عامل اصلی فروش در هر صنعت که بدون شک هدف اصلی هر کسبوکاری است؛ آشنا شدن مخاطب با مزایا و دلایل انتخاب محصول نسبت به رقبا یا به طور پایهایتر احساس نیاز مخاطب نسبت به خرید محصول مورد نظر است. اینجاست که تصاویر هنرمندانه و عکاسی صنعتی حرفه ای وارد بازی می شود!
باتوجه به این اصول فعالیت صنایع مختلف باید راهی پیدا کند تا ذهن مخاطب آماده پذیرش محصول شود، برای رسیدن به این مقصود باید به سراغ حسگرهای در ذهن رفت که عاملی برای انتخاب هستند و در این میان موثرترین حسگری که میتواند باعث نقش بستن ذهنیتی برای مخاطب شود تصویر است.
اگرچه توضیحات متنی باعث آگاهی بیشتر مخاطب و ایجاد آرامش خاطر از بابت انتخاب صحیح میشود، اما در نخستین لحظه تعامل ذهن به وسیله تصویر برقرار میشود. بنابراین لازم است ظرف چند ثانیه اطلاعاتی را در اختیار چشمان مشتریان صنایع مختلف قرار داد که جزئیاتی که باعث برتری محصول میشود در قالب شکیل و باکیفیت مشاهده شود.
به این ترتیب تاحدی میتوانیم با اهمیت عکاسی صنعتی آشنا شویم، اما این تنها تئوری برای انتخاب عکاسی صنعتی جهت پیشبرد اصول اولیه هر فعال اقتصادی است. برای درک بهتر عکاسی صنعتی بهتر است تعریف دقیقی از این فعالیت داشته باشیم.
دستگاه ثبت وقایع تصویری که به دوربین مشهور است این توانایی را دارد که هنر بشر را در یک قالب منتقل کند و به همین خاطر بسیاری عکاسی را یک هنر میداند، اما درست مخالف این تعریف عکاسی تجاری قرار میگیرد که در کشور ما به عکاسی صنعتی شهرت پیدا کرده است.
در واقع وقتی جلوه هنری عکاسی از بین برود و یا کاهش پیدا کند و در عوض ثبت حقایق با هدف معرفی کالایی تجاری مدنظر قرار بگیرد یا اتفاق ثبت وقایع تصویری به صورت سفارش از یک کسبوکار انجام بپذیرد تعریف قاب ثبت شده به سمت عکاسی صنعتی متمایل میشود.
البته این تعریف بدنه اصلی عکاسی صنعتی را معرفی میکند، در حالی که در زیرشاخههای عکاسی صنعتی از درصد پایبندی به این اصول کاسته یا حتی افزوده میشود. در مجموع میتوان سبکهای ذیل را به عضو یا در شرایط مرتبط با عکاسی صنعتی دانست:
و همچنین انواعی از:
و حتی فعالیت پاپاراتزی نیز در شرایطی جزو عکاسی صنعتی یا تجاری قرار میگیرد.
باوجود این انواع اما اصول عکاسی صنعتی در شاخههایی که با آن شناخته شده است، وفاداری به واقعیت کالا و تا حد امکان انعکاس ظاهر اصلی محصولات به نحوی که کمترین اغراق از لحاظ نورپردازی و طراحی صحنه اعمال شده باشد.
با این شرایط میتوان مخاطب را برای کسب اطلاع از ظاهر محصول به این تصاویر ارجاع داد. حتی برخی کارفرماها به طور سختگیرانه مدعی این هستند که تصویر ثبت شده باید تا حد زیادی به نقشه فنی محصول تولید شده که عموما به صورت دو بعدی تهیه میشود نزدیک باشد و صرفا پوشش واقعی محصول را در نمای نقشه فنی ارائه کند.
برای آشنایی بیشتر با عکاسی صنعتی، مطلب زیر پیشنهاد میکنیم:
عکاسی صنعتی یا شاهقطعه پازل تجارت!
