روانشناسی بازار بورس و رفتار معامله گران
همان طور که بازار های مالی از جمله بازار بورس ایران می توانند باعث چند برابر کردن سرمایه و افزایش سود آوری باشد؛ به همان نسبت نیز می تواند باعث از بین رفتن سرمایه در مدتی کوتاه شود. به همین جهت روانشناسی بازار بورس و سایر بازارهای مالی و شناخت رفتار سرمایه گذاران از عوامل اصلی موفقیت در این بازارها به حساب می آید.
چهار عامل موفقیت سرمایه گذار در بازار سرمایه
۱-تسلط به تحلیل بنیادی
۲- تسلط به تحلیل تکنیکال
۳-شناخت رفتار معامله گران و روانشناسی بازار بورس
۴-تجربه فردی
عوامل ذکر شده همانند ۴ پایه از یک صندلی می باشند که اگر یکی از پایه ها نباشد فرد معامله گر به هنگام نشستن بر روی این صندلی به زمین می افتد و در بازارهای مالی هم این مثال همانند از دست دادن سرمایه می باشد. در این مقاله سعی شده است که عوامل روانی و رفتاری مرتبط با بازارهای مالی به خصوص بازار بورس ایران که بعضا باعث می شود معامله گر دچار اشتباه در تصمیم گیری و ضرر و زیان شود، مورد بحث وتحلیل قرار گیرد تا با شناسایی این عوامل و راه های مقابله با آن تا حد امکان از این خطاهای رفتاری جلوگیری شود زیرا جامعه بورسی، متشکل از همین افراد و معامله گران است و رفتار و عملکرد آنها باعث جهت گیری رفتار کل بازار می شود.پس شناخت این عوامل و به خصوص روانشناسی بازار بورس از اهمیت فراوانی برخوردار می باشد.
عوامل موثر بر روانشناسی بازار بورس و رفتار معامله گران
۱- شاخص بورس
به طور کلی شاخص بورس نمایانگر وضعیت کلی بازار در یک مقطع مشخص می باشد.در مقاطع زمانی که شاخص بورس به شدت منفی و به اصطلاح ریزشی است به چند دلیل باید تا حد امکان از معامله خودداری کرد:
زمانی که شاخص به شدت ریزشی و منفی است و هر روز عدد های بالای منفی و قرمز را در مقابل دیدگان فعالین بازار قرار می دهد خود به خود این دستور را به ذهن افراد صادر می کند که سرمایه شما در حال از بین رفتن است و بیشتر از این هم جای افت قیمت ها وجود دارد پس معامله گران، مخصوصا افراد کم تجربه از یک جایی به بعد دست به معاملات هیجانی و فروختن سهام خود با ضرر های زیاد می زنند که این خود به بیشتر منفی شدن کلیت بازار و خروج نقدینگی از آن شدت بیشتری می بخشد. پس عقل سلیم حکم می کند که در چنین بازاری اقدام به معامله و خرید سهام نکنیم حتی اگر خیلی از سهام در ارزنده ترین قیمت های خود باشند و بگذاریم شاخص بورس و کلیت بازار به نقطه ای برسد که متعادل شود و به جایی برسد که در یک مدت زمانی معین دیگر عدد های منفی بالا را به خود نبیند. اما در زمانی که شاخص کل مثبت و رو به بالا است درست بر عکس مطالب بالا اتفاق می افتد یعنی اکثر فعالین بازار نه تنها سهام قبلی خود را نگهداری می کنند و نمی فروشند بلکه نقدینگی جدید جهت خرید نیز اضافه می کنند که این خود باعث مثبت شدن و افزایش قیمت ها در آن مدت زمان می باشند.
اگر از دیدگاه جامعه و مردم عادی به بازار بورس نگاه کنیم و خودمان را جای یک فرد عادی بگذاریم زمانی که شاخص کل منفی و به شدت ریزشی می باشد و هر روز در روزنامه ها و اخبار در مورد منفی بودن اکثریت سهام بورسی صحبت شود از لحاظ روانی وفکری این مطلب به ذهن افراد عادی خطور می کند که بازار بورس بازاری زیانده می باشد و هیچ شخص عادی یا سازمانی حاضر نمی شود سرمایه ی خود را وارد بازاری کند که هر روز درحال افت و ریزش است .پس هیچ نقدینگی و پول جدیدی نیز وارد بازار نمی شود .اما در زمانی که شاخص مثبت ورو به بالا است و هر روز در روزنامه ها واخبار حرف از صعود قیمت سهام و شاخص بورس است ،به صورت ناخودآگاه ذهن افراد عادی جامعه به سمت سرمایه گذاری در بازار بورس می رود که این خود باعث تزریق نقدینگی و پویاتر شدن معملات می شود.
