جهان بازاریابی دیجیتال (دیجیتال مارکتینگ) دائماً در حال تحول است و برای حفظ پیشتاز بودن، مهم است که از جدیدترین روندها آگاه باشید. در این مقاله، برخی از هیجانانگیزترین گرایشهایی که انتظار میرود در سال ۲۰۳۰ شاهد آنها باشیم را بررسی میکنیم.
بازاریابی آنلاین در عصر دیجیتال به جزء جداییناپذیر استراتژیهای موفق کسبوکار تبدیل شده است. با پیشرفت تکنولوژی، ماهیت بازاریابی اینترنتی در حال تغییر است. این مقاله به این موضوع میپردازد که این حوزه پویا در سال ۲۰۳۰ چه شکلی خواهد داشت و چگونه میتواند بر شرکتها در صنایع مختلف تأثیر بگذارد.
به دلیل گسترش و توسعه سریع فناوری مبتنی بر اینترنت، بسیاری از سازمانها توانستهاند فراتر از تکنیکهای سنتی مانند رسانه چاپی یا تبلیغات رادیویی، دامنه فعالیت خود را گسترش دهند. سازمانها از طریق پلتفرمهای تعاملی میتوانند با اطلاعات تخصصی، مخاطبان خاصی را هدف قرار دهند و مشارکت مشتری را بهبود بخشند. علاوه بر این، ظهور شبکههای اجتماعی فرصتهای جدیدی را برای شرکتها جهت برقراری ارتباط مستقیم با مشتریان و ایجاد روابط معنادارتر با آنها فراهم کرده است.
با پیشرفت بیشتر فناوری در طول دهه آینده، متخصصان بازاریابی باید در نظر بگیرند که چگونه میتوانند برای حفظ رقابت در فضای شلوغ بازار، بهترین استفاده را از ابزارهای نوظهور در کنار ابزارهای موجود داشته باشند. با بررسی روندهای فعلی و پیشبینیهای صنعت، میتوانیم درک اولیهای از شکل احتمالی بازاریابی آنلاین در سال ۲۰۳۰ و تأثیر آن بر بخشهای مختلف کسبوکار در سراسر جهان به دست آوریم.
در سال ۲۰۳۰، چشمانداز بازاریابی آنلاین احتمالا با ظهور هوش مصنوعی (AI) و اتوماسیون به طور چشمگیری تغییر خواهد کرد. درست همانطور که شهابسنگی در آسمان شب میدرخشد و ردی به جا میگذارد، این فناوریها نیز اثری غیرقابلمحو بر تبلیغات دیجیتال خواهند گذاشت. اتوماسیون و الگوریتمها نحوه دسترسی بازاریابان به مخاطبان هدف را متحول خواهند کرد؛ آنها امکان تصمیمگیری سریعتر مبتنی بر داده را فراهم میکنند که متناسب با نیازهای خاص مشتریان باشد. علاوه بر این، فناوری پردازش زبان طبیعی (NLP) میتواند به کاربران این امکان را بدهد که از طریق رابطهای مکالمهای با برندها تعامل داشته باشند تا توصیههای شخصیسازیشده دریافت کنند.
استفاده از هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی (ML) همچنین دقت قابلیتهای هدفگذاری را افزایش خواهد داد، به این معنی که تبلیغات میتوانند بر اساس رفتارها و علایق کاربران مرتبطتر شوند. بعلاوه، مدلهای یادگیری ماشینی میتوانند وظایف خاصی مانند بهینهسازی تبلیغات یا تقسیمبندی مشتریان بالقوه به دستههای مناسب برای سفارشیسازی بیشتر را خودکار کنند. همه این پیشرفتها به بازاریابان این امکان را میدهد که نه تنها پیامهای به موقع ارائه دهند، بلکه کمپینهای بسیار موثری را در مقیاس بزرگ ایجاد کنند. در نتیجه، کسبوکارها فرصت بیشتری برای جلب توجه مشتری و به حداکثر رساندن بازده سرمایهگذاری (ROI) از تلاشهای خود دارند.
به طور کلی، هوش مصنوعی و اتوماسیون نویدبخش پتانسیل عظیمی برای بهبود کارایی در استراتژیهای بازاریابی آنلاین و در عین حال ارائه تجربیات کاربری بهتر هستند. با حرکت به سمت دهه آینده، باید انتظار داشته باشیم که برای رقابتپذیری شرکتها در فضای بازار دائما در حال تحول، شاهد یک تغییر عظیم از روشهای سنتی به سمت راهحلهای خودکار باشیم. با نزدیک شدن به شخصیسازی بیشتر...
برای اینکه بدونید که هوش مصنوعی چه تاثیری بر آینده فروشگاههای آنلاین داره میتونید به مقاله دیگر من که در این باره نوشته شده مراجعه کنید. برای رفتن به این مقاله اینجا را کلیک کنید.
در سال ۲۰۳۰، بازاریابی آنلاین شاهد افزایش قابل توجهی در شخصیسازی (personalization) خواهد بود. مصرفکنندگان انتظار دارند تجربیات شخصیسازیشدهای را از کسبوکارها دریافت کنند که متناسب با نیازها و علایق آنها باشد. برای برآورده کردن این انتظار، بازاریابان از فناوریهای پیشرفتهای مانند هوش مصنوعی (AI) و یادگیری ماشینی (ML) استفاده خواهند کرد. الگوریتمهای مبتنی بر هوش مصنوعی دادههای حاصل از تعاملات مشتری در وبسایتها، ایمیلها، پلتفرمهای رسانههای اجتماعی و سایر کانالها را تجزیه و تحلیل میکنند. سپس از این بینشها میتوان برای ارسال پیامهای هدفمند به مخاطبان مورد نظر استفاده کرد. نتیجه این شخصیسازی پیشرفته، افزایش تعامل با مشتریان در تمامی کانالهای دیجیتال است.
علاوه بر این، تأکید بیشتری بر استفاده اخلاقی و مسئولانه از دادههای مصرفکنندگان به منظور حفظ حقوق حریم خصوصی وجود خواهد داشت. شرکتها باید با قوانین و مقررات مربوطه قابل اجرا در حوزههای مختلف مطابقت داشته باشند، در عین حال که همچنان یک تجربه شخصیسازیشده را بدون هیچگونه نقض حق حریم خصوصی برای مصرفکنندگان فراهم کنند. این امر مستلزم اجرای اقدامات جامع توسط شرکتها مانند سیستمهای ذخیرهسازی امن و سیاستهای کنترل دسترسی دقیق است.
ظهور این رویههای جدید در مورد امنیت دادهها و استفاده اخلاقی از اطلاعات مصرفکنندگان به ایجاد اعتماد بین برندها و مشتریان آنها کمک میکند که برای موفقیت در کمپینهای بازاریابی آنلاین در سال ۲۰۳۰ ضروری است. با افزایش سطح اعتماد، وفاداری مشتری نیز افزایش مییابد که منجر به روابط بلندمدتتر با برندها در طول زمان میشود. در بخش بعدی، همچنین تمرکز بیشتری بر پلتفرمهای تلفن همراه برای ایجاد محتوای دیجیتالی جذاب برای مخاطبان در سراسر جهان وجود خواهد داشت.
سال ۲۰۳۰، سال پیشرفتهای تکنولوژیکی بیسابقه است! با تمام این پیشرفتها، شاهد افزایش استفاده از موبایل برای بازاریابی آنلاین خواهیم بود. دیگر نیازی نیست مشتریان وبسایتها را روی کامپیوترهای رومیزی جستجو کنند، بلکه میتوانند تنها با چند ضربه روی گوشی هوشمند یا تبلت خود آنچه را که نیاز دارند پیدا کنند. در اینجا لیستی از تغییراتی که باید در آینده نزدیک برای بازاریابی آنلاین انتظار داشته باشیم، آورده شده است:
۱. افزایش استفاده از فناوریهای سازگار با موبایل: وبسایتها و اپلیکیشنها برای ارائه یک تجربه کاربری عالی بر روی دستگاههای تلفن همراه بهینهسازی خواهند شد.