همانطور که آوردیم عکاسی تبلیغاتی به نوعی زیرشاخه عکاسی صنعتی به حساب میآید؛ این درحالیست که بسیاری از افراد این دو را همسان بایکدیگر دانسته و یا کاملا متفاوت با یکدیگر میدانند. در عکاسی تبلیغاتی باوجود اینکه تمرکز روی تاثیرگذاری روی مخاطب و جلب نظر اوست، اما اصول اولیه ثبت ظاهر محصول برای بیان مزایای آن حفظ میشود.
در واقع میتوان اینطور عنوان کرد که وقتی برای تاثیرگذاری در بازار از المانهایی استفاده میکنیم که موجب بیشتر نمایان شدن ویژگیهای محصول باشد، عکاسی صنعتی به سمت گرایش عکاسی تبلیغاتی متمایل شده است.
این المانها را میتوان در حین تصویربرداری و با استفاده از کادربندی جلوهگرا یا نورپردازی تاثیرگذار ایجاد کرد و یا پس از ثبت تصویر در هنگام ویرایش مواردی را اضافه کرد که امکان پذیرش محصول در بازار را بالا میبرد.
البته تجربه نشان داده که کسب تعادل میان اغراق و حقیقت کالا برای رسیدن به اهداف کارفرما تخصص اصلی و ارزشمندی است که یک عکاس صنعتی حرفهای میتواند آن را برحسب تجربه خود ارائه کند.
دقیقا انتخاب بین یک عکاس صنعتی آماتور یا مبتدی و عکاس صنعتی که باعث رسیدن به فروش بیشتر کالا بشود وابسته به اشراف داشتن به همین تعادل است. با ذکر همین نکته میتوانیم ادامه این مقاله را به این صورت ادامه دهیم که خود ما تا چه حد میتوانیم عکاس صنعتی شویم؟
براساس نکته بالا پیشرفت در عکاسی صنعتی مستلزم رسیدن به آگاهی از شیوه ارائه حقایق کالا است. این استعداد شاید در برخی از افراد ذاتی باشد و بتوانند بدون هیچ تجربهای و حتی با سادهترین ابزارهایی که در اختیار هر فردی است آن را ارائه کنند، اما عامل تجربه باعث افزایش درصد موفقیت روال انجام عکاسی صنعتی میشود.
به این صورت که وقتی در تعامل با یک عکاس صنعتی حرفهای هستیم این اطمینان را داریم که با درصد احتمال بالایی به آنچه مدنظر داریم میرسیم. اگر درسوی دیگر این جریان قرار دارید و تصور میکنید براساس استعداد ذاتی میتواند عامل موفقیت شود.
به هرحال باید قبول کنید که یکسری محدودیتهای ابزاری ممکن است مانع رسیدن به این هدف باشد که سعی میکنیم با معرفی این محدودیتها باعث شویم که اشراف کاملتری برای رسیدن به موفقیت موقت یا شروع مسیر تبدیل شدن به عکاس صنعتی حرفهای را رقم بزنیم.
مطلب پیشنهادی: عکاسی صنعتی یا شاهقطعه پازل تجارت!
بدون شک اولین اقدام شما رفتن به سراغ همان دستگاه ثبت حقایق تصویری یا دوربین است؛ وسیلهای که این روزها به واسطه تلفنهای هوشمند در اختیار بسیاری از افراد است.
اگرچه با پیشرفت فناوری توانایی دوربین تلفنهای هوشمند بسیار گستردهتر شده و حتی بسیاری از عکاسان حرفهای هم ترجیح میدهند برای ثبت برخی از صحنهها از دوربین تلفن همراه استفاده کنند، اما نمیتوان از محدودیتهایی که به واسطه ابعاد این دوربینها و امکان قرارگیری آنها داخل جیب به وجود آمده، به سادگی گذشت.
به خاطر داشته باشید که کیفیت خروجی ارائه شده و دقت در انتقال اطلاعات محصول یکی از پایهایترین اصول عکاسی صنعتی است.
