تصمیم گیری برای هر گونه سرمایه گذاری درس هام یا اصولاً هر سرمایه دیگه ای با ارزش گذاری سهام یا سرمایه شروع میشه. پرسش بسیار اساسی که همیشه در میان تحلیلگران مطرح بوده اینه که آیا باید به ارزش گذاری سهام به صورت یک علم نگاه کرد و یا یک هنر. بیایید این سوال رو از هر دو جنبه بررسی کنیم:
آیا ارزشگذاری یک علمه؟اگر ارزش گذاری رو یک علم بدونیم, علمی مانند ریاضی یا فیزیک قاعدتاً باید انتظار داشته باشیم با داشتن داده های مشخص همواره به نتایج مشخص و ثابتی هم برسیم. برای نمونه به قوانین جهان شمول ریاضی فکر کنید. و اینکه در تمام عالم هستی مثلاً قوانین ریاضی همواره ثابت هستند و با داشتن ورودیهای مشخص به خروجی های مشخص خواهیم رسید. ولی در مورد ارزش گذاری سهام چطور؟ تنها چیزی که به یقین می توان گفت اینه که اگر مثلاً سهام اپل ۲۰۰ دلار ارزش گذاری کردیم تقریباً محاله که ارزش واقعی این سهام ۲۰۰ دلار باشه. همیشه مطمئن بود که هیچ وقت نمیشه از ارزش واقعی این سهام به طور قطع صحبت کرد. (مفهوم ارزش رو با قیمت روز سهام اشتباه نکنید). بنابراین واضح که ارزش گذاری سهام یک علم نیست.
آیا ارزش گذاری سهام یک هنره؟ اصول و مبانی یک هنر رو میشه آموخت ولی همواره ماهیت جادویی که هنرمند در اثر خودش می آفرینه نیاز هست تا یک اثر رو یک اثر هنری بشه حساب کرد. و همین باعث میشه که اون رو نشه به کسی آموخت. هر فرد یا یک هنرمنده و یا نیست. به همین دلیله که ارزش گذاری یک هنر نیست.
در واقع ارزش گذاری سهام یک فنّه. فنی که مثل هر یک از دیگه از فنون میشه اون رو آموخت و اتفاقاً آموختنش تنها با انجام دادنش امکان پذیره. به عنوان مثالی دیگر از یک فن به آشپزی کنید. اصول و مبانی آشپزی رو میشه با نگاه کردن و یا درس گرفتن از یک مربی آموخت ولی اگر تنها به این مبانی بسنده کنیم نتیجه کار قضایی نه چندان عزیز خواهد بود. چیزی که یک آشپزه خوبرو از بقیه مجزا میکنه مهارت آشپزه. مهارتی که مثل هر فن دیگه از تمرین و تکرار فراوون به دست میاد. اولین تلاش ها برای پختن یک غذای پیچیده مطمئناً ایده آل و بی نقص نخواهد بود ولی هرکس میتونه با تمرین و درس گرفتن از اشتباهات قبلی به مهارتی برسه که بقیه رو به تحسین وادار کنه.
همین موضوع در درباره ارزش گذاری سهام هم کاربرد داره. شما ارزشگذاری سهام رو با انجام دادنش می آموزید و نه با تماشا کردنش.یا حتی با خوندن کتاب های فراوان در موردش. دونستن تمام ماجرا های موفقیت امثال بافت، فیشر، سایمونز،سوروس .... در سرمایه گذاری گرچه حاوی درسهای فراوان و ارزشمندی برای شما ما خواهد بود ولی شما رو صاحب این مهارت نخواهد کرد. پس آستین بالا بزنید آموخته های خودتون رو در مورد ارزش گذاری سهام آزمایش بگذارید،هر چه بیشتر تمرین کنید مهارت بیشتری پیدا خواهید کرد.
این نکته رو هم در انتها بگم که بهترین نقطه شروع برای تمرین ارزش گذاری سهام انجام این کار در مورد سهام شرکت های جا افتاده و دارای ثبات نسبی در بازار سهامه. شرکتی مثل اپل که بالاتر در موردش حرف زدیم. دلیل چنین انتخابی اینه که وقتی برای چنین شرکتی ارزش گذاری رو انجام میدیم به سادگی میتونیم اون ارزشش رو با داده های موجود در بازار یعنی قیمت اون سهام مقایسه کنیم. این مقایسه به ما چی میگه؟نه اینکه مارو قانع کنه که قیمت موجود در بازار همون ارزش واقعی سهام ولی اگر مثلاً در مورد سهام اپل که این روزها بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ دلار معامله میشه و ارزشی برابر ۱۰ دلار برسیم مطمئناً خواهیم دونست جایی از کار رو اشتباه انجام دادیم و میتونیم برگردیم و فرآیند ارزش گذاری خودمون رو دوباره مرور کنیم و احتمالاً قدم اشتباه مون رو پیدا کنیم.