۲. پیامرسانی شخصیسازیشده بیشتر برای تک تک کاربران: همانطور که قبلاً اشاره شد، هوش مصنوعی نقشی اساسی در ارائه تجربیات شخصیسازیشده به کاربران بر اساس علایق و نیازهای خاص آنها ایفا خواهد کرد.
۳. استفاده از آنالیز مبتنی بر هوش مصنوعی برای ردیابی رفتار مشتری: بازاریابان از ابزارهای هوش مصنوعی قدرتمند برای درک بهتر رفتار و ترجیحات مشتریان با تجزیه و تحلیل دادههای کاربری آنها استفاده خواهند کرد. این بینشها سپس برای ایجاد کمپینهای بازاریابی هدفمندتر و مرتبطتر مورد استفاده قرار میگیرند.
۴. تدابیر امنیتی پیشرفته برای محافظت از دادههای کاربران: با توجه به حساسیت بالای دادههای کاربران، شرکتها اقدامات امنیتی بیشتری را برای محافظت از اطلاعات شخصی کاربران در دنیای دیجیتال در نظر خواهند گرفت.
راحتی استفاده از دستگاههای تلفن همراه به این معناست که احتمالاً افراد بیشتری از مرورگرهای وب سنتی به این پلتفرمها روی میآورند. علاوه بر این، بازاریابان باید از نحوه دسترسی مشتریان به محتوا آگاه باشند تا بتوانند بر اساس آن تنظیمات لازم را انجام دهند. برای مثال، اگر اکثر بازدیدکنندگان از طریق تلفن هوشمند به سایت شما دسترسی پیدا میکنند، بهتر است تصاویر و ویدیوها را برای نمایشگرهای کوچکتر بهینه کنید. برای اینکه در این عصر دیجیتال از رقبا پیشی بگیرید، شرکتها باید به فکر اختصاص زمان و منابع برای توسعه استراتژیهای مؤثر برای هدف قرار دادن مصرفکنندگان از طریق پلتفرمهای موبایل باشند.
علاوه بر تمرکز بیشتر بر تحرک، انتظار میرود تلاشهای بازاریابی آنلاین نیز جذابتر شوند. شرکتها از ابزارهای تعاملی جدید مانند تجربیات واقعیت افزوده (AR) و شبیهسازیهای واقعیت مجازی (VR) برای افزایش سطح تعامل در بین مخاطبان استفاده خواهند کرد. با توجه به سرعت بالای توسعه تکنولوژی، برای کسبوکارها مهم است که با روندهای فعلی همگام شوند و آنها را به طور مؤثر در برنامههای بازاریابی خود ادغام کنند تا در عرصه رقابت باقی بمانند. حرکت به سمت دهه آینده مستلزم درک نیازهای مصرفکنندگان امروزی علاقهمند به فناوری است - چیزی که برندهای باهوش همین حالا برای آن سخت تلاش میکنند!
چشمانداز دیجیتال از زمان ظهور بازاریابی آنلاین در اوایل قرن ۲۱، شاهد تحولات سریعی بوده است. تا سال ۲۰۳۰، این تغییرات به احتمال زیاد حتی چشمگیرتر خواهند شد، زیرا پیشرفتهای تکنولوژی به سطح بالاتری از تعامل و مشارکت بین برندها و مشتریان دست یافته است. به عنوان مثال، فناوری سه بعدی به بازاریابان این امکان را میدهد که تجربیات فراگیری ایجاد کنند که به طور دقیق محیطهای واقعی را تقلید کنند، مانند «بازدیدهای مجازی» از فروشگاههای خردهفروشی یا نمایش محصول.
واقعیت افزوده (AR) همچنین میتواند با ترکیب تصاویر رایانهای با محیطهای فیزیکی، امکان تعامل شخصیسازیشده با برند را فراهم کند و فرصتهایی را برای ارائه محتوای سفارشی و افزایش غوطهوری مشتری ارائه دهد. علاوه بر این، پیشبینی میشود حضور بیشتر قابلیتهای جستجوی صوتی، کانالهای بیشتری را برای تعامل با مصرفکنندگان باز کند، از جمله دستیارهای خرید صوتی که میتوانند بر اساس سلیقهها و ترجیحات فردی، توصیههای شخصیسازیشده ارائه دهند. این پیشرفتها میتواند انقلابی در بازاریابی آنلاین ایجاد کند و منجر به سطوح بسیار بالاتری از رضایت مشتری نسبت به گذشته شود.
علاوه بر این، انتظار میرود استفاده از الگوریتمهای هوش مصنوعی (AI) فرصتهای جدیدی را برای تجزیه و تحلیل دادهها در حجم بالا ارائه دهد. این امر با امکان تجزیه و تحلیل خودکار مجموعه دادههای مشتری، به یک فرآیند تصمیمگیری سریعتر و ایجاد کمپینهای خودکار بهینهسازیشده از طریق تحلیلهای پیشبینی کننده منجر میشود. چنین نوآوریهایی ممکن است به کاهش هزینههای مرتبط با نیروی کار دستی کمک کند، در حالی که به برندها امکان دسترسی به بینشهای عمیقتر در مورد روندهای رفتار مصرفکننده را میدهد.
این تغییر به سمت اتوماسیون، فرصت هیجانانگیزی را برای کشف اطلاعات باارزش از مجموعه دادههای مشتریان ارائه میدهد که سپس میتواند بر استراتژیهای آینده تأثیر بگذارد و در نتیجه منجر به بهبود طراحی تجربه کاربری در تمام نقاط تماس - هم آنلاین و هم آفلاین - شود. با ترکیب این پیشرفتها، بازاریابی آنلاین در سال ۲۰۳۰ مطمئناً برای مشتریان سراسر جهان تعاملیتر و جذابتر خواهد شد. انتقال به درک بهتر نیازهای مشتریان از طریق بینش بهبود یافته مشتری، این دستاوردها را بیش از پیش تقویت خواهد کرد.
در دنیای بازاریابی آنلاین، بینش مشتری (Customer Insights) به نیروی محرکهای برای کمک به سازمانها در جهت درک مشتریانشان تبدیل شده است. در سال ۲۰۳۰، این بینشها حتی اهمیت بیشتری پیدا خواهند کرد، زیرا کسبوکارها برای حفظ رقابت در چشماندازی به طور فزایندهای دیجیتال تلاش میکنند. بنابراین، شرکتها باید روی فناوریهایی سرمایهگذاری کنند که بتوانند دادهها را از منابع مختلف جمعآوری و تجزیه و تحلیل نمایند.
این منابع شامل دادههای رفتار مشتری است که از طریق نرمافزارهای ردیابی، نظرسنجیها، مصاحبهها و گروههای متمرکز جمعآوری میشود. شرکتها همچنین باید به استفاده از تکنیکهای هوش مصنوعی (AI) و یادگیری ماشینی (ML) برای جمعآوری، پردازش و تفسیر دادهها در مقیاس بزرگتر توجه داشته باشند.
با دسترسی به بینش عمیقتر مشتری، بازاریابان قادر خواهند بود تا کمپینهای شخصیسازیشدهتری را بر اساس علایق و نیازهای مشتریان طراحی کنند. این امر میتواند منجر به نرخ تبدیل بالاتر و وفاداری بیشتر مشتری شود. علاوه بر این، موتورهای تحلیل مبتنی بر هوش مصنوعی به بازاریابان اجازه میدهند تا به سرعت روندها را شناسایی کنند تا بتوانند استراتژیها را برای حداکثر تأثیر، تنظیم نمایند.
همانطور که رباتها صنعت تولید را متحول کردهاند، چتباتها نیز آمادهاند تا در سال ۲۰۳۰ کنترل خدمات مشتری و بازاریابی آنلاین را به دست بگیرند. از زمان معرفی چتباتها در سال ۱۹۶۶، این فناوری به طور چشمگیری پیشرفت کرده است و نسخههای مدرن آن قادر به پاسخگویی به پرسشهای زبان طبیعی و ارائه خدمات شخصیسازیشده هستند. در دهه آینده، چتباتها بهعنوان ابزاری بهصرفه برای مدیریت ۲۴ ساعتهی سوالات مشتریان، در صنایع مختلف فراگیر خواهند شد.
