از اونجایی که مسیر تدوین استراتژی مسیر پیچیده ایه و بستگی به جزئیات زیادی داره و برای آموزش کامل استراتژی سئو نیاز به آموزش تصویری داریم، در این مقاله قراره صرفا راهنمایی برای تدوین استراتژی سئو ارائه کنیم، به این معنی که اگر قصد تدوین استراتژی سئو داشته باشید این مقاله میتونه راهنمای خوبی باشه و به کار تدوین استراتژی سئو مسیر بده.
(نکته مهم اینکه نگارش این مقاله چندان استاندارد نیست و صرفا با زبون دل و برای ضبط نوشته شده، پس زیاد درگیر نکات نگارشی نباشید و به اصل مطلب توجه کنید)
من استراتژی سئو رو در مراحل و بخش های مختلفی مورد بررسی قرار دادم، به این دلیل که اگر این فرآیند رو به بخش های کوچکتر تقسیم کنیم هم درک مطلب بهتر انجام میشه و تمرکز روی هر بخش هم میتونه در نهایت نتیجه بهتری رو رقم بزنه.
بهترین جایی که استفاده از استراتژی به کار ما میاد جایی هستش که ما محدودیت منابع داریم. از طرفی فکر می کنم پروژه های کوچک ضرورت کمتری برای استفاده از یک استراتژی سئو دارند. یک وبسایت با چند محصول محدود و کم طرفدار یا یک وبسایت صنعتی با کلمات هدف محدود معمولا نیاز چندانی به استراتژی های پیچیده و اولویت بندی ندارند. اما زمانی که بازار هدف بازار بزرگی هست، رقبای قدرتمندی در صحنه حضور دارن و کلمات هدف گسترده و متنوع هستند، منابع محدودی برای دستیابی به اهداف وجود داره، قطعا به استراتژی نیاز داریم.
اولین نکته ای که باید در استراتژی سئو بهش توجه کنیم اینه که تسک ها بسیارند. فضا برای بهینه سازی خیلی زیاده. سرت رو بچرخونی بهینه سازی هست برای انجام دادن. دیدی نیست چیزی برای انجام اونجاست که باید دانشت رو افزایش بدی. کلیات استراتژی سئو تقریبا مشخصه، تشخیص اولویت ها اصل مطلب هستش. اینکه مشخص کنیم چه کارهایی با چه ترتیبی و در چه زمانی انجام بشه تا در سریع ترین زمان به بهترین نتیجه ممکن برسیم اصل بحث استراتژی سئو هست.
مثلا اینکه کجا باید به چه بخش هایی از سئو تکنیکال بپردازیم که نسبت به هزینه و زمانی که بهش اختصاص میدیم میتونیم بهترین نتیجه رو بگیریم. مثلا اینکه چه دسته موضوعاتی با در نظر گرفتن رقابت، نیروی موجود در سازمان، هزینه و بازگشت سرمایه ی احتمالی میتونه بهینه ترین موضوعات برای بخش محتوای مورد نیاز سئو باشه؟
یک نکته ای که اینجا توجه بهش اهمیت پیدا میکنه و هرکسی در مسیر تدوین استراتژی سئو باید اونو در نظر بگیره اینه که آیا اصلا سازمانی که ما قرار هست در زمینه سئو براش فعالیتی انجام بدیم چقدر سئو براش اولویت هست؟ آیا ما استراتژی رو باید براساس منابع موجود تدوین کنیم یا اگر نیازی وجود داشته باشه از طرف سازمان برآورده میشه؟ منظور از ما منابع میتونه نیروی کار برای تیم سئو یا محتوا باشه، نیروی مورد نیاز فنی برای موارد تکنیکال باشه، آیا نیرو قراره برون سپاری بشه یا داخل سازمان باشه؟ در زمینه محتوا چقدر میتونه هزینه بشه...
همه این موارد در تدوین استراتژی سئو تاثیرگذاره و قطعا در زمان رسیدن به نتیجه هم تاثیرگذار خواهد بود.
حالا با فرض اینکه ما یه میزان متوسطی از منابع رو در اختیار داشته باشیم، در استراتژی سئو باید چند تا فاکتور رو برای کارهایی که میخوایم در زمینه سئو انجام بدیم معیار قرار بدیم.
