انگیزه های و اهداف و دلایل ادغام و تملیک بسته به شرایط خاص شرکت عوامل بسیاری مثل انتقال یا همکاری تکنولوژیک و ایجاد قدرت در بازار ، ایجاد کانگلومریت و... میباشد. در این رابطه مطالعات بسیاری انجام گرفته است. در این مطلب به برخی از آنها اشاره و یک دسته از انگیزه های و اهداف و دلایل ادغام و تملیک ارائه میدهیم.
ادغام و تملیک به دلایل مختلفی انجام می شود و محققان با استفاده از چارچوبهای نظری مختلف ، این انگیزه ها را مفهوم سازی کرده اند. ادغام و تملیک به طور گسترده با انگیزه های مالی ، استراتژیک و مدیریتی ارتباط دارند (فاکنر ، تریکانگاس و جوزف، 2012 ). در مورد انگیزه های مالی ، ادغام و تملیک می تواند برای افزایش ارزش شرکت از طریق هم افزایی مبتنی بر هزینه (به عنوان مثال ، اقتصاد مقیاس یا دامنه) یا هم افزایی مبتنی بر درآمد که باعث افزایش فروش یا رشد دارایی می شود(ویلسون و همکاران، 1999). استراتژی دیگر دستیابی به دست آوردن افزایش قدرت بازار و ممانعت ورود به بازارهای احتمالی بازار است(Trautwein، 1990). اکتساب کنندگان همچنین ممکن است به طور فعال شرکتهای هدف کم ارزشگذاری شده[i] را جستجو کنند. در برخی موارد ، خریداران ممکن است انتظارات دقیقتری نسبت به ارزش آتی شرکت هدف داشته باشند و این امکان را فراهم می آورد که از طریق خرید هدف کاهش یافته سود کسب کند (بارنی ، 1986). در موارد دیگر ، ممکن است تملیک کننده با هدف سازماندهی مجدد آن و فروش آن با سود ، هدف کمتری را شناسایی کند (Trautwein، 1990 ، جونی و تریکانگاس، 2019). تملیک کسب و کار نوپا با فناوری پیشرفته در ایالات متحده، طی چند دهه گذشته رشد مداوم داشته است چندین عامل باعث افزایش تقاضا برای کسب و کارهای نوپا می شوند. دنی کیم،(2019) سه انگیزه اصلی در مورد چرایی شرکت های فعال برای تملیک شرکت های نوپا مطرح میکند :
اول، خریداران غالباً شرکت های نوپا را برای از بین بردن رقبای تازه در دست میگیرند. در راستای حمایت از این دیدگاه مبنی بر ایجاد بنگاهها با استفاده از فناوریهایی که تهدیدات رقابتی را ایجاد میکند، شرکت خریدار شرکت هدف جدیدی را بدست میآورند و متعاقباً پس از خرید ، شرکت هدف یا محصول اصلی آن را تعطیل میکنند(سانتوس و هاردت 2009 ؛ کانینگهام و همکاران 2017). بر این اساس، افزایش فعالیت ادغام و تملیک در بین فعالان صنعت نگرانیهای سیاسی راجع به اثرات ضد رقابتی خریدها در ورود و بقای شرکتهای جدید ایجاد کرده است.
دوم، بنگاههای نوپا معمولاً بعنوان منبع جدیدی از نوآوریهای فناورانه، ایجاد میشوند. مطابق با این دیدگاه ادغام و تملیک تأثیر مثبتی در تولید نوآوری شرکت خریدار دارد. بخصوص وقتی که یک همپوشانی بزرگ فناوری با شرکت هدف دارد (Bena & Li 2014).
سوم، یکی از انگیزه های اصلی تمایل به استعداد موجود در شرکت هدف است. کسب یک بنگاه ، از این طریق کارکنان بعنوان سرمایه انسانی منتقل می کند، از اصطکاکهای رایج در بازارهای کار سنتی (یافتن، آموزش و بازآموزی افراد) عبور می دهد و به عنوان یک کانال جایگزین برای جذب استعدادهای جدید خدمت می کند(تیت و یانگ 2016 ، دنی کیم 2019). یک پدیده اخیر، به ویژه در صنعت فناوری(مانند فیس بوک و سیسکو)، شرکت های نوپا را به عنوان کانون استعدادیابی برجسته می کند. چاترجی و پاترو (2014) نشان دادند که خریدار محصول اکثر محصولات خود را در اکثر موارد متوقف می کند. اما ، تقریباً 90٪ مهندسان شرکت تملیک شده حداقل یک سال درشرکت تملیک کننده می مانند. این امر حاکی از آن است که خریداران استراتژیک کسب وکار اصلی شرکت نوپا(شرکت هدف) را رها می کنند و کارمندان آن را به طور مؤثر در پروژه های موجود در شرکت بکار می گیرند.
بنا بر تحقیقات جنیفر پیسه و همکاران، (2013) هشت دلیل اصلی برای ادغام و تملک وجود دارد: نظریه کارآیی، نظریه مدیریتگرایی ، فرضیه جریان نقدی آزاد ، فرضیه قدرت بازار، فرضیه تنوع، فرضیه اطلاعات، فرضیه جلوگیری از ورشکستگی، حسابداری و اثرات مالیاتی. در بازارهاي کاراي دنيا ايجاد هم افزايي و متنوع سازي در کانون توجه خريداران بوده است؛ ولي برخلاف ساير تحقيقات خارجي در بازار سرمایه ایران انگيزه خريد شرکتهايي با ارزش کمتر از ارزش ذاتي در اولويت بالاتري از دو انگيزه ذکرشده قرار گرفته است که شايد ناشي از عدم کارايي بازار سرمايه ايران باشد(حسننژاد و فدائينژاد 1396).
نظریه های متداول درباره آنچه باعث ادغام و تملیک می شود (دمپامفیلس، 2018) :
1) هم افزایی عملیاتی: اقتصاد مقیاس (اسکیل)، اقتصاد دامنه (اسکوپ)، دارایی های و مهارتهای فنی مکمل
2)هم افزایی مالی(هزینه کمتر سرمایه)
3) متنوعسازی : محصولات جدید / بازارهای جاری ، محصولات جدید / بازارهای جدید، محصولات فعلی / بازارهای جدید
4)تجدید ساختار راهبردی به دست آوردن قابلیتها برای تطبیق سریعتر با محیط : تغییر تکنولوژی در صورت ایجاد تغییرات، تغییر قوانین و سیاست.
5) هوبریس (غرور مدیریتی) : اکتساب کنندگان معتقدند که ارزشگذاری آنها از شرکت هدف دقیق تر است.
6) خرید دارایی کم ارزشگذاری شده (نرخQ )
7) مدیریتگرایی (مشکلات نمایندگی و تضاد منافع سهامداران و مدیران)
8)ملاحظات مالیاتی
9) قدرت بازار
10) ارزشگذاری نادرست
1399/04
منبع