اینجا نکاتی دربارهی چرایی اهمیت چتباتها آورده شده است:
با ادغام چتباتها در استراتژیهای بازاریابی آنلاین، شرکتها میتوانند سطح جدیدی از خدمات مشتری و تعامل را برای مشتریان خود ایجاد کنند.
عوامل زیر نشاندهندهی انتظار برای رشد استفاده از چتباتها هستند:
۱. صرفهجویی در هزینه: شرکتها میتوانند با بهکارگیری سیستمهای خودکاری که از الگوریتمهای هوش مصنوعی (AI) برای پاسخ سریع و دقیق به سوالات یا شکایات مشتریان استفاده میکنند، هزینههای نیروی کار خود را کاهش دهند. با پیشرفت این فناوریها، کسبوکارها قادر خواهند بود بدون نیاز به استخدام پرسنل اضافی، خدمات مؤثرتر به مشتری ارائه دهند.
۲. شخصیسازی: چتباتهای مبتنی بر هوش مصنوعی میتوانند دادههای حاصل از تعاملات مشتری را برای ایجاد استراتژیهای پاسخگویی سفارشیشده بر اساس نیازهای هر کاربر تجزیه و تحلیل کنند. این سطح از شخصیسازی به شرکتها امکان میدهد در عین حال که عملیات خود را ساده میکنند، با مشتریان روابطی مستحکم برقرار نمایند.
۳. قابلیت توسعهپذیری: کسبوکارها با استفاده از قابلیتهای یادگیری ماشینی میتوانند با حداقل سرمایهگذاری در توسعه نرمافزار یا ارتقاء زیرساخت، حضور دیجیتال خود را به سرعت گسترش دهند. قابلیت توسعهپذیری راهحلهای هوش مصنوعی به شرکتها این امکان را میدهد تا به سرعت به مخاطبان جدید دست یابند و سود خود را سریعتر از همیشه افزایش دهند.
این مزایا به روشنی نشان میدهند که چرا پتانسیل فوقالعادهای برای رشد استفاده از چتباتها در بازاریابی آنلاین تا سال ۲۰۳۰ وجود دارد. توانایی آنها در ارائه راهحلهای کمهزینه اما بسیار مؤثر، نویدبخش پاداشهای بزرگی برای کسانی است که زودتر آنها را میپذیرند و فرصتهای حتی بهتری برای کسانی که دیرتر وارد میشوند، به همراه دارد. با این چشمانداز امیدوارکننده، یک چیز مسلم است: اتوماسیون برای ماندن آمده است.
پیشبینی میشود تا سال ۲۰۳۰، جستجوی صوتی جایگاه جستجوی مبتنی بر متن را تصاحب کند. در نتیجه، اکثر استراتژیهای بازاریابی آنلاین برای بهرهمندی از این فناوری نوظهور تنظیم خواهند شد. برای اجرای موثرترین روش ممکن برای این استراتژیها، بازاریابان باید نحوه ایجاد محتوایی را بیاموزند که نیاز کاربران برای جستجوی صوتی از طریق دستگاههایی مانند تلفن و رایانه را برآورده سازد. علاوه بر این، بازاریابان باید با تکنیکهای پردازش زبان طبیعی (NLP) که برای درک هدف کاربر هنگام پاسخگویی از طریق سیستمهای جستجوی صوتی استفاده میشود، آشنا شوند.
تلاشهای سئو (SEO) ارگانیک نیز باید به سمت کلیدواژههای دمبلند (Longtail Keywords) حرکت کند، که اغلب برای نرمافزار تشخیص صدا نسبت به عبارات کوتاه سنتی یا تککلماتی که معمولاً با جستجوهای مبتنی بر متن مرتبط هستند، مناسبترند. انتظار میرود که الگوریتمهای پیچیدهتر همچنان دقت تشخیص گفتار را در طول زمان بهبود بخشند و فرصتهای بیشتری را برای برندها جهت بهرهمندی از این روند رو به رشد در بازاریابی آنلاین فراهم آورند. شرکتها میتوانند با استفاده از بهینهسازی کلیدواژه، ایجاد محتوای پویا و تجربیات شخصیسازیشده بر اساس تحلیل رفتار کاربر، در عین حال که حضور دیجیتال خود را برای پاسخگویی به تقاضاهای در حال تغییر مصرفکنندگان تنظیم میکنند، همچنان رقابتی باقی بمانند. این تغییرات در استراتژی سئو ممکن است در کمک به کسبوکارها برای پیشی گرفتن از رقبا و همچنین ارائه یک تجربه منحصربهفرد به مشتری که با هیچ کانال دیگری در دسترس امروز قابل مقایسه نیست، نقش اساسی داشته باشد.
