نمیدانم این تنفر یک دفعه از کجا آمد؟
شاید تأثیر این نفرت از همان مصاحبههای گزایی دو مسئول شروع شد. آنهایی که رونالدو را یک فرد معمولی خطاب کردند و گفتند «رونالدو کی هَه! » و یا آن دیگری که با بیاعتنایی به حضور رونالدو در ایران حتی متلک هم انداخت که برای استفاده از فضای مجازی باید اپلیکیشن «ایتا» و «بله» را نصب کند! اگر هم دقت کنید، جملهای را با لحنی معنا دار میگوید «اگر رونالدو بیاد به ایران! » اگر؟؟؟
خلاصه که کریستیانو رونالدو به ایران آمد و تصاویر مختلفی از لحظات نابهنجار و شلوغیها و ازدحام جمعیت در استقبال از او در سراسر اینترنت پخش شد.
اما با همهی این اوصاف، ساعاتی قبل از بازی در صفحه شخصیام استوری گذاشتم و برای تیم محبوبم «پرسپولیس» آرزوی موفقیت کردم. قصد داشتم از لحظهای که رونالدو برای اولین بار در ورزشگاه آزادی فوتبال بازی میکند، عکس بگیرم و در صفحات مجازیام منتشر کنم که با یک اتفاق بسیار عجیب روبرو شدم!
من بیش از ۳۰ عکس را با گوشی خود ثبت کردم و هر لحظه منتظر بودم که تلویزیون یکآن رونالدو را نشان دهد، در عین ناباوری این اتفاق نمیافتاد! گزارشگر بازی، حتی بیش از ۱۰ بار نام رونالدو را بر زبان آورد، اما ما مخاطبین هیچ تصویری از او ندیدیم. تا اینکه در دقیقهی ۱۸ بالاخره جناب کارگردان، لطف کردند و چهرهی رونالدو را برای مخاطبان مسابقه به نمایش درآورد.
این مسأله جوری کنجکاوم کرد که کاغذ و قلم برداشتم و شروع به یادداشت تعداد دفعاتی کردم که تلویزیون چهره رونالدو را به تصویر خواهد کشید. شاید باورتان نشود، اما تا پایان نیمه اول فقط ۳۲ بار دوربینها تصویر او را ثبت کردند. در ۴۵ دقیقه حتی ۴۵ بار هم نشانش ندادند، یعنی از ۲۷۰۰ ثانیه که به عبارتی ۲۷۰۰ شات میشود تنها ۳۲ شات از رونالدو ثبت و ضبط شد! یقین دارم دوربین عکاسان اطراف زمین طی این مدت، چندین برابر این عدد را ثبت کردند!
من هم موافقم که رونالدو در بازی امشب، مثل ستاره فوتبال ظاهر نشد و به نظرم خیلی هم خوب بازی نکرد. حتی بعد از مصدومیت کمتر درگیر میشد و فعال بازی نمیکرد. اما جالب است حین مصدومیت هم کارگردان یک تصویر بسته (کلوزآپ) از اون به مخاطب نمایش نداد!! لطفا به دقیقه ۳۷ بازی دقت کنید. در ادامه دقیقه ۳۸ بازی طولانیترین لحظاتی بود که تلویزیون تصویر رونالدو را پخش میکرد.
نیمه دوم بازی شروع شد و همچنان شاهد بیمهری کارگردان نسبت به ستاره فوتبال جهان در ورزشگاه آزادی بودیم، به طوری که کمتر از ۲۰ تصویر از او نشان داده شد! آخر این همه زمان تلف شده در بازی، این همه توقف، صحنه های تکراری و لحظات تلف شده در بازی وجود داشت که کارگردان میتوانست آن زمان ها، تصویر رونالدو را به نمایش دربیاورد، اما این اتفاق نمیافتاد. نمیدانم چرا! تا اینکه در دقیقه ۸۴ بازی، رونالدو یک موقعیت گل داشت که با دخالت مدافع پرسپولیس توپ به خارج از میدان رفت. فکر میکنید چه شد؟ لحظهی بعد کارگردان زوم میکند بر روی بازیکن پرسپولیس و باز هم رونالدو را نمیبینیم!