توضیح این نکته ضروری است که منظور از ریزشی بودن شاخص کل اصلاح های کوتاه مدتی آن نیست. اگر شاخص کل در یک بازه ی میان مدتی اکثریت روزهای معاملاتی عددهای منفی بالا را نشان دهد این به معنی ریزش است اما در یک بازه ی زمانی صعودی شاخص کل روزهایی هم هست که نیاز به استراحت و به اصطلاح اصلاح دارد که ممکن است چند روزی هم شاخص منفی باشد که منظور چنین بازاری نیست.
اگر چه در بعضی از بازه های زمانی به صورت دستوری سعی در مثبت کردن یا منفی کردن شاخص بورس به وسیله معاملات بلوکی و یاکد به کد کردن دارند اما کماکان شاخص کل اصلی ترین نمایانگر وضعیت کلی بازار بورس است که تاثیر بسزایی بر رفتار و ذهنیت افراد عادی جامعه و فعالین بازار سرمایه دارد.
۲- خوش بینی یا بدبینی افراطی نسبت به بازار
عامل دیگر موثر بر روانشناسی بازار بورس و رفتار معامله گران خوشبینی و بدبینی افراطی نسبت به بازار بورس می باشد که می تواند اکثریت معامله گران را دچار اشتباه رفتاری و ذهنی کند، یعنی مواردی که در ادامه توضیح می دهیم قابل تعمیم به روند یک گروه از بازار یا حتی یک تک سهم از آن خواهد بود.
تجربه ثابت کرده است زمانی که کلیت افراد جامعه و فعالین بازار در مورد بازار بورس اظهار خوش بینی می کنند و از روند صعودی آن بسیار خوشحال هستند و طمع و تعصب جای تجزیه و تحلیل را می گیرد، اکثریت معامله گران خرد بازار و برخی از افراد بی تجربه ی خارج از بازار که به خاطر همین اخبار می خواهند وارد بازار شوند ، شروع به خرید های هیجانی و بی دلیل در قیمت های بالا می کنند، که هیچ گونه توجیه تحلیلی برای خرید وجود ندارد. در این زمان افراد با تجربه و بازیگردانان اصلی سهام به جای خرید، شروع به فروش و ذخیره سود ناشی از خرید های قبلی خود می کنند. بعضا این خوش بینی افراطی و هیجانی توسط بعضی از همین بازیگردانان اصلی به معامله گران خرد و افراد جامعه تزریق می شود تا بتوانند سهام خود را در قیمت های بهتر بفروشند. این حالت معمولا در آخر یک روند پر قدرت صعودی شکل می گیرد، جایی که قیمت اکثریت سهام در حباب مثبت بالا قرار دارد و از لحاظ قیمتی دیگر در این قیمت ها ارزنده نمی باشند.
اما بر عکس زمانی که کلیت فعالین بازار و افراد جامعه از روند بازار بورس اظهار نا امیدی ویاس میکنند و نسبت به روند آینده ی آن بد بین هستند، اکثریت معامله گران خرد و افراد بی تجربه شروع به فروش های هیجانی می کنند که هیچ گونه توجیه تحلیلی برای فروش وجود ندارد و در این زمان افراد با تجربه وبازیگردانان اصلی سهام مختلف شروع به خرید های عمده به صورت نامحسوس می کنند.باز هم این بد بینی افراطی توسط همین بازیگردانان به بازار القا میگردد. این حالت در آخر یک روند پر قدرت نزولی و ریزشی اتفاق می افتد جایی که شاخص کل واکثریت سهام بعد از یک ریزش قیمتی زیاد در حال متعادل شدن باشند و قیمت آن ها بسیار ارزنده است.