به طور کلی فاکتورهایی که باید برای تشخیص اولویت امور معیار قرار داد شامل این موارد هستند:
نوع و میزان تاثیرگذاری تسک ها – زمان مورد نیاز برای اجرا و نتیجه – بازگشت سرمایه – هزینه – نیروی مورد نیاز
مثلا یه مورد تکنیکال هست که هم از نظر تجربه کاربری تاثیر زیادی داره، هم به طور مستقیم در سئو تاثیر گذاره، نیروی فنی مورد نیازش رو داریم، زمان اجراش خیلی زیاد نیست برای تیم فنی، نتیجه اش خیلی زود قابل مشاهده ست و احتمالا تاثیر خوبی در افزایش نرخ تبدیل به مشتری هم تاثیر مثبت داره. خب این اولویتش ممکنه نسبت به یه تسک تکنیکال دیگه بیشتر باشه. پس باید زودتر اجرا بشه. در مورد محتوا هم مثال زیاد میشه زد.
تکنیک جادوئی اینه که شما این اموری که قراره در زمینه بهینه سازی وبسایت شناسایی کردید رو با فاکتورهایی که بهش اشاره کردیم از 1 تا 5 اولویت بدید. یه ابزاری مثل ایرتیبل میتونه برای این موضوع خیلی کمک کنه.
سئو، هاب بهینه سازی وبسایت – در فرآیند سئوی سایت بهینه سازی در هر بخشی اتفاق میفته. از تجربه کاربری و رابط کاربری و تصاویر تا کد و محتوای متنی. در این شرایط ارتباط مناسب با بخش های مختلف شرکت نیازمند داکیومنت سازی قوی است
داکیومنت در تحلیل و بررسی نتایج به دادمان میرسد. شما کمپین رپورتاژی رفتی، اگر کمپین ها رو داکیومنت کنی میتونی نتایج رو بهتر تحلیل کنی. استراکچردیتا اجرا کردی، دیتای پرفورمنس سرچ کنسول رو در قبل از اجرا داکیومنت کن و با بعد از اجرا مقایسه کن. تست بگیر. نتیجه خیلی خوبی داشت، روی باقی صفحات اجرا می کنی.
داکیومنت تهیه کردن از هر فعالیتی خودش یک بخش از استراتژی سئو هست. اینکه چطور داکیومنتی تهیه کنی که هر ماه بتونی فعالیت های ماه بعدت رو data-drivenکنی. این یکم شخصیه. هر کسی باید به اون ساختار داکیومنت سازی که برای کار خودش مناسب هست برسه.
داکیومنت برای گزارش دهی بهتر و سریع تر هم به شما کمک میکنه. شما میتونی داکیومنت ها رو به نحوی تهیه کنی که هر ماه یکسری دیتا برای شما جمع آوری کنه. حالا تو اکسل، شیت یا هر چیز دیگه ای. این دیتا رو میتونی هم تو گزارشات ماهانه و هم تو گزارشات فصلی و نیم ساله ارائه کنی در کنار ارائه عملکرد باقی بخش های کار.
نکته خیلی جذاب اینه که اگر استراتژی درستی برای تهیه داکیومنت و گزارش ها داشته باشی، خودش برای شما فاز تحقیقاتی هم داره. بزرگترین مشکلات رو من خودم خیلی وقت ها در حال تهیه گزارش پیدا کردم. پس تهیه گزارشات منظم هم باید به صورت دقیق در استراتژی سئوی شما جا بگیره.
آموزش شخصی و تیمی ادامه دارد. با توجه به نیازمندی های پروژه باید برنامه منظمی برای آموزش تیمی هم داشته باشیم. این آموزش از استندآپ های روزانه با تیم رو شامل میشه تا خرید آموزش های مورد نیاز برای تیم.
یه نکته ای که وجود داره اینه که اکثرا وقتی صحبت از استراتژی سئو میشه تصویر میکنن بحث ما فقط به انتخاب کلمات کلیدی و ساختار محتوایی وبسایت خلاصه میشه، در حالی که استراتژی سئو شامل بخش های دیگه ای از سئو هم هست و تحقیقات کلمات کلیدی و استراتژی محتوا تنها بخشی از استراتژی سئو هست.
کاربرد سنجش رقابت کلمات چیه؟ کاربردهای زیادی داره، حتی به تیم توسعه محصول و تیم بیزینس سازمان هم میتونه کمک کنه، ولی مهمترین کاربردش در استراتژی سئو این هست که شما اگر محدودیت بودجه داشته باشی و سرعت رسیدن به نتایج اهمیت زیادی برای شما داشته باشه اطلاع از رقابت کلمات میتونه در هدف گذاری به شما کمک کنه.
