شب یلدا
شب یلدا شـــــب آیینی ماست
درون خانه ها پر شور و غوغاست
هوا ســـــرد است اما در دل ما
پر از مهر و سراسر نور و گرماست
شب نیکی به پندار است و کردار
و بعد از آن شب گفتــار زیباست
و رنگ این شب یلــــــدایی ما
اگر چه سرخ، زیبا همچو دریاست
شب پایان پاییـــــز است امشب
شب آغاز برف و سوز و سرماست
همه شادیم و امشب روی سـینی
لبو و تخمـــــه و چایی مهیاست
اناری سرخ و شیرین چون لب یار
کنار هندوانـــــه پیش خرماست
تو گویی در شب طــــولانی سال
کلام جمع ما شیرین چو حلواست
چه آیینی شده این عشــق ورزی
و حافظ میهـــمان خوب یلداست
تو گویی عاشــــقی در کنج خانه
چو مجنونــــی پی دیدار لیلاست
شب خوب بزرگان اســت امشب
شب لبخنـــــد مادر یا که باباست
حضور شــــاد خود را قدر دانید
که امشب غصـــه و اندوه بیجاست
تو بیرق امشبی را شاد و خوش باش
که شادی مطلع خورشید فرداست