سلام، بعد از مدتها می خواهم توی ویرگول بنویسم چون می دونم جامعه بزرگی از برنامهنویس ها دنبالش میکنن و این مقاله دیده میشه.
یه پروژه ای داشتم که می بایست دوتا CentOS روی VirtualBox می آوردم بالا، به هر کدوم ip می دادم، MariaDB نصب می کردم و سیستم به گونه ای master/slave همدیگه باشه که اگه یکیشون down شد اطلاعات روی اون یکی ثبت بشه.
خوب، من VirtualBox رو از software center نصب و پس از اون به سایت centos.org مراجعه و از یکی از میرورر ها یه توزیع مینیمال دانلود کردم(md5sum هم گرفتم که مشکلی نداشته باشه و فایلم مطابق با هش iso بود).
قبلا در ویندزد ? توی vmware یه اوبونتو آورده بودم بالا و با فرآیند آشنا بودم. مثل تمام نصب های دیگه به سیستم منابع رو دادم و توزیع رو مشخص و فایل iso رو هم به VD دادم و آماده نصب شدم.
ولی وقتی روی start زدم به من این خطا رو داد.
FATAL: No bootable medium found! System halted.
اون فیتال اررور رو کپی کردم گوگل و این راهنما برام آمد. مشکل این بنده خدا عدم پیدا کردن فایل iso توسط VirtualBox بود منم طبق راهنمایی ها رفتم جلو و به هر دری زدم که سیستم iso رو بشناسه:
حتی رفتم 5000 تومن دادم 2 تا DVD (سال 87 که من دبیرستان بودم می خریدم دونهای 50 تومن و پک 50 تاییش 16000 تومن) و ios رو رایت کردم ولی باز هم همون خطا رو می داد. (یه بنده خدای دیگه هم این مشکل رو داشت و تیک passtrough نزده بود /* می خواهم بگم همهاش رو امتحان کردم.*/)
یواش یواش داشت اعصابم رو خورد می کرد و هیچ راهی هم نداشتم، توی گروه های تلگرامی هم گذاشتم که متاسفانه راه به جایی نبرد ?
در اون لحضه یاد اپزود 86 رادیو گیک جادی افتادم، اون قسمتش که اون آقای خبرنگار گفت :
برنامهنویس ها توی سیلیکن ولی تنها و منزوی هستن. اون ها روزی 9-8 ساعت تو شرکت کد می زنن و بعد که میان خونه دوباره سرشون تو کامپیوتره و دارن دنبال دنبال باگ های کدهاشون می گردن.
با خودم گفتم این چه زندگیه که ما داریم ? بعدش یه خورده فوحش به زمین و زمون دادم ? و یه خورده دیگه هم این ور و اونور کردم ولی باز هم نشد که نشد.
من قبلا تو نصب اوبونتو 17.10 مشکل نگرفتن md5sum رو داشتم و با خودم گفتم جهنم. بگذار یکی دیگه دانلود کنم.
فایل iso اول 805 مگ بود
با کمال تعجب دیدم این یکی 962 مگ ?
دانلودش کردم و بفرما درست شد.
می دونی، بعضی وقت ها یه چیزهایی تو زندگی هست که تقصیر تو نیست. با وجود اینکه اعتقادی به قضا و قدر ندارم و معتقدم ما خودمون آیندهمون رو می سازیم (فارغ از جبر جغرافیایی و اجتماعی) ولی فکر کنم این یکی دیگه شانس من بوده. اون iso جدیده رو هم شانسی دانلود کردم و شانسی هم اوکی شد.
نکته فلسفی این مقاله برای من :
تو این چهار روز، از صبح که بیدار می شدم و سر کار، فکرم مشغول دلیل نصب نشدن OS بود. تا 1 شب بیدار بودم و صبحش 7 بلند می شدم. می دونستم باید ارائه وبمعنایی رو برای لاگ آماده کنم و 1 اسفند سمینار دارم؛ عصری که داشتم این مطلب رو می نوشتم پیش خودم فکر کردم «من گیکم، گیکِ گیک! درست مثل اون برنامهنویسها توی اپزود 86» و یه جورایی با این قضیه حال می کنم ?