میتونی اولویت تیم محتوا رو بذاری روی کلمات کم رقابت، زمانی که توی این کلمات به نتیجه برسی میتونی از پتانسیل های موجود برای رقابت های بزرگتر استفاده کنی. در واقع این مسیر پیشرفت پله پله هستش، شما در سئو یدفه نمیتونی پله 6 بپری، ولی اگه قبلش به پله سوم رسیده باشی، پله ششم برای آسون تره. تا اون زمان هم از نتایجی که توی پله سوم گرفتی بیزینس گردش مالی به دست میاره، هم زمینه برای شرکت در رقابت های بزرگتر فراهم شده برای شما.
موضوع بعدی که باید در استراتژی سئو بهش توجه زیادی بشه ماهیت کلمات کلیدی هست. ماهیت کلمات کلیدی، مهمترین بخش در استراتژی محتوا و استراتژی سئو هست، اما همه ش نیست. چرا مهمترینه، چون نقش اسکلت رو برای محتوای یک وبسایت داره و تغییر این اسکلت در آینده هزینه زیادی برای سئو و البته بیزینس خواهد داشت.
به زبان ساده یعنی اینکه هدف هر جستجویی از کاربر رو اول درک کنیم و پاسخ مناسبی براش ارائه کنیم، این پاسخ ممکنه یک وبلاگ پست باشه، یک صفحه آرشیو محصول باشه یا یک صفحه که صفر تا صد با امکانات و محتوای خاص خودش طراحی شده تا بهترین پاسخ رو به کاربر بده.
فاز اول استراتژی محتوا از نظر من اختصاص پیدا میکنه به شناخت نیاز کاربر و ساختن اسکلت وبسایت بر اساس نیازش. تقریبا کمتر روشی مثل تحلیل جستجوهای گوگل میتونه به این سرعت و راحتی نیاز کاربر اینترنت رو به ما بفهمونه. نیاز اولیه رو. بعدا میشه با استفاده از ابزارهای مختلف نیازهای متعالی تر رو از محتوا با تست و مقایسه پیدا کرد و محتوای بهتری ارائه کرد. بهینه سازی همیشه ادامه داره.
کاشی و شیرآلات و پریز برق ساختمان رو همیشه میشه عوض کرد، اما اسکلت ساختمان باید از اول بهش توجه بشه، اگر اسکلت بد باشه یا باید کج دار و مریض باهاش بگذرونی و بهینه سازی کنی فقط یا باید بکوبی که از نو بهترشو بسازی که البته هزینه خودش رو داره، پس چه بهتر که از اول ساختمان وبسایت (استراتژی محتوا) درست ساخته شده باشه.
شما هر زمانی وارد هر پروژه سئو بشید یه سوال خیلی مهم براتون به وجود میاد. ساختمان محتوای سایت رو از اول بسازیم یا بهینه کنیم؟ هر بیزینسی در نقطه ای قرار داره و نمیشه نسخه واحدی برای همه بیزینس ها پیچید. اما بهترین معیاری که میشه برای تصمیم گیری در مورد این موضوع در نظر گرفت وضعیت فعلی بیزینس و میزان تغییرات مورد نیاز هست.
تغییر اساسی ممکنه در میان مدت و بلند مدت نتایج بهتری ایجاد کنن، اما اگر استراتژی دچار نقص های اساسی و ریشه ای نباشه میتونه با بهینه سازی استراتژی و تغییرات جزئی بهبود پیدا کنه. اگر وبسایتی وضعیت مناسبی از نظر سئو داره اما پتانسیل بیشتری داره با تغییر استراتژی، باید با در نظر گرفتن همه جوانب نسبت به تغییرات اساسی در استراتژی محتوا اقدام کنه.
برای وبسایت هایی که بازدید زیادی دارن بهتره تغییرات اساسی صورت نگیره و صرفا بهینه سازی انجام بشه. اما وبسایت هایی که در ابتدای کار هستن یا بازدید چندانی از طریق سئو ندارن بهتره که ریسک اندک رو بپذیرن و تغییرات ساختاری رو در استراتژی محتوا و ساختمان محتوای وبسایتشون انجام بدن.
بر اساس نیازمندی های سئو، باید برنامه ای برای تولید محتوای صفحات مختلف تدوین بشه. این برنامه از پیدا کردن نوع همکاری ایده آل رو شامل میشه تا مواردی مثل اینکه چند تا محتوا در بخش های مختلف نیاز هست و حتی تاریخ و نحوه انتشار.
در صورتی که امکان تولید محتوای تصویری و ویدیویی و حتی پادکست نیز در تیم وجود دارد، بهتر است حتما استراتژی لازم در خصوص نحوه استفاده از این منابع نیز تدوین شود. برای مثال تصمیم گیری در مورد اینکه ویدیو بهتر است در سرور وبسایت آپلود شود یا در سرویس های استریم ویدیو همچون آپارات. باید اینجا دوباره از معیارهای اولویت استفاده کنیم.
