ویرگول
ورودثبت نام
چرک[ت] نویس
چرک[ت] نویس
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

چالش کتابخوانی طاقچه: فقر احمق می‌کند

کتاب فقر احمق میکند (با عنوان اصلی: Scarcity: Why Having Too Little Means So Much) نوشته اقتصاد دان رفتاری سندهیل مولاینیتن و روانشناس الدار شفیر است. کتاب در سال ۲۰۱۳ در موضوع کمیابی نوشته شده. عللی بر وجود٬ تداوم و از بین بردن فقر. به این معنی که شما چیزی رو نیاز دارید ولی کمتر از حد عادی به اون دسترسی دارید. کتاب درباره خود این موضوع، وجودش و همینطور روش کم کردن و از بین بردنش توضیح میدهد تا انسان یک قدم به احساس خوشبختی نزدیک تر شود.

کتاب با یک حالت داستانی در ابتدا شروع میشود که راوی از زندگی و سختی های روزانه اش میکه و اینکه به هیچ کدوم از قول و قرار هاش نرسیده و کارهاش روی همدیگه تلنبار شدن و دوباره و دوباره اضافه میشن. در ادامه ما با راوی همراه میشیم که چطور از این موانع عبور میکند و کم کم کارش به جایی میرسد که با آغوش باز همه مسئولیت های جدید را قبول کند. در این کتاب به دو مفهوم پول و زمان که هر دو سرمایه های مهمی هستن بسیار توجه ویژه ای وجود داره.

این دو سرمایه به طور ویژه ای در کتاب توضیح داده میشوند و نسبت به مفهوم کمیابی هم مقایسه میشوند. کمیابی به عنوان موضوعی مشکل زا معرفی میشه ولی همچنان توضیح داده میشه که برای رشد انسان و رسیدن به مسیر پیشرفت، این فاکتور یک بخش الزامیه.


فهرست مطالب کتاب شامل سه بخش است.

بخش اول: ذهنیت کمیابی

شامل دو بخش مجزا : تمرکز و تونل زنی، تنگنای پهنای باند

بخش دوم: کمیابی کمیابی به بار میاورد

شامل چندین بخش به نام های: چیدمان و حای خالی، تخصص، قرض گرفتن و نزدیک بینی، دام کمیابی، فقر

بخش سوم: طراحی برای کمیابی

شامل سه بخش: بهبود زندگی فقرا، مدیریت کمیابی در سازمان ها، کمیابی در زندگی روزمره

در نهایت کتاب با بک نتیجه گیری تمام موضوعاتی که تا به حال گفته شده را به صورت خلاصه ای جمع بندی میکنه و همه مطالب در ذهن مخاطب به یک نظام بندی درست میرسه. کمیابی در همه وجوه زندگی وجود دارد و تاثیر مستقیم میگذارد تا انسان بتواند نسبت به منابعی که دارد اعم از زمان و پول ارزش و تمرکز زیادی بزارد و همیشه هوشیار باشد.

https://www.google.com/amp/s/amp.taaghche.com/book/61077/%25D9%2581%25D9%2582%25D8%25B1-%25D8%25A7%25D8%25AD%25D9%2585%25D9%2582-%25D9%2585%25DB%258C-%25DA%25A9%25D9%2586%25D8%25AF


در ادامه بخشی از کتاب رو با شما به اشتراک میگذارم.

وقتی زمان زیادی داریم لم می‌دهیم و گذر عمر را تماشا می‌کنیم. دقایقی که به‌مرور هدر می‌روند، ساعت‌های هدررفته را می‌سازند. درنهایت از یک روز ۱۶ ساعته شش ساعت استفادهٔ مفید می‌کنیم. یک هفته را صرف کاری می‌کنیم که می‌شد دوروزه انجامش داد. در اینجا نیز منظورمان ساعت‌هایی نیست که دانسته به «انجام‌ندادن هیچ کار» اختصاص می‌دهیم. منظور ما ساعت‌هایی است که اصلاً به کاری تخصیص نمی‌یابد.
فرض کنید که یک روز را به خرید گذرانده‌اید. یکی از کالاهایی که به‌دنبال خریدش بودید لپ‌تاپ است. عصر که می‌شود در فروشگاهی هستید که مدل و مارک مورد نظر شما را به قیمت ۱۰۰۰ دلار دارد. این قیمت مناسب است، اما بهترین قیمتی نیست که امروز مشاهده کرده‌اید. فروشگاهی دیگر که مسیرتان به خانه را ۳۵ دقیقه دور می‌کند، همین کالا را ۹۶۵ دلار می‌فروشد. آیا لپ‌تاپ را همین‌جا به قیمت ۱۰۰۰ دلار می‌خرید یا تصمیم می‌گیرد برای خرید از فروشگاه دیگر به قیمت ۹۶۵ دلار راهتان را ۳۵ دقیقه دور کنید؟ کدام یک را انتخاب خواهید کرد؟




کتابچالش کتابخوانی طاقچهفقرپولاقتصاد
معرفی و بررسی محتواهای مجازی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید