هر چه قدر بیشتر سعی کنیم با جامعه غیر بسیار حساس هماهنگ بشیم و نیازهامون رو پنهان کنیم، از خود واقعیمون دورتر میشیم. پنهان کردن نیازها بیشتر از اینکه مفید باشه به ما آسیب خواهد رسوند.
تا به حال چند بار قبل از بیان نیازتون مکث کردید و به این فکر کردید که نیاز شما ممکنه چجوری روی دیگران تاثیر بگذاره و بعد تصمیم گرفتید اون رو ابراز نکنید؟ شاید از خودتون پرسیده باشید آیا با بیان نیازهام دیگران فکر میکنند من ضعیف و بیش از حد احساساتیام؟
گاهی ویژگی بسیار حساس بودن ما از طرف دیگران به درستی درک نمیشه. به همین خاطر ما یاد میگیریم که نیازهای خودمون رو پنهان کنیم. من در گذشته به امید اینکه برای افراد غیر بسیار حساس و فرهنگ شلوغ و برونگرا خوشایند باشم، سعی میکردم حساسیتم رو کاهش بدم. نمیخواستم اون فرد خسته کنندهای باشم که همیشه تمام دعوتها رو رد میکنه. در عوض همه نیازهام رو برای زمان تنهایی با خودم کنار گذاشتم و همرنگ دوستان غیر بسیار حساسم شدم. فکر نمیکنم در این تجربه تنها باشم. همه ما موجودات اجتماعی هستیم و میخوایم خودمون رو با دیگران سازگار کنیم و برای هماهنگ شدن، اغلب بخش حساس خودمون رو مخفی میکنیم.
افراد بسیار حساس به چه چیزی نیاز دارند؟
تحقیقات نشون میده نزدیک ۳۰ درصد افراد بسیار حساس هستند. هرچند هر آدم بسیار حساس منحصر به فرده و ممکنه حساسیتش رو به شیوههای متفاوتی تجربه کنه، اما برخی از نیازهای اصلی در تمام افراد بسیار حساس مشترکه. برای مثال:
• زمان تنهایی برای پردازش افکار و تجربیات
• یک محیط آرام (بدون نور شدید و ...)
• داشتن فضا (مانند یک پناهگاه) برای فکر کردن عمیق به مسائل
• زمان خاموشی بین کار و رویدادهای اجتماعی
• فیلم و برنامههای تلویزیونی غیرخشن
• و هر چیزی که بیشبرانگیختگی را کاهش بده.
چرا افراد بسیار حساس احساس میکنند باید نیازهاشون رو پنهان کنند؟
ما HSPها اغلب نیازهای خودمون رو درونی میکنیم تا با دیگران دچار تعارض نشیم. (ما همیشه از کشمکش فراری هستیم) با انجام چنین کاری، به خواستههای اولیه بدن و روحمون اجازه شنیده شدن نمیدیم. افراد بسیار حساس ممکنه نیازهاشون رو به عنوان یک مکانیسم دفاعی پنهان کنند، اما این کار به معنی ناپدید شدن اونها نیست. در اکثر مواقع برعکس این رخ میده. نیازهای ما بالاخره یک روش دیگهای برای جلب توجهمون پیدا خواهند کرد.
۴ دلیل برای اینکه به عنوان یک فرد بسیار حساس نباید نیازهامون رو پنهان کنیم.
۱. اگرچه همیشه نیازهای دیگران رو در اولویت قرار میدیم، اما نیازهای خودمون به همان اندازه درست و ارزشمند هستند.
افراد بسیار حساس احساس میکنند نیازهاشون نسبت به دیگران از ارزش کمتری برخورداره. چون باور کردهاند که حساسیتشون یک نوع ضعفه. با وجود این، باور داشتن به چیزی به معنای واقعی بودن اون نیست. اگر به گونهای بزرگ شدهاید که باور کردهاید نیازهای دیگران از نیازهای خودتون مهمتره، برای در اولویت قرار دادن نیازهاتون باید تمرین کنید.
