شکل گیری حباب قیمتی در بورس
مفهوم حباب قیمتی در بورس از قرن ۱۷ وارد اقتصاد شده است. با وجود این موضوع حباب قیمت تا اواخر قرن ۲۰ مورد پژوهش علمی قرار نگرفته است. از هنگام مطرح شدن اصطلاح حباب در بازار سرمایه ایران در سال ۱۳۸۲، هر نوع افزایش سریع قیمت ها را به اشتباه حباب فرض می کنند در حالی که این چنین نیست چون حباب زمانی رخ میدهد که سفته بازی در ابزار مالی خاصی مانند سهام باعث شود قیمت افزایش یابد و این اقدام به سفته بازی بیشتری منجر شود. در این شرایط قیمت بازار به سطح کاملا غیر منطقی می رسد .
حباب قیمتی چگونه شکل می گیرد
حباب قیمتی در بورس معمولا با کاهش یک باره قیمت ها همراه می شود که به آن سقوط بازار می گویند. واژه حباب هم از اینجا ناشی می شود که قیمت ها همانند حباب رشد می کنند و سرانجام ترکیده که این همراه با سقوط می باشد. در یک بازار کارا، قیمت سهام در بورس اوراق بهادار از طریق عرضه و تقاضا تعیین می شود و در نهایت عرضه و تقاضا تعیین کننده قیمت سهم می باشد. اما عوامل مختلفی مانند تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال و در نهایت تابلو خوانی و بازار خوانی موجب می شوند که یک قیمت در بازار شکل بگیرد.
بحران های بازار سهام یکی از رویدادهای مهم و جالب در عرصه علمی و عملی است به طوری که برای سرمایه گذاران ترس از بحران یک منبع همیشگی استرس و اضطراب است و با وقوع چنین بحرانی زندگی تعدادی از آنها ویران می شود. فرو ریختن ناگهانی و وحشتناک بازار در سال ۱۹۸۷ به طور همزمان در بسیاری از کشورها در یک لحظه باعث تبخیر شدن چند تریلیون دلار شد. مشابه این سقوط در سال ۲۰۰۸ در آمریکا و آن هم به دلیل دارایی های رهنی مسموم ایجلاد شد که ابتدا در آمریکا ایجاد بحران کرده و سپس دامنه آن به کل دنیا رسید و سبب ایجاد حباب قیمتی در کل بورس ها شد.
حباب قیمتی در اقتصاد در حالتی به وجود می آید که عدم توازن در عرضه و تقاضا ایجاد شود و تقاضا هم به صورت غیر واقعی بالا رود؛ تقاضایی که برای آن نیاز واقعی وجود ندارد و به همین جهت قیمت افزایش می یابد؛ در حالی که ارزش واقعی آن کالا به اندازه قیمت آن نباشد.
اما در بازار سهام و کاهش قیمت ها می توان گفت که سرمایه گذاران در این تفکر هستند که عواملی که موجب رشد قیمتی سهام هستند اوضاع مناسبی ندارند و به همین دلیل قیمت ها شروع به کاهش می کنند و از طرفی به دلیل ترس ایجاد شده در بازار نیز باقی سرمایه گذاران وارد موقعیت فروش می شوند و این فشار فروش در بازار به سرعت موجب ایجاد رفتار گله ای در سهم می شود و همین میتواند موجبات کاهش قیمت سهام و در یک اشل بزرگ تر ترکیدن حباب قیمتی در بورس را ایجاد کند.
جان مینارد کینز، ناجی سرمایه داری جدید و نویسنده کتاب «تئوری عمومی اشتغال، پول و بهره» در خصوص حباب قیمتی حرف جالبی دارد. وی می گوید: «این عقلایی نیست که برای سرمایه گذاری که شما باور دارید بازده آتی آن ۳۰ باشد ۲۵ بپردازید؛ در حالی که حدس می زنید ارزش بازاری آن در سه ماه بعد ۲۰ خواهد بود»(کینز، ص ۱۵۵، ۱۹۳۶، متن اصلی).
به طور کلی شکل گیری حباب قیمتی در بورس موجب ترس و وحشت کلیه سرمایه گذاران در بازار می شود و مشکلات آن دامنه کل بازار را می گیرد. بازار بورس در سال ۹۲ دچار این بحران شد. بعد از رشد خیره کننده بازار بورس در سال ۹۱ و ۹۲ و هنگامی که افراد بسیاری وارد بازار سرمایه شدند؛ در دی ماه ۱۳۹۲ حباب بازار سرمایه ترکید. حال اینکه بتوان اتفاقات روی داده در سال ۹۲ را تحت عنوان حباب قیمتی در بورس دانست یا خیر جای بحث و بررسی دارد چرا که عمده رشد بازار در آن سال ها به دلیل افزایش ۳ برابری قیمت دلار و بحث افزایش ارزش جایگزینی شرکت ها بود. اما با این وجود با رشد بیش از حد قیمت ها بازار سرمایه ریزش کرد و قیمت ها یکی پس از دیکری شروع به کاهش کردند و این روند فرسایشی حدود ۳ سال ادامه دار بود.
یکی از اتفاقاتی که بعد از ترکیدن حباب قیمتی در بورس ایجاد می شود عدم اعتماد دوباره به بازار بورس توسط سرمایه گذارن می باشد و این یکی از مشکلاتی می باشد که رشد های یک باره در بازار سهام می تواند برای کلیت بازار ایجاد کند.