هم با تجربههای بیشتر آشنا بشوم.
مزایا
دیدن فرصتهای بیشتر
مثلا همین معرفی رستورانها، خدمات یا مکانهای گردشگری و جذاب که بیشتر از هر چیز دیده میشوند، مشاهده تبلیغات برندهای مختلف، آشنا شدن با خدمات کسب و کارها.
اطلاع از احوال اطرافیان
از دیگر مزایای شبکههای اجتماعی و به خصوص اینستاگرام دیدن اینکه مثلا دوستان و آشنایان شما در کجا هستند، چه کار میکنند، چه فیلمی پیشنهاد میکنند است. حتی بعضا ممکن است حال بد دوستان را آنجا مطلع بشوید. این شاید همزمان یکی از معایب تاثیرگذاری شبکههای اجتماعی در سبک زندگی این روزهای ما باشد، اما به هر حال یک بخشی از جریان زنگی در دنیای مدرن است و گاهی مفید است.
حال خوب/ دریافت حس خوب
دیدن موفقیت اطرافیان، شادی دوستان و بعضا پستهای طنز و… حال آدم را خوب میکند. مثلا دیدن تصاویر فارغ التحصیل شدن فرزند اقوام و دوستان…، دیدن کسب جایزه یا موفقیت آشنایان در کسب و کار و… حس خوبی به همراه دارد.
آشنایی با فرهنگهای مختلف
این روزها در اینترنت میتوان دور دنیا را سفر کرد و با آداب و رسوم و فرهنگ ملتها آشنا شد.
برای مثال دیدن رقصهای محلی، ویدئوهایی از بازارهای محلی در شهرهای مختلف ایران خودمان خیلی لذت بخش است و برای عدهای ایدهٔ سفر است.
فرصت معرفی و تبلیغات
خیلی از مردم برای معرفی و نشان دادن استعدادهای خودشان از اینستاگرام به خوبی استفاده میکنند. برخی از همین طریق توانستهاند پول خوبی به دست آورند و فرصتهای کسب و کار فراوانی از همین جا آغاز شده. به نظر میرسد تا زمانی که فیلتر نشده فضای خوبی برای استفادههای این چنینی است؛ زیرا شبکههای اجتماعی دیگری مثل توئیتر و فیسبوک و یوتیوب هم در کشورهای دیگر حسابی به رونق کسب و کارها کمک کردهاند اما در ایران به علت فیلتر بودن کمرنگ شده اند. امیدوارم به زودی دست فیلترینگ از گلوی اینترنت برداشته بشود.
معایب
وقت گیر است
با وجود جذابیت فراوان و مزایایی که بالاتر گفته شد خیلی باعث اتلاف وقت میشود. زیرا خیلیها را در خود غرق میکند و ممکن است روزانه بیشتر از دو الی سه ساعت را درگیر این شبکههای اجتماعی باشند. باید در استفاده از آن خیلی دقت کرد که در تله نیفتاد.
از دست دادن فرصتهای دیگر
زمانی که غرق در شبکههای اجتماعی میشویم عملاً فرصتیهایی که میتوانیم صرف کارهای دیگر نظیر مطالعه، دیدن فیلمهای سینمایی و سریال، آموزش و برقراری روابط اجتماعی و خانوادگی، ورزش کردن و خیلی از کارهای دیگر را از دست میدهیم.
چشم و هم چشمی / حال بد / حس بد
درباره این موضوع شاید نیاز نباشد توضیح خاصی بدهم زیرا حس بد و حال بد در افراد مختلف به دلایل مختلف ممکن است روی دهد لذا فقط همین نکته را بگویم که فرقی نمیکند چرا، چگونه و از دیدن کدام پست در اینستاگرام حالتان بد میشود، مساله مهم این است که شما حس بد دارید و اگر کمی در این باره جستجو کنید مطالب علمی فروانی خواهید یافت که نتیجه تحقیقات مختلف است و مخصوص نقطه جغرافیایی خاصی هم نیست، افراد زیادی را در سراسر جهان هستند که دچار این مسئله میشوند.
حواس پرتی
از دیگر معایب استفاده از شبکههای اجتماعی کاهش تمرکز یا همان حواس پرتی ماست. البته این مسئله تا حدودی هم محصول دنیای مدرن است. مدام پیامکهای تبلیغاتی و یا واریز/برداشت بانک و… یا جوک و متنهای فلسفی دوستان در پیام رسانها را دریافت میکنیم. اتفاقی که افتاده این است که ما در معرض بمباران نوتیفیکیشن هستیم و همین مسئله باعث کاهش تمرکز ما شده است.
در نهایت استفاده/عدم استفاده از هر یک از شبکههای اجتماعی مسالهای است کاملا شخصی و وابسته به تجربه، نیاز و دیدگاه هر شخص است. ولی پیشنهاد میکنم اگر این مطلب برایتان جذاب بوده، حتما بیشتر درباره آن مطالعه کنید و فایلهای صوتی «مدیریت توجه و اقتصاد توجه» را از دست ندهید.
:تعدادی لینک مرتبط را در انتها قرار میدهم که شاید مطالعهشان به درک بیشتر این مطلب هم کمک کند
چرا اینستاگرام؟ | به اشتراکگذاشتن تنها به قیمت لایک شدن! | تاثیر بر سلامت روان
وقتی بهجای تجربهکردن زندگی از آن عکس میگیریم، چه چیزی را از دست میدهیم؟
مشهور نیستی اما همه تو را میشناسند: داستانِ کودکان پرطرفدار اینستاگرامی
چگونه از دست رفتن اینستاگرام کسب و کارهای کوچک را نابود میکند؟
اینستاگرام و نوازندگان خیابانی؛ نمایش سبک زندگی متفاوت ممنوع