معیارهایی که اولویت رو مشخص میکنن. مثلا ما برای چه صفحاتی بهتره زودتر محتوای تصویری هم داشته باشیم؟ استراکچردیتای پادکست و محتوای پادکست رو برای کدوم صفحات اجرا کنیم میتونه برای ما بازگشت سرمایه مناسبی داشته باشه؟ آیا ما نیرو و هزینه مورد نیاز این کار رو داریم؟ همه این موارد باید در نظر گرفته بشه و تصمیم گیری انجام بشه.
برای جلوگیری از به وجود آمدن دوباره کاری بهتره در زمینه تولید محتوا بریف های سئو به مدیر محتوا یا تیم نویسندگان ارائه بشه که با در نظر گرفتن این نکات هر صفحه ارزش بیشتری برای موفقیت در زمینه سئو ایجاد کنه.
استراتژی فقط برای تولید محتوا نیست. بهینه سازی محتوا در یک جایی حتی از تولید محتوا هم مهمتره. هر وبسایتی کلی صفحه داره از لندینگ تا بلاگ پست که میشه با یه سری بهینه سازی ها از حداکثر پتانسیل این صفحات هم استفاده کرد. با تعیین یک چهارچوب و برنامه مشخص در زمینه بهینه سازی محتوا میشه فعالیت های تیم محتوا رو در مسیر هدفمندتری قرار داد.
استراکچردیتا از موارد تکنیکال هست که باید از روز اول بهش توجه داشته باشید. اگر هنوز وبسایت راه اندازی نشده زیرساخت های لازم رو داکیومنت کنید بسپارید تیم فنی انجام بدن. استفاده از استراکچردیتا بهتره اصولی باشه و طبق توضیحاتی که در خود داکیومنت های گوگل ارائه شده در رابطه با کاربرد هر نوع از اسکیما.
اگر هم که وبسایت راه اندازی شده استفاده از استراکچردیتا میتونه وضعیت نتایج رو بهتر کنه. احتمالا با استفاده صحیح از اسکیما شاهد افزایش کلیک و در پی اون احتمالا شاهد افزایش رتبه خواهیم بود. بهترین کار این هستش که از ابتدا اسکیمایی که قرار هست در هر نوعی از صفحات (لندینگ، دسته بندی محصول، محصول و ...) استفاده بشه مشخص بشه و با در نظر گرفتن نیروی اجرایی فنی، زمان و هزینه اجرا و میزان تاثیرگذاری، اجرای این موارد اولویت بندی بشه.
در بحث تکنیکال استانداردهای سئو در اولویت هستن. بنابراین قبل از هر چیزی باید مشکلات موجود در زمینه سئو تکنیکال شناسایی بشن و نسبت به رفع این مشکلات اقدام بشه. برای مثال اگر تگ کنونیکال صفحات وبسایت مشکلی داره یا وجود نداره بهتره قبل از بهینه سازی سرعت به این استانداردهای اساسی توجه بشه. رفع مشکلات و تغییرات مورد نیاز در مورد نقشه سایت نیز در زیر دسته همین استانداردهای سئو قرار می گیرند.
تاثیری که سوشال مدیا در زمینه سئو داره معمولا دست کم گرفته میشه، اما در عین حال هیچ شواهدی هم وجود نداره که بشه با اطمینان گفت چه فعالیت هایی در زمینه سوشال مدیا مارکتینگ میتونه در سئو تاثیرگذار باشه. تنها موردی که میشه به عنوان یک استراتژی مهم در زمینه تاثیر شبکه های اجتماعی در سئو بهش توجه داشت، تاثیری هست که شبکه های اجتماعی میتونن به صورت غیرمستقیم در سئو داشته باشند.
به این معنی که فعالیت در شبکه های اجتماعی منجر به محبوبیت برند، آگاهی از برند، افزایش برند سرچ و نتایج این چنینی باشه که تاثیرشون به عقیده من در سئو کم نیست. اما اگر صرفا استراتژی بر اساس حضور در همه شبکه های اجتماعی و گرفتن لینک پروفایل از هر کدوم باشه استراتژی 100 درصد شکست خورده هست.
بهره وری از سوشال به این معنی هست که اگر یک بیزینس در حال حاضر وضعیت مناسبی در شبکه های اجتماعی داره، میشه بخشی از این فعالیت ها رو در مسیر کمک به چنل سئو قرار داد. در این زمینه بهتره نیازمندی های سئو در قالب یک برنامه مشخص داکیومنت شه و برای اجرا به تیم سوشال مدیا منتقل بشه.
