دنیایی که فعالان تکنولوژی متصور هستند، بیشتر اوقات متفاوت است با دنیای بانکدارها و اقتصاددانهای کشورهای در حال توسعه. در دنیای فعالان حوزه تکنولوژی تمام امور به صورت اتوماتیک اتفاق میافتد و با استفاده از دادههای متفاوت، زندگی آسانتری برای انسانها ایجاد میشود. مباحث مربوط به نرمافزارهای مدیریت ثروت به صورت کلی و مدیریت هزینه های فردی (PFM) به صورت اختصاصی نیز در مبحث ذکر شده قابل بررسی است. مهمترین و موفقترین PFM دنیا، یعنی Mint که در آمریکای شمالی خدمات خود را ارائه میدهد با استفاده از دیتای تراکنشها، دخل و خرج کاربران خود را مدیریت کرده و گزارشهای جذابی را به آنها ارائه میدهد. از سوی دیگر این دیتا برای تحلیل و بررسی امور دیگری همچون اعتبارسنجی و مدیریت ریسک مورد استفاده قرار میگیرد. نرمافزاری چون Mint صرفا با چالشهایی نظیر اعتماد کاربران روبرو است که با گذر زمان و ارائه خدمات جذاب، Mint در حال فائق آمدن بر چالشهای خود است. اما از آنجایی که در کشور ما تمام مسائل و ظرایط متفاوت است با جاهای دیگر دنیا، حوزه خدمات PFM نیز گرفتار چالشهای متفاوتی است. فعالیت نرمافزارهای مدیریت هزینه فردی در ایران به صورت عمومی گرفتار چالشهای عدم دسترسی به دیتا هستند. این عدم دسترسی به دو دلیل عدم نگاه صحیح به مالکیت دیتای بانکی و همچنین نبود زیرساختهای فنی است. از یک سو بانکهای ایرانی خود را مالک دیتای مشتریان خود می دانند و از ارائه دیتا به بازیگر سوم بنا به دلایل مختلف پرهیز میکنند و از سوی دیگر در صورت تمایل به همکاری با بازیگر سوم، عدم وجود زیرساختهای نرمافزاری امکان ارائهی دیتا را نمیدهد. با توجه به اینکه بنا به دلایلی نامعلوم اتفاق مثبتی در حوزه پرداخت الکترونیک کشور افتاده و دیتای مورد استفاده در شبکه پرداخت الکترونیک منطبق با استانداردهای بینالمللی، یعنی ایزو ۸۵۸۳ است و این انطباق در بیشتر نقاط ارائه خدمات رعایت گردیده است. صرف این انطباق شرایط بسیار مناسبی را برای فعالیت PFMها ایجاد میکند. اما متاسفانه در نقطه دیگر یعنی بانکها بدون توجه به این انطباقها دیتای تولید شده در شبکه پرداخت دور ریخته شده و این دیتای ارزشمند نه تنها مورد استفاده بانکها قرار نمیگیرد، بلکه در بیشتر بانکها دور ریخته میشود. دیتایی که میتواند کسب و کارهای متفاوتی ایجاد کند و باعث رشد بسیاری کسبوکارهای دیگر شود. برای ارائه یک PFM جذاب، لازم است تا دیتای تراکنشها از بانکها به صورت مستقیم دریافت گردد که با توجه به موارد ذکر شده در بالا، این امکان حداقل تا امروز در بانکها ایجاد نشده است و مدیران تصمیمگیر شبکه بانکی نیز هنوز به ارزشهای نرمافزارهای مدیریت ثروت پی نبردهاند و اندر خم مدیریت چالشهای پرداخت الکترونیک و هزینههای سرسام آور آن حوزه هستند. از سوی دیگر وقتی با نگاه کسب و کاری به خدمات PFMها نگاه میکنند، به دلیل اینکه این خدمات به صورت مستقیم سودی برای بانک تولید نمیکنند، جذابیتی برای این مدیران ندارند و صرفهجویی قابل توجهی که این راهکارها برای بانکها ایجاد میکنند، مورد توجه قرار نمیگیرد.