در واقع حتی اگر مجهزترین دوربینهای تصویربرداری روی تلفن همراه را هم دراختیار داشته باشید برای تصویربرداری صنعتی محدود به شرایط بسیار خاصی خواهید بود که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد، اما پیش از آن به محدودیتهای فیزیکی دوربین تلفنهای همراه اشاره میکنیم تا دید بهتری از شرایط تصویربرداری صنعتی داشته باشید.
اولین نکتهای که باعث میشود هیچگاه تلفنهای همراه امکان تبدیل شدن به یک وسیله تمام عیار برای عکاسی صنعتی را نداشته باشند، ابعاد سنسور تصویربرداری آنها نسبت به دوربینهای حرفهای است.
مطلب پیشنهادی: عکاسی مدلینگ زبان صنعت مد و فشن
همین یک عامل باعث میشود تفاوت زیادی در دقت تصویر ثبت شده به وجود بیایید و البته با توجه به ابعادی که تلفن همراه بایستی داشته باشد (براساس قابلیت قرارگرفتن داخل جیب و حمل مناسب در داخل دست).
امکان قرارگیری سنسورهای حرفهای که ابعاد بسیاری بزرگتری نسبت به سنسور دوربینها دارند وجود ندارد. همین یک عامل باعث شده سایر پیشرفتهایی که دوربین تلفنهای همراه داشته باشند صرفا باعث شود که حوزه فعالیت آنها گستردهتر شود و در عمل نتوان از آنها به عنوان جایگزین جدی دوربینها یاد کرد.
با اضافه شدن لنزهای دیدگسترده (واید) و یا نمای نزدیک (تله) دوربینهای تلفن همراه قابلیت جایگزین امکان تعویض لنز دوربینهای حرفهای را پیدا کردهاند، اما این لنزها همیشه کیفیت پایینتری حتی نسبت به لنز اصلی ارائه میکنند که اصلا مورد پذیرش صنعت نیست.
اگرچه در سنارویی که دقت بسیار بالایی برای سنسور استفاده شده در این لنزها درنظر گرفته شده باشد، در صورت وجود نوپردازی خیلی قوی میتوان به نتایج نسبتا مطلوبی رسید و یا در هنگام تصویربرداری از نمایی گسترده در طی روز میتوان تا حدی به این دوربینها هم اعتماد کرد، اما درنظر داشته باشید که این نمونهها را صرفا به عنوان تجربهای از عکاسی صنعتی حرفهای ثبت کنید.
مطلب پیشنهادی: عکاسی تبلیغاتی از پوشاک و 8 نکته مهم آن
پس از درک محدودیتهای تلفنهای همراه هوشمند شرایطی را بازگو میکنیم که امکان تصویربرداری با همین وسایل به صورت مبتدی و با هدف درک بهتری از عکاسی صنعتی وجود داشته باشد. یکی از این سناریوها عکاسی از محصول با استفاده از لنز ماکرو است.
درصورتی که دوربین تلفن همراه هوشمند شما مجهز به لنزهای چندگانهای است که یکی از آنها شامل لنز تله مایکرو میشود و البته حسگر ثبت تصویر این لنز نیز کیفیت بالایی داشته باشد. میتواند در نور روزهای آفتابی اقدام به تصویربرداری از کالاهایی با جزئیات مطلوب کنید.
این یکی از سناریوهایی عکاسی صنعتی است که البته مورد درخواست تمامی کارفرماها نیست، اما به خاطر جذابیت ثبت تصویر با دقت بالا میتوان حداقل سرگرمی جالبی برای آشنایی با عکاسی صنعتی باشد. اما اگر قصد دارد کمی حرفهایتر با عکاسی صنعتی مواجه شوید، نیاز به برقراری ارتباط با صنعتگران دارید.
یکی از ژانرهای عکاسی صنعتی، تصویربرداری از خطوط تولید است. اگرچه با دوربین تلفنهای همراه نمیتوان تمام سناریوها و قابهای قابل ثبت در عکسای خطوط تولید را پوشش داد، اما دوربینهای مجهز به لنز نمای گسترده (واید) این امکان را دارند که درصورت وجود نور کافی تصاویری نزدیک به دوربینهای حرفهای ثبت کنند.