در روانشناسی، مفهومی به نام "هرم سلسله مراتب نیازهای مازلو" وجود داره. طبق این نظریه، هر انسان قبل از برآورده شدن نیازش به امنیت، نیازهای اجتماعی و ... برای ادامه بقا، باید به نیازهای فیزیولوژیکیاش پاسخ بده. از لحاظ فیزیولوژیکی، ما به غذا، مسکن، تنفس و آب نیاز داریم. و برای داشتن احساس کنترل بر زندگی نیازمند سلامتی، امنیت مالی و محیطی امن هستیم. فراتر از نیازهای اولیه، هر فرد نیازهای منحصر به فرد خودش رو داره. میتونیم با داشتن مرز، نیازهای خودمون رو بیان کنیم و به صدای درونمون که همیشه صلاح ما رو میخواد گوش بدیم. شهود ما به طور غریزی، اون شرایطی که ما برای رشد کردن بهش نیاز داریم رو میشناسه. هر چند ما معمولا نیازهای دیگران رو در اولویت قرار میدیم و احساساتشون رو جذب میکنیم، نباید فراموش کرد که نیازهای مربوط به خصوصیت بسیار حساس بودن ما به اندازه نیازهای دیگران درست و ارزشمند هستند. نیازهای ما میتونند روشنگر مسیر ما باشند.
۲. با شناخت نیازها، خودمون رو از بند استرس رها میکنیم.
افراد بسیار حساس به خاطر سیستم عصبی بسیار حساسشون بیشتر از دیگران استرس رو تجربه میکنند. برای HSPها بیتوجهی به نیازها یک منبع استرسه. ما میتونیم با شناسایی نیازهامون این عامل استرسزا رو آرام کنیم. گاهی برخی نیازهامون آنقدر دفن شدهاند که ما به سختی میتونیم اونها رو بشناسیم و ابرازشون کنیم. برای پیبردن به اصلِ نیازهامون باید ذهن منطقیمون رو کنار بگذاریم تا به چیزهای خوبی دست پیدا کنیم و خودمون رو از بند استرس رها کنیم. خلاق بودن میتونه نیازهامون رو آشکار کنه. حتما نباید هنرمند باشیم. فقط باید ذهنمون رو باز بگذاریم. حتی خط خطی کردن روی یک تکه کاغذ میتونه به بالا اومدن خواستهها کمک کنه.
۳. سرانجام میتونیم از احساس گناهی که همیشه به دوش میکشیم رها بشیم.
احساس گناه حسی ناخوشایندیه. HSPها به عنوان افرادی با همدلی بالا، اغلب به خاطر احساسات شدیدی که تجربه میکنند، دچار سیل عاطفی میشن. این یعنی ما اکثر مواقع احساس گناه میکنیم. دوست بسیار حساس من! درخواست کردن یا ابراز نیاز نباید موجب احساس گناه بشه. تجربه احساس گناه بیشتر از اینکه چیزی درباره شما به عنوان یک فرد باشه، اغلب مربوط به تاثیریه که دیگران و جامعه بر شما میگذارند.
۴. با بیان نیازها، زندگی اصیلتری رو تجربه میکنیم.
وقتی در زندگی ارزشها و اهداف خودمون رو در نظر میگیریم، احساس دوست داشتنی بودن و مورد حمایت بودن میکنیم، اون موقعست که میتونیم بهترین خودمون باشیم. تنها زمانی به این نقطه میرسیم که به خود واقعیمون اجازه زندگی کردن بدیم و به صدای نیازهامون گوش بدیم، حتی اگر در شروع این کار برامون حس ناآشنایی داشته باشه.
به عنوان یک فرد بسیار حساس، اصیل بودن یکی از قدرتها و ارزشهای حقیقی ماست.
منبع:
https://highlysensitiverefuge.com/why-you-should-not-hide-your-needs-as-an-hsp/