۳- داشتن استراتژی مدون
سومین عامل موثر بر روانشناسی بازار بورس و رفتار معامله گران، داشتن استراتژی مدون است. در تاریخ بشریت افرادی که به جایگاه بالایی رسیده اند افرادی بوده اند که برای رسیدن به اهداف خود برنامه و استراتژی منظم داشته اند. ذهن و فکر انسان زمانی که دچار سردرگمی می شود بیشتر بر اساس هیجانات و احساسات رفتار می کند اما زمانی که از قبل برنامه ریزی شده باشدو مسیر راه برای آن مشخص شده باشد ،منطقی عمل کرده و خروجی عملکرد آن همان چیزی می شود که انسان انتظار دارد.بازارهای مالی و بورس ایران نیز از این قائده مستثنی نیست و اتفاقا اهمیت این موضوع در این بازارها دوچندان است.معامله گری که قبل از خرید یک سهم و درگیر کردن سرمایه خود ،آن را مورد تحلیل و بررسی همه جانبه قرار داده و مسیر را تا رسیدن به اهداف قیمتی ،برای خود ترسیم کرده است هیچ وقت اسیر هیجانات و استرس نمی شود (رعایت روانشناسی بازار بورس و مدیریت سرمایه مناسب) و در هر شرایطی از بازار، برای خود راهکاری دارد که بر اساس آن عمل می کند.
۴- ترس و طمع
چهارمین عامل موثر بر روانشناسی بازار بورس و رفتار معامله گران ترس و طمع می باشد. موردی که می خواهیم در مورد آن بحث کنیم عاملی است که ذهن و فکر انسان در اکثر مواقع به طور نا خود آگاه مغلوب همیشگی آن بوده است. شاید این دو کلمه خیلی به گوش شما خورده باشد اما مفهوم و نحوه مقابله با آن به صورت مجهول در ذهن شما باقی مانده است.
در بازار بورس ترس و طمع زمانی ایجاد می شود که شما سهمی را در یک قیمت مشخص خریده باشید و قیمت آن بعد خرید شما دچار افت قیمتی بیشتر شود.در این زمان مغز معامله گر به صورت ذاتی این فرمان را می دهد که سرمایه شما در حال از بین رفتن است و همین امر باعث به وجود آمدن استرس برای شما می شود .بعضی از معامله گران بی تجربه هم با حساب کردن لحظه ای ضرر و زیان خود به این فکر منفی دامن می زنند.
راه مقابله با هیجان ناشی از ترس
تنها راه برخود با آن داشتن استراتژی معاملاتی است. اگر معامله گر قبل خرید یک سهم از همه جهات آن را بررسی کرده باشد و از همان ابتدا حد ضرر و حد سود و مسیر راه را برای خود ترسیم کرده باشد با یک روز منفی شدن سهم،هیچ گاه دچار رفتار هیجانی و فروختن سهم خود در ضرر نمی شود.بارها دیده شده است که افراد ، سهامی را می خرند و وقتی می بینند چند درصد کم، افت قیمتی پیدا کرد، دست به فروش می زنند و دوباره سهم بعدی و به همین منوال ادامه می دهند.اینگونه معامله گران همان افرادی هستند که بعد از چند سال می بینند از سرمایه شان چیزی باقی نمانده است.
طمع چه زمانی به وجود می آید؟
وقتی معامله گری سهمی را خریده باشد و قیمت سهم با رشد قیمتی خوب مواجه می شود . با اینکه همه تحلیل ها نشان می دهد که موقع فروش سهم هست و جایی برای رشد بیشتر قیمتی نیست اما ذهن معامله گر بر اثر جو روانی مثبت افراطی که بازار بر سهم حاکم کرده است و حس اعتماد به نفس کاذبی که ناشی از تحلیل درست و خرید به موقع سهم در قیمتی مناسب، به او القا شده است ،به معامله گر این پیام را می دهد که هنوز جای زیادی برای سود کردن بیشتر وجود دارد.اینجا هم راه مقابله با آن فقط تکیه بر تحلیل و همان مسیر راهی است که قبل از خرید سهم برای خود ترسیم کرده ایم . اگر معامله گر از قبل ، هدف های قیمتی را مشخص کرده باشد وقتی سهم خریداری شده به آن قیمت ها رسید هیچ وقت در فروش آن دچار تردید و طمع بی جا نمی شود.