علاوه بر این، انتظار میرود تا آن زمان، استفاده از موبایل از دسکتاپ پیشی بگیرد، بنابراین کسبوکارها باید اطمینان حاصل کنند که وبسایتشان در دستگاههای مختلف، واکنشگرا (Responsive) باشد. این به معنای داشتن سرعت بارگذاری بالاتر، طول صفحات کوتاهتر و تصاویر بهینه شده بدون افت کیفیت است. آنها همچنین باید به ویژگیهای دسترسی مانند خواننده صفحه (Screen Reader) یا گزینههای اندازه متن برای کاربران دارای معلولیت توجه کنند. ایجاد یک تجربه کاربری جذاب از طریق عناصر ناوبری شهودی در نهایت منجر به هدایت مشتریان به مسیرهای تبدیل (Conversion Path) میشود که میتواند به مرور زمان درآمد حاصل از فروش را افزایش دهد.
با توجه به محبوبیت روزافزون استفاده از ویدیو در میان مخاطبان آنلاین، شرکتها باید پتانسیل آن را برای جلب سریع توجه و ارائه اطلاعات ارزشمند در مورد محصولات یا خدمات تشخیص دهند. محتوای ویدیویی فرصتی را برای برندها فراهم میکند تا با نمایش نظرات مشتریان یا نشان دادن نحوه عملکرد محصولات، اعتماد مشتریان را جلب کنند. ویدیوها باید با گرافیک جذاب و موسیقی متن معنیدار طراحی شوند که داستانی قانعکننده در مورد پیام برند ایجاد کنند تا حداکثر دیده شدن و تعامل از سوی بینندگان را به همراه داشته باشد. این تغییرات استراتژیک در شیوههای سئو میتواند به سازمانها کمک کند تا از رقبا پیشی بگیرند و در آیندهای دور نیز موفق باقی بمانند.
اتکای بیشتر به محتوای ویدیویی مزایای زیادی را به همراه دارد، اما همچنین نیازمند مجموعهای از مهارتهای تخصصی و منابع اضافی اختصاصیافته به برنامهریزی تولید و تلاشهای توزیع است.
در آینده، انتظار میرود محتوای ویدیویی به جزء اصلی کمپینهای بازاریابی آنلاین تبدیل شود. ویدیو به عنوان راهی مؤثر برای برندها و کسبوکارها برای تعامل با مشتریانشان به شیوههای نوآورانه ظهور کرده است. با پیشرفت فناوری و دسترسی بیشتر افراد به اتصالات اینترنتی پرسرعت، رسیدن بازاریابان به مشتریان بالقوه از طریق ویدیوها نسبت به گذشته آسانتر خواهد شد.
برخی از مهمترین مزایای ناشی از اتکای بیشتر به محتوای ویدیویی عبارتند از:
این مزایا نشان میدهند که در مقایسه با اشکال سنتی تبلیغات، محتوای ویدیویی چگونه میتواند به طور مؤثر مورد استفاده قرار گیرد. کسبوکارها با استفاده از این نوع رسانه قادر خواهند بود تا ارتباط بهتری با مخاطبان هدف خود برقرار کنند و سطح تعامل را به طور قابل توجهی افزایش دهند. به نظر میرسد در آینده، ویدیو همچنان نقش مهمی در استراتژیهای بازاریابی دیجیتال ایفا خواهد کرد. این تغییر با معرفی فرصتهای جدید برای آگاهی از برند و دسترسی به مشتری، میتواند انقلابی در این صنعت ایجاد کند.
با ظهور فناوریهای جدید مانند واقعیت افزوده (AR) و واقعیت مجازی (VR)، این روندها تنها تا سال ۲۰۳۰ و فراتر از آن ادامه خواهد داشت.
