درباره لذت فلاسفه و متفکران زیادی نوشته و گفته اند ، از اپیکور گرفته تا فروید ، من ولی می خواهم از نگاه شوپنهاور و ابوعلی سینا به این موضوع نگاه کنم. شوپنهاور درباره لذت می گوید ، اگر سلامتی داری و نمیتوانی از زندگی لذت ببری ، مشکل را در خودت جستجو کن . در واقع می گوید لذت بردن از زندگی به شخصیت انسان ارتباط دارد چرا که لذت از ادراک حاصل می شود و نحوه درک تو از هر اتفاقی تعیین کننده میزان لذت یا رنج تو از آن اتفاق است . بر این مبنا لذت به درک ارتباط دارد . حالا برویم سراغ ابو علی سینا . به گفته ابن سینا چهار نوع ادراک داریم و بنابراین چهار نوع لذت داریم . لذتهای حسی ، تخیلی ، وهمی و عقلی . اکثر مردم تصورشان از لذت فقط لذتهای حسی است ولی ابن سینا معتقد است لذت عقلی چون انتها ندارد ، ارزشمند تر است . فهم من از این حرفها این است که پیمانه لذتهای حسی و تخیلی و وهمی مدام پر و خالی می شود . مثلا انسان لذت جنسی می برد و پیمانه ی این لذتش پر می شود و بعد از مدتی باز خالی شده و نیاز پیدا میکند تا آن را پر کند . ولی لذت عقلی وقتی پیمانه اش پر می شود ، بعد از گذشت زمان کوتاهی به جای اینکه پیمانه خالی شود ، اتفاقا پیمانه بزرگتر می شود و جا باز می کند و انسان باز تشنه لذت عقلی می گردد و باز به دنبال پر کردن پیمانه اش می رود و به همین دلیل است که ابو علی سینا گفته لذت عقلی نا متناهی است . مثلا در کسب آگاهی و دانش انسان هر چه بیشتر می فهمد سوالاتش بیشتر می شود ، پیمانه اش بزرگتر می شود و بر این اساس کسب آگاهی ته ندارد.
نکته دیگر اینکه انسان به همه انواع لذت نیاز دارد . به هر حال پیمانه ها یا خالی می شوند یا بزرگ می شوند و انسان باید مدام به پیمانه ها سرکشی کرده و آنها را پر کند .
آقا ، خانم ، تا می توانید از زندگی لذت ببرید .