از نگاهی دیگر به راهکارهای مدیریت ثروت، لازم است تا کاربر بتواند در یک نرمافزار یا اپلیکیشن تمامی دارایی خود از جمله ارز، سکه، طلا و اورواق بهادار خود را مدیریت نماید. این یعنی که نه تنها حوزه بانک، بلکه حوزه بورس و صرافیها نیز باید برای ارائه یک خدمات خوب، سرویسهایی را راهاندازی نمایند و این مورد به چالشهای نرمافزارهای مدیریت ثروت اضافه میگردد. علاوه بر آن، عدم ثبات قیمت سکه، ارز و به تبع آن سهام شرکتها و ممنوعیت اعلام قیمت سکه و ارز در فضای آنلاین عملا امکان ارائه خدمات بهینه را غیرممکن کرده است.
حال باید دید که با وجود شرایطی که به آن اشاره گردید، چگونه میتوان خدمات حداقلی را ارائه نمود تا جامعه بانکی کشور به نقطه بلوغ در عرصه Open Data رسیده و چالشهای ذکر شده رفع گردد.
یکی از مهمترین راهکارهای موجود، استانداردسازی حوزههای متفاوت دیتا است. کوچکترین مثال آن پیامکهای بانکی است که به ازای هر تراکنش به کاربر ارسال میگردد. در ابتدای راه به دلیل رایگان بودن این پیامکها و هزینه بسیار زیاد این خدمات برای بانکها، هر بانک بسته نیازهای خود این پیامکها را کوتاهتر و کوتاهتر کرد و علاوه بر آن برای صرفهجویی در هزینهها، برخی بانکها برای تراکنشهای زیر ۱۰ هزار تومان از ارسال این پیامکها خودداری میکنند. این عادت پس از تغییر رویکرد و دریافت هزینه از کاربر نیز تغییر نکرده و کماکان برخی بانکها از ارسال پیامک برای تراکنشهای زیر ۱۰ هزار تومان خودداری میکنند. با استانداردسازی متن پیامک و همچنین اضافه کردن پارامترهای اطلاعات موجود در پیامک، در شرایط کنونی میتوان به ارائه خدمات بهتر در PFMها کمک کرد. همچنین در صورت وجود شناخت کافی نسبت به دیتای درحال گردش در شبکه بانکی، میتوان دیتای قابل ارائه به کاربر را غنیتر کرد. به عنوان مثال دیتایی که از سوی شتاب به بانکهای صادرکننده ارسال میشود دارای پارامترهای اطلاعاتی بسیار غنی است که به نظر میرسد به دلیل عدم اشراف به این دیتا، از آن بهرهای گرفته نمیشود و در برخی از بانکهای کشور، کارشناسان به صورت کلی از وجود چنین دیتایی بیخبر هستند و در دیتابیسهای خود این دیتا را نگهداری نمیکنند و مورد استفاده قرار نمیدهند.
در پایان باید به این نکته اشاره کرد که بانکداری صرف ارائه تسهیلات و ضمانتنامه و ارائه چند خدمت روزمره پرداخت الکترونیک نیست و در دنیای امروز بانکها باید به حوزه های جدید توجه نمایند. یکی از این حوزهها، حوزه دیتا است و این دیتا علاوه بر ایجاد صرفه جویی مالی و ایجاد امکان مدیریت ریسک میتواند حوزههای جدید کسب و کاری را ایجاد نماید. به عنوان مثال چالش اعتبارسنجی که یکی از دلایل عدم توسعه و رشد خدمات کارت اعتباری است، با استفاده از دادههای بانکی میتواند رفع گردد. روشهای مورد استفاده در ویزا و مستر کارت برای اعتبارسنجی نیز حتی روشهای سنتی به حساب میآیند و این روزها روشهایی که اپلیکیشنهایی چون دیوولا استفاده می کنند، جایگزین ان روشهای سنتی شده و دیتای مورد نیاز برای آن در دیتای تراکنشهای کاربران نهفته است.