در بحث لینک سازی استراتژی های متفاوتی وجود داره و نمیشه مسیر مشخصی برای استراتژی همه کسب و کارها مشخص کرد. استراتژی لینک سازی به موارد مختلفی بستگی داره که مهمترینش میزان رقابت در زمینه فعالیت مورد نظر هست. در حوزه های کاری پر رقابت معمولا از روش های پیچیده تر و پر هزینه تری استفاده میشه، اما در زمینه های کاری کم رقابت استراتژی های ساده هم پاسخگو هست.
مهمترین نکته ای که در استراتژی سئو و در زمینه لینک سازی لازمه بهش توجه بشه اینه که لینک سازی در سئو با اینکه تاثیرگذاره و نمیشه منکر این قضیه شد، اما نباید اصل باشه، لینک سازی به عبارت ساده، بهانه ای برای جلب توجه گوگل به فعالیت های مفید ما در زمینه بهینه سازی وبسایت هست.
برای مثال شخصی رو تصور کنید که در یک زمینه کاری تخصص و مهارت ویژه ای داره. اینکه اون شخص برای مهارت و تخصص خودش تبلیغات کنه طبیعیه، اما اگر غرق در تبلیغاات و برندینگ بشه ممکنه از تخصص خودش غافل بشه. لینک سازی تا جایی طبیعیه که ازش برای پر کردن جای خالی و کمبود ها استفاده نکنیم.
با این منطق شما فرض کنید که یک کارخانه تولید مواد غذایی دارید. شما اگر محصولات اندکی تولید کنید که بخش کوچکی از تقاضای اون محصول رو در بازار پوشش بده باید به نسبت تولیدات خودتون تبلیغات کنید. اگر همه شهر رو با تبلیغات محصولتون پر کنید، طبیعی نیست. برای اینکه استراتژی لینک سازی یک وبسایت هم طبیعی باشه و هم نتیجه بخش، باید به این نکته توجه بشه.
در زمینه استراتژی لینک سازی اون چیزی که باید در برنامه استراتژیست مشخص بشه اینه که فعالیت های آف پیج با در نظر گرفتن منابع و اهداف در چه میزان و مقداری و طبق چه زمانبندی باید اجرایی بشه. استراتژی سئو در زمینه آف پیج باید هر ماه در صورت نیاز بازنگری بشه.
یکی دیگر از مواردی که می تواند به عنوان یکی از استراتژی های آف پیج شناخته شود کمپین های رپورتاژی است که با محوریت برند منشن یا PR اجرا می شوند. این کمپین ها نیز با توجه به نیازمندی میتونن در زمانبندی های مختلف مورد استفاده قرار بگیرند.
با استفاده از ابزارهایی همچون Ahrefs می توان لینک های خارجی که دچار مشکل هستند را شناسایی و اصلاح کرد.
اگر سئوی یک وبسایت برند و شناخته شده به عهده شماست احتمالا از این برند در وبسایت های مختلف صحبت زیادی انجام شده است. می توان با مذاکره با این وبسایت ها درخواست کرد که با نام برند یا کلمات کلیدی مرتبط به وبسایت لینک هم بدهند. در صورتی که امکان بروز رسانی محتوا نیز وجود داشته باشد میتواند تاثیر بسیار خوبی داشته باشد.
تقریبا به مسیر کلی که یک وبسایت باید در زمینه سئو در بخش های مختلف انجام بده پرداختیم، اما حالا در پایان زمان مناسبی هست که به مهمترین نکته در مورد استراتژی سئو اشاره کنم. به عقیده من تدوین استراتژی سئو یک عمل نیست و یک نوع تفکر در زمینه سئو هست. مثل تفکر طراحی. تفکر استراتژیک در سئو باید توسط استراتژیست سئو در تمام طول پروژه انجام بگیره تا بهترین تصمیمات برای فعالیت های تیم سئو گرفته بشه.
خیلی بعیده که ما در شروع کار یک استراتژی سئو داشته باشیم و ماه ها و سالها بتونیم با همون استراتژی به خوبی مسیر رو ادامه بدیم. استراتژی سئو هم مثل خود وبسایت همیشه میتونه بهینه بشه و تصمیمات در بخش های مختلف قطعا تغییر خواهند کرد. استراتژیست سئو بودن میتونه یک نقش با وظیفه ساماندهی و اولویت بندی امور باشه که عموما یک شخص از تیم که تجربه بیشتری داره (مثل مدیر تیم سئو) به عهده میگیره.