«یا ایران زندگی نکردید، یا واقعاً از برنامهسازی در ایران هیچ خبری ندارید. ابتدا بفرمایید این برنامه دقیقا از کدام برنامه خارجی کپیبرداری شده است؟ دوم اینکه در همان برنامههای (غیرایرانی) اورجینالی که شما تماشا میکنید هم کپی و تقلید وجود دارد! در ضمن با وجود ممیزی و هزار کوفت و دردی که در ایران وجود دارد، والا برنامه تلویزیونی مجوزدار ساختن بسیار سخت است!»
این پاراگراف، در واقع کامنتی بود که من زیر یک پست اینستاگرامی نوشته بودم، البته با زبان محاوره که الان در این بلاگ پست، نوشتار را به حالت رسمی تغییر دادم.
موضوع از این قرار بود که در خصوص مسابقه «چیدمانه» شخصی نظر نوشته بود که چرا کپی میکنند؟ چرا خلاقیت ندارند؟ و.... اکثرا هم (با لایک) این نظر را تایید کرده بودند. اما سوال اینجاست که اصلا ببینیم این خلاقیت که از آن حرف میزنیم چیست؟ آیا واقعا در تفکر همگان یکسان است؟
در ادامه میخواهم به نکاتی اشاره کنم و آن این است که؛ آقایان و خانمها، برخی قوانین نانوشته وجود دارد و اجباری از سوی بالادستیها که غیرقابل تغییر است. بقول جمله معروف مادربزرگها، ماجرا از اول همین بوده و ما هم چیزی نگفتیم و ادامه دادیم.
بهعنوان کسی که در تلویزیون و روزنامه ممیزی و سانسورهای مختلف را تجربه کردهام، باید عرض کنم ایکاش یکبار تجربه برنامهسازی میداشتید و یا لااقل از نزدیک شاهد ساخت یک برنامه بودید تا بلکه کمتر طعنه به هنرمندان میزدید! تا که بدانید یک برنامهساز با کلی دوندگی و زحمت کار را به پایان میرساند و مسئول پخش و یا عوامل مختلف و بهاصطلاح سانسورچی، تیشه به ریشه کل پروژه میزند! :'(
من از طرفی هم به مردم حق میدهم، چرا که با توجه به گسترش فضایمجازی و دسترسی به شبکه و کانالهای مختلف، انتظارات بالا رفته و مخاطبان به دنبال برنامه با کیفیت بالا هستند. اما از طرفی هم به برنامهساز حق میدهم، به دلیل اینکه در این مملکت برنامه ساختن با چارچوب خشک و قوانین پیچیده واقعا دشوار است!
البته که در این میان خیلی از هنرمندان هم هستند که ذهن خلاقتردارند و با خلاقیت توانستند کارهایی انجام بدهند که در عین رساندن هدف به مخاطب از دم تیغ سانسور بر حذر باشند.
برای این موضوع، مثال بسیار وجود دارد، اما چیزی که الان خاطرم هست؛ فیلم سینمایی «عرق سرد» به کارگردانی سهیل بیرقی است که باران کوثری شخصیت یک فوتبالیست زن را بازی میکند و در کشوقوس داستان، نیازمند یک امضا میشود و به سراغ شوهر خود (که در آستانه طلاق هستند) رفته و زمانی که متوجه میشود با خواهش و تمنا، رضایت را نخواهد توانست بگیرد. مجبور به عشوهگری شده و در نهایت از روی ناچاری به رابطه دهانی تن میدهد. طبیعتاً در سینمای مملکت ما هیچگاه شاهد یک صحنه اروتیک نخواهیم بود. در نتیجه کارگردان در سکانس بعدی با به صحنه کشیدن لحظاتی که باران کوثری تلاش میکند با مسواکزدن دهان خود را تمیز کند، استادانه درد و رنجی که کاراکتر لحظاتی قبل تحمل کرده را به مخاطب انتقال داده و داستان را ادامه میدهد.
و یا مثلاً به دقایق ابتدایی فیلم «بدون قرار قبلی» با بازی پگاه آهنگرانی و مصطفی زمانی دقت کنید. سکانسی را مشاهده خواهید کرد که کارگردان با علم بر اینکه کاراکتر زن در کشور آلمان و زمانی که در خانه خودش تنها است، حجابی ندارد. با بهرهگیری از نورپردازی صحیح و میزانسن درست، هم خط داستان خودش را پیش برده و هم از خطقرمزها عبور نکرده است که در نهایت بتواند پروانه نمایش بگیرد!
سریال پوستشیر را احتمالا همه شما تماشا کردید. پس از پایان سریال، 2 قسمت پشت صحنه پخش شد. در آن صحبتهای مختلفی بود از سختی کار، اما !! نکته اینجاست در سکانسی که ساحل پیدا میشود و طبیعتا پدر و مادر قرار است او را در آغوش بگیرند. بازیگران و کارگردان دغدغهشان این است که چطور از پل صراط سانسور عبور کنند، در عین حال حس واقعی را به مخاطب انتقال دهند. آخر چرا باید برای این مسئله وقت و انرژی گذاشته شود!!
نمیدانم و شما را دعوت میکنم به یک ویدئو تبلیغاتی از شرکت معروف « مکدونالد » توجه کنید! در این ویدئو شخصیتی دقیق و منظم را خواهید دید که به نظر مسئول استخدام است. زمانی که مصاحبهشوندگان یکبهیک وارد اتاق میشوند، مشاهده میشود که تمامی افراد در یکگوشه از لبشان رژ آرایشی پخش شده است. در نهایت کنجکاو شده و وقتی مجله روی میز را میبیند که یک تبلیغ از محصولات مکدونالد هست، ناخودآگاه او هم زبانش را روی لب کشیده و رژ آرایشی را پخش میکند. Youtube.com/ McDonald's
با مشاهده این تبلیغ شاید شما هم مثل من یاد تبلیغ یک شرکت بستنیسازی در ایران (ویدئو یک دختر جوان در حال خوردن بستنی) افتادید. البته که خیلی حرفهای کار نشده بود، اما همان تبلیغ چه دادگاهها را دید و چه جریمهها که نشد! اخیراً هم برند آرایشی بهداشتی که سعی داشت با یک آهنگ ترند تبلیغات خود را گسترش دهد، شاهد برخورد تند مسئولین شد. من به شخصه کاری به کیفیت و سطح قدرت ویدئو ندارم، فقط اینکه هر جا کمی احساس شود، خارج از چارچوب مقدس محتوایی تولید شده است، سریعاً قلع و قمع خواهد شد.
و آنوقت از دهها سال پیش، شرکتهای همچون مکدونالد در خارج از مملکت ما، در کمتر از ۳۰ ثانیه تبلیغی میسازند که هیچ دیالوگ و آهنگ خاصی هم ندارد و فقط با چند پلان ویدئو تاثیر خودش را روی مخاطب میگذارد و برنده ماجرا میشود.
#میم۲چشم