اواخر بازی است و دقیقه ۸۹ رونالدو با تصمیم سرمربی پرتغالی تیم النصر تعویض میشود. حال او روی نیمکت نشسته و آخرین تصویر از او پیش از پایان بازی در دقیقه ۹۳ ثبت میشود که به نقطهای خیره شده و فکر میکند. من یکی که بسیار کنجاوم بدانم در آن لحظات، چه چیزهایی از ذهن او گذشته است؟ بازی تمام میشود و یکی دو تصویر از رونالدو را مشاهده میکنیم که در حال ترک زمین است و تمام.
حال با این همه طول و تفسیر سؤال من این است، که آیا واقعاً اینها همه اتفاقی بوده است؟ آیا در دیگر بازیهای رونالدو هم تلویزیون او را همانقدر کمرنگ نشان میداد؟
راستش را بخواهید نظر من این است که در اتاق فرمان، بازیامشب افرادی حضوری داشتند که نباید میبودند، افرادی که چیزهایی به کارگردان دیکته میکردند که سوای فوتبال بود و یا تیم کارگردانی بازی پرسپولیس و النصر از نابلدترین ترکیب تشکیل شده بود. حال شما بگویید فلانی توهم توئطهزده و یا خیال بافی میکند.
در ادامه میخواهم به مردم اشاره کنم. به مردمی که اکثرا خشمگین بودند تا که خوشحال! کسانی که زیر پستهای مختلف مربوط به رونالدو فحش و ناسزا میگفتند و یا هوا خواهان و افرادی که به دنبال اتوبوس رونالدو بودند و اطراف هتل جمع شده بودند، را مسخره میکردند.
اما دوستان اینها مگر چه کسی هستند غیر از من و شما؟! اگر ویدیوها را میبینید و افسوس میخورید، درست. به شما حق میدهم، چرا که من هم وقتی شاهد این همه بی برنامگی شدم، طبیعتا ناراحت بودم ولی واقعاً در این مملکت چه کاشته شده که انتظار برداشت اصولی هم از آن داریم؟ در این سالها وضعیت فرهنگی جامعه به چه شکل بوده!
و یا در پستی دیگر کودک و خانوادهای که در هتل محل اقامت رونالدو اتاق گرفتهاند و به اصطلاح میلیونی خرج کردهاند تا آن پسر بتواند رونالدو را از نزدیک ببیند، که در نهایت این اتفاق هم افتاد. اما چه توهینها و تحقیرهایی به او و خانوادهاش شد، از جمله اینکه چقدر بیدغدغهاید شما، چقدر بی... و و و
سؤال اکثریت این بود که این خانواده، چرا این همه هزینه کردهاند؟
از آنها میپرسند، مگر رونالدو کیست که خود را هلاک او کرده اید؟ آن پول را صرف امور خیریه میکردید!
آقایان، خانمها!
مگر میشود آدمها را به زور به بهشت فرستاد؟ چرا میخواهید کسی که آن پول (هزینه هتل) برای خودش است، را مجبورا به دیگری کمک کند! چرا یک امر نیکوکارانه را اینطور بد جلوه میدهید؟ شاید آن فرد دلش نخواهد، یا مثلاً مثل این خانواده هزینه کند و شانس خود را امتحان تا که چند لحظهای فرزندشان یکی از مشهورترین آدمهای تاریخ را از نزدیک ملاقات کند.
البته اگر اقتصادی هم فکر کنید، همان پیراهنی که رونالدو امضا کرد و به آن پسر داد، آن قدر ارزش مادی دارد که اگر بخواهند بفروشند قطعاً خرج هتل که سهل است، خرج امور خیریهای که دغدغه برخی بود هم درمیآید!
در پایان پس از ۴۸ ساعت رونالدو از ایران رفت و نتیجه مسابقه ۲ بر صفر تمام شد که بنظرم یک برنده بزرگ داشت و آن هم تاجری بود که به رونالدو فرش دستبافت هدیه داد و نام برند خود را در کنار عکسهایی که از رونالد ثبت شد به همهی دنیا نشان داد!
بله، دقیقا دنیا و یا بهتر بگویم اقتصاد با کمی هوش و چندین عدد و رقم به پیش می رود! مقابل عربستانی که 400 میلیون یورو برای دو سال رونالدو هزینه کرده و به عبارتی همین ۴۸ ساعت یک میلیون یورو (حدود 50 میلیارد تومان) برایشان آب خورده ، ما در ایران بصورت رایگان این فرصت را داشتیم که از او و حضورش بهترین استفاده را کنیم. اما واقعا ما چه کردیم؟؟
مهدی مرادی (میم دو چشم) - بامداد ۲۹ شهریور ۱۴۰۲
#میم۲چشم