مادر در سیستم خلقت چکه ای از خداست. خدا وقتی می خواهد مهربانیش را گوشزد کند از مادر مثال می زند؛ می گوید از مادر به شما مهربان ترم.
ولی هنوز برای ما ملموس نیست. چه خوب می شود در اولین لحظات مرگ مادر هر کس به استقبالش بیاید.. او را در آغوش بگیرد. مادر هر جا که باشد دل آرام می گیرد. در سرزمین ناشناخته ی پس از مرگ هم می تواند چنین باشد. یعنی من دوست دارم که چنین باشد. مادر بیاید و بگوید فرزندم خوش آمدی! و در آغوش بگیرد، آرام که شدی تو را ببرد پیش بقیه ی کس و کارش در آن دنیا و آن ها هم مشتاقانه منتظرت باشند و از آمدنت سوروساتی برپا شود و تو لباس های نو به تن کرده بشوی نقل محفل آن شب!
آه چه آشناست این!
زندگی توالی تولدها و مرگ هاست، با انتهایی که رستاخیز بر آن رقم می زند. ما نمی دانیم چه زندگی هایی در گذشته داشته ایم. دست کم زندگی در رحم مادر را یقین داریم، ولی هیچ خاطرمان نیست از زندگی مان در آن جا.
از فشار قبر می گویند.. فشاری که اگر مادرمان ببیند بیشتر از ما او درد خواهد کشید.
ما در این دنیا تحت فشار از رحم مادر به دنیا پا گذاشتیم و مادر درد می کشید و در حالیکه گریه می کردیم و همه چیز برای مان ناآشنا بود اول از همه در آغوش مادر آرام گرفتیم.
کاش پس از مرگ هم مادر اولین باشد. مادر هر جا باشد آرامش خانه است.
پی نوشت: برخلاف این دنیا که انسان قوانین خودش را دنبال می کند و طبق تصور و برداشت و میل خودش سناریو پیشنهاد می دهد، آن دنیا دنیای قوانین خداست و انسان مطیع بی چون و چرا. تا او چه خواهد!
#مادر