در سال ۲۰۳۰، انتظار میرود استفاده از واقعیت افزوده (AR) و واقعیت مجازی (VR) در بازاریابی آنلاین به امری فراگیر تبدیل شود. طبق یک نظرسنجی اخیر که توسط گارتنر انجام شده، نزدیک به ۴۰ درصد از کسبوکارها قصد دارند طی دو سال آینده روی برنامههای کاربردی AR و VR سرمایهگذاری کنند. این نشان میدهد که این فناوریها میتوانند تا سال ۲۰۳۰ به ابزاری رایج برای بازاریابی تبدیل شوند.
ظهور فناوریهای AR و VR فرصتهای جدیدی را برای بازاریابان جهت تعامل با مشتریان در سطحی بیسابقه ارائه میدهد. برای مثال، کاربران به جای اینکه صرفاً تصاویر یا ویدیوهای ثابت را مشاهده کنند، اکنون میتوانند محتوای تعاملی با عمق و پویایی را تجربه کنند. هدستهای واقعیت مجازی به افراد اجازه میدهند تا خود را در دنیای مجازی غرق کنند و به آنها امکان میدهد بدون اینکه از خانه خود خارج شوند، محصولات را از زوایای مختلف بررسی کنند. از سوی دیگر، واقعیت افزوده مبتنی بر موبایل به مشتریان این امکان را میدهد تا به صورت مجازی اقدام به «پرو لباس» (Tryvertising) کنند، به این معنی که قبل از خرید بتوانند محصولات را به صورت مجازی امتحان نمایند. همچنین AR تجربیات شخصیسازیشده را تسهیل میکند، جایی که خریداران میتوانند با قرار دادن مجازی محصولات در خانه یا محل کار خود، تجسم کنند که این اقلام در محیط واقعی چگونه به نظر میرسند.
بازاریابی آنلاین در طول دههی آینده شاهد تغییرات عظیمی خواهد بود. هوش مصنوعی و اتوماسیون در حال حاضر به شکلدهی این صنعت مشغولند و تجربیات شخصیسازیشدهتر و درک عمیقتری از مشتری را برای کسبوکارها به ارمغان میآورند. پلتفرمهای موبایل در سالهای آینده اهمیت فزایندهای پیدا خواهند کرد، در حالی که جستجوی صوتی و محتوای ویدیویی به عنوان ابزارهای قدرتمندی برای ارتباط با مخاطبان هدف کسبوکارها ظهور کردهاند.
واقعیت افزوده و مجازی از هیجانانگیزترین پیشرفتهای آتی هستند که میتوانند انقلابی در بازاریابی دیجیتال ۲۰۳۰ ایجاد کنند. بر اساس یک نظرسنجی اخیر توسط گارتنر، ۸۱ درصد از بازاریابان قصد دارند طی دو سال آینده از فناوریهای AR و VR برای بهبود تعامل با مشتری استفاده کنند. این نشان میدهد که این فناوریها با چه سرعتی در حال ورود به جریان اصلی شیوههای بازاریابی دیجیتال هستند.
علاوه بر این، به دلیل نوسانات الگوریتمها و رقابت فزایندهی برندها برای کسب جایگاه در نتایج جستجوی کاربران، بسیاری از کسبوکارها از استراتژیهای سنتی سئوی ارگانیک به سمت روشهای جستجوی پولی مانند گوگل ادز (Google Ads) در حال حرکت هستند.
آیندهی بازاریابی آنلاین درخشان و به سرعت در حال تغییر است، اما یک چیز مسلم است: کسانی که خود را با روندهای نوظهور وفق دهند، بهترین موقعیت را برای موفقیت در این چشمانداز دائماً در حال تحول خواهند داشت. شرکتها با استفاده از فناوریهای جدید مانند هوش مصنوعی، بهینهسازی برای موبایل و فرمتهای محتوای تعاملی مانند AR و VR میتوانند نسبت به رقبا برتری پیدا کرده و روابط مستحکمی با مشتریان خود برقرار کنند.
به یاد داشته باشید، ما هنوز در سال ۲۰۲4 هستیم! برای هرگونه نیاز بازاریابی دیجیتال خود، میتوانید با من تماس بگیرید!