ابتدا برای معرفی کات ها باید یاد بگیریم که خودِ تدوین چیست و با بودن یا نبودن تدوین در فیلم ها چه اتفاقاتی در اون ها رخ میده.. پس بی معطلی شروع کنیم.. :
تدوین فیلم (انگلیسی: Film editing) یکی از مراحل آخر فیلمسازی است که در پستولید فیلم انجام میشود و طی آن از انتخاب و پیوند نماهای موجود در فیلم خام (footage) و تبدیل آنها به سکانس برای رسیدن به فیلم نهایی بهره گرفته میشود. در دنیای فیلم «تدوین» همان نقش ذهن را در واقعیت به عهده دارد؛ بدین معنی که آنچه پنهان است، آشکار میکند و آنچه آشکار است اما نیازی به دیدن آن نیست، پنهان؛ یعنی انتخابِ بهترین تصویر برای دیدن. این مرحله شامل گزینش نماها و اندازه آنها، ردیف کردن نماها، صحنهها و سکانسها پشت سر هم، مخلوط کردن تمام صداها و تعیین میزان بلندی آنها و در نهایت در هم آمیختن و همگاه کردن صدای نهایی با تصویر است. این کارها به وسیله، استفاده از فیلم نامه دکوپاژ شده، قوانین و اصول فیلمسازی و ذوق هنری و خلاقیت تدوینگر، انجام میشود. اگرچه به این مرحله، مونتاژ و ادیت هم گفته میشود، اما تدوین وجه هنری این مرحله است و مونتاژ و ادیت بیشتر به معنی استفاده از ابزار است.
تدوین در سینما معمولاً بر عهدهٔ فردی که فیلمساز نباشد است، اما گاه فیلمساز بجای تدوینگر کار انجام می دهد. ازان مؤلفی همچون کوروساوا و بهرام بیضایی و برادران کوئن خود تدوین فیلمهاشان را برعهده داشتهاند.
امروزه با پیشرفتهایی که در عرصه تکنولوژی ویدئو و کامپیوتر رخ داده، کار تدوین گر، انعطاف، سرعت، دقت و سهولت بیشتری یافتهاست.
با تدوین میتوان روایتی را به صورت مداوم و سیال بیان کرد. تدوین زمان و مکان را فشرده میکند، عناصر متفاوت و پراکنده را مورد تأکید قرار میدهد و کنار هم میگذارد و آنها را چنان مرتب میکند که الگوهای معنایی خاصی ایجاد کنند. تدوین در ضمن، به نوعی واکنش تماشاگران را، شکل میدهد. برای مثال ارائه یک رشته نماهای کوتاه که به سرعت به یکدیگر برش میخورند، میتواند حس هیجان، حادثه و انتظار را در تماشاگر ایجاد کند، در حالی که نماهای طولانی آرامش بخش هستند، بر عنصر دراماتیک صحنه تأکید دارند و تماشاگر را با شخصیتها فیلم بیشتر درگیر میکنند. شیوه تلفیق صدا و تصویر هم، تأثیر بسیار مهمی بر تماشاگر دارد. برای مثال قابل شنیدن بودن یا نبودن گفت و گوها، ارائه موسیقی در لحظهای خاص از فیلم، بالا و پایین شدن حجم صداها، به گوش رسیدن صدای محیط و... همه و همه معنای خاصی میآفرینند و احساسات تماشاگر را به سمتی هدایت میکنند.
با این اوصاف می توانیم کارمان را با اولین نوع کات شروع کنیم: ? ? ? ? ?
این نوع کات مانند دیگر کات های معمولی است با این تفاوت که تدوینگر در حین حرکات کات می زند.
مثال: فیلم ماتریکس ۱ [ درگیری در فرودگاه]
همون طور که از اسم این کات معلوم هست این کات برای محو کردن صحنه استفاده میشه. برای مثال در اکثر فیلم های کلاسیک این نوع کات رو شاهد هستیم.
در این کات ابتدا صدا را می شنویم و سپس تصویر را میبینیم به بیان ساده تر: مخاطب درحال تماشای کلیپ A است اما صدای کلیپ B را می شنود.
در این کات ابتدا تصویر را میبینیم و سپس صدا را به بیان ساده تر: مخاطب درحال تماشای کلیپ B است اما همچنان صدای کلیپ A را می شنود.
تکنیکی که اغلب در فیلم های صامت شاهد شون هستیم که تدوین گر یک دایره ی سیاه را بر روی یک کارکتر یا یک مکان فیکس میکند و مانند ذره بین فقط او را نشان میدهد. همچنین این تکنیک برای جلب توجه بیننده به یک چیز یا کارکتر مورد استفاده قرار می گیرد.
نکته آخر
در اکثر فیلم های خوب تدوینگران معمولا از چند نوع کات استفاده میکنند و به این روش تدوین ترکیبی گفته میشه که در پایین نمونه ای خوب از اون رو میتونید تماشا کنید.