کلنل داگلاس مک‌گرگور در مصاحبه اخیر خود به موضوعی بسیار حساس و حیاتی اشاره کرد که تحلیل آن برای ما، ایران، روسیه و چین ضروری است. صحبت‌های او ساده، شفاف و بی‌پرده بود، اما در عین حال حاوی جزئیات و مفاهیمی عمیق بود که نمی‌توان آنها را نادیده گرفت. او نقشه‌های آمریکا، به‌ویژه پنتاگون، را بیمارگونه و خطرناک توصیف کرد؛ نقشه‌هایی که هدفشان چیزی جز به زانو درآوردن رقبای بزرگ جهانی نیست.
مک‌گرگور با زبانی غیرمستقیم، نیروهای مسلح و اطلاعاتی ایران، روسیه و چین را مخاطب قرار داد. او به وضوح توضیح داد که آمریکا در حال وقت‌کشی است تا بتواند آرام‌آرام این کشورها را تحلیل ببرد. نکته کلیدی این است که پنتاگون از اسراییل و حتی سیاست‌های نابخردانه برخی دولت‌ها، به‌عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف خود استفاده می‌کند.
مک‌گرگور صریحاً بیان کرد که برای پنتاگون مهم نیست چه بلایی بر سر اسراییل می‌آید. ماموریت اصلی اسراییل این است که ایران و محور مقاومت را خسته کند، حتی اگر این کار به قیمت نابودی کامل اسراییل تمام شود. به گفته او، این جنگ برای آمریکا یک بازی "هیچ یا همه‌چیز" است. ایران برای آمریکا چنان مهم است که حاضر است اسراییل را قربانی کند، چرا که عبور از ایران و حل و فصل مسائل با این کشور، مقدمه‌ای برای مقابله با چین است.
یکی از نکات جالب توجه در سخنان او این بود که جنگ‌های کنونی بیشتر شبیه به یک نمایش هستند. مک‌گرگور به‌طور غیرمستقیم تأیید کرد که اسراییل، به رهبری نتانیاهو، نقشی شبیه به "مرد دیوانه" را بازی می‌کند. این موضوع نشان می‌دهد که آمریکا به دنبال استفاده از هر ابزاری است تا بتواند به اهداف خود برسد، حتی اگر به قیمت ایجاد هرج‌ومرج تمام شود.
به گفته مک‌گرگور، پنتاگون در حال اجرای طرحی است که می‌توان آن را "رنده کردن" نامید. این طرح شامل تحلیل تدریجی توان اقتصادی، نظامی و حتی روانی کشورهای هدف است. آمریکا به دنبال ایجاد شرایطی است که در آن، حتی در صورت پیروزی ظاهری ایران و محور مقاومت، هزینه‌های جنگ و تخریب زیرساخت‌ها چنان سنگین باشد که بازسازی منطقه سال‌ها زمان ببرد. در این میان، چین نیز مجبور خواهد شد منابع خود را صرف بازسازی منطقه کند، که دقیقاً همان چیزی است که آمریکا می‌خواهد.
مک‌گرگور اشاره می‌کند که اروپا نیز از این بحران‌ها در امان نخواهد بود. کشورهای اروپایی، به ویژه آلمان و فرانسه، در حال حاضر دچار بحران‌های اقتصادی بی‌سابقه‌ای شده‌اند و این وضعیت به نفع آمریکا است. آمریکا با ایجاد وابستگی اقتصادی و نظامی، به دنبال تسلط مجدد بر اروپا است. او تاکید دارد که اروپا به وضعیتی شبیه به دوران پس از جنگ جهانی دوم بازخواهد گشت، جایی که آمریکا از این فرصت برای خرید نفوذ خود استفاده خواهد کرد.
یکی از نقاط کلیدی این تحلیل، بحران اقتصادی آمریکا است. مک‌گرگور معتقد است که بدهی بالای آمریکا و پایان نقش هژمونیک این کشور، باعث شده است که ایالات متحده به سمت جنگ‌های فرسایشی روی بیاورد. این جنگ‌ها، به زعم او، تنها راهی هستند که آمریکا می‌تواند خود را از بحران اقتصادی نجات دهد.
مک‌گرگور در پایان به این نکته اشاره می‌کند که این بازی برای آمریکا یک جنگ بقا است. یا این کشور موقعیت خود را بازمی‌یابد یا همه جهان را با خود به پایین خواهد کشید. برای ما، ایران، این جنگ چیزی کمتر از یک جنگ وجودی نیست. ما باید متوجه باشیم که هر تصمیمی که امروز گرفته می‌شود، تاثیر مستقیمی بر آینده‌مان و بقای ما خواهد داشت.
