خبرگزاری ادبی ویرگول : نخبهی شعر و ادبیات استان گیلان آقای مهراب ستمدیده در شب میلاد امام حسین شعری را با عنوان هنگامه شیدایی قرائت کرد که بخشی از آن را میخوانید :
سه شعبان شد و هنگامهی شیدایی شد
آمدی ، عرض و سما غرقه زیبایی شد
فطرسی را که خدا راند ز درگاه خودش
پر خود را به تو مالید و مسیحایی شد
بجز او کل ملائک به تو نازل گشتند
در کنار نفست در پی منزل گشتند
قبل مولود تو بودند اگر ناقص و کم
به امامی و ندیمی تو کامل گشتند
بانگ برداشت سما گفت حسین امده است
بر رخ خلقت مخلوق چو عین امده است
شاد باشید که روزی است خوش و فرخنده
رکن دوم ز مقام حسنین امده است
بانگ برداشت زمین گفت تویی ثارالله
پسر حیدر کرار و دم روح الله
قبل تو هرچه خدا بندهی افلاکی داشت
همه را خط زد و خود گفت تویی عبدالله
بنویسید حسین ابن علی آمده است
علت نفس خدای ازلی امده است
بعد پیغمبر و ان موج ولی اللهان
بنویسید دوباره که ولی آمده است
پسری که همه را غرق خودش خواهد کرد
آسمان را به وجود خود عطش خواهد کرد
نوح وقتی که شود رد ز دل طوفان ها
سجده بر رو و سر بی بدنش خواهد کرد
نیست پیغمبر و او حکم پیمبر دارد
حکم یک احمد و یک حیدر دیگر دارد
ال هاشم ز خدا یوسف اگرهم میخواست !
حال از یوسف کنعان فراتر دارد
بیش از هرچه که باشد پسر حیدر بود
رسم و ائین ستیز و جنگ را از بر بود
وسط پهنه اگر بود تک و تنها او
بازهم ظاهرا انگار که یک لشکر بود
ماندم و هستم اگر هست و تا هست حسین
دل حسین عشق حسین عدل حسین آه حسین
گل بیخار حسین عاشق سرمست حسین
طالب دردم اگر مرهم دردست حسین
ابوالاحرار حسین عزت اسلام حسین
باعث توسعه و شوکت اسلام حسین
مایهی هیمنه و فخر بنیهاشم بود
ایت الله و هم حجت الاسلام حسین
انکه دشمن بکند خوار و زمینگیر حسین
پسر شیر خدا هست و خودش شیر حسین
همه مردان عرب مدعی الحرب اما
چه شود گر بشود دست به شمشیر حسین
دین اسلام عجب زیور و زینی دارد
خسته منشین که حدیبیه حنینی دارد
دلخوشیم از خبر جنگ که بر گوش رسد
عاقبت صلح حسن جنگ حسینی دارد