مهران  |  Mehran Hadian
مهران | Mehran Hadian
خواندن ۸ دقیقه·۸ ماه پیش

مطالعه موردی (Case study) خوب بسازیم

نوشتن مطالعات موردی برای نمونه کارهای UX ممکن است مبهم و طاقت فرسا باشد. نمونه‌های زیادی وجود دارد و اغلب آن‌هایی که مورد توجه قرار می‌گیرند، نمونه کارهای خیره‌کننده طراحان بصری هستند. دیدن زیباترین کارها می‌تواند الهام بخش باشد، اما اجازه ندهید که شما را از قالب ساده یک مطالعه موردی UX خوب منحرف کند.

در اصل، یک مطالعه موردی UX بر داستان سرایی عالی با ساختاری واضح و قابل درک متکی است.


مطالعه موردی UX چیست؟

به عبارت ساده، مطالعه موردی داستان یک پروژه طراحی است که شما روی آن کار کرده‌اید. البته هدف این است که مهارت‌هایی را که در پروژه استفاده کرده‌اید به نمایش بگذارید و به کارفرمایان بالقوه کمک کنید اگر برای آنها کار می‌کردید چگونه از آن مهارت‌ها استفاده می‌کردید.

یک مطالعه موردی معمولاً مانند یک مقاله بسیار بصری نوشته می‌شود و خوانندگان متنی در میان مجموعه‌ای از تصاویر انتخاب شده قدم می‌زنند. این فرصتی است برای به اشتراک گذاشتن آنچه می‌خواهید کارفرمایان بالقوه در مورد کار شما در این پروژه بدانند.

مطالعات موردی برای طراحان UX از دو نقطه نظر بسیار مهم هستند. اول، آنها به شما اجازه می‌دهند که به طرزی جذاب‌تر و کارآمدتر اطلاعات خود را برای کارفرمایان نمایش دهید. این به شما امکان می‌دهد که بیشتر از تجربیات و موفقیت‌های خود را نشان دهید تا بهترین انطباق را با نیازهای شغلی داشته باشید.

دوم، مطالعات موردی می‌توانند در مصاحبه‌های شغلی به شما کمک کنند. زمانی که در مصاحبه پرسشی در مورد پروژه‌های گذشته خود دارید، می‌توانید به راحتی از مطالعات موردی استفاده کنید تا به طور واضح و جامع توضیح دهید که چگونه با چالش‌ها روبرو شده‌اید و چگونه به راه‌حل‌های خلاقانه دست یافتید. به این ترتیب، این مطالعات موردی به شما کمک می‌کنند تا در مصاحبه به عنوان یک کاندیدا قابل توجه و قابل اعتماد نمایش داده شوید.

دستورالعمل های عمومی

با در نظر گرفتن این موضوع، مطالعات موردی UX در واقع دو داستان مهم را تعریف می‌کنند: داستان پروژه و داستان شما به عنوان یک طراح.

داستان پروژه، جواب به سوالاتی مانند مشکلی که حل کرده‌اید، کاربران مورد نظر شما، راه‌حل‌هایی که بررسی کرده‌اید و تأثیر آنهاست. این بخش از مطالعات موردی به ما اطلاعاتی ارائه می‌دهد که درک بهتری از چگونگی کار شما و تأثیر آن بر کاربران و سازمان را فراهم می‌کند.

داستان دوم، درباره شما به عنوان یک طراح و روند کار شماست. این شامل روش‌هایی است که انتخاب کرده‌اید و دلیل انتخاب آنها، چگونگی کار با محدودیت‌ها، و نحوه همکاری با تیم (یا کار بدون تیم) است. این بخش از مطالعات موردی به ما اطلاعاتی ارائه می‌دهد که درک بهتری از شما به عنوان یک طراح UX و رویکردها و تصمیم‌هایی که در طراحی‌های خود انجام داده‌اید، را فراهم می‌کند.

نحوه ساختار یک مطالعه موردی

ساختار یک مطالعه موردی می‌تواند به شما کمک کند تا داستان پروژه UX خود را به یک شیوه موثر و جامع روایت کنید. اینجا یک طرح کلی شش گانه برای ساختار یک مطالعه موردی آمده است:

۱. زمینه Background

۲. تعریف مشکل Defining the Problem

۳. درک کاربران شما Understanding your Users

۴. ایده‌پردازی اولیه یا جایگزین Early or alternate ideation

۵. راه‌حل نهایی Final solution

۶. مراحل و آموخته‌های بعدی Next steps and learnings

قبل از بررسی هر مرحله از مطالعه موردی، می‌توانیم یادداشت‌هایی اضافه کنیم که به خواننده کمک کنند داستان را بهتر فهمیده و به آن ارتباط بدهند. برای هر بخش، یک یا دو پاراگراف کوتاه و تصویری از یک محصول تحویلی قرار داده می‌شود که به صورت بصری داستان را نشان می‌دهد. این تصاویر باید بهترین جزئیات را برای هر مرحله نشان دهند و به خواننده اجازه دهند که با یک نگاه به آنها، مفهوم اصلی مطالعه موردی را درک کنند.

همچنین، باید مطمئن شویم که مطالعه موردی قابل اسکن است و متن به طور معقولی مختصر است. باید از هدرها، سلسله مراتب بصری قوی، و نقاط و لیست‌ها استفاده کنیم تا خواننده به راحتی بتواند اطلاعات مهم را درک کند. این رویکرد به ما کمک می‌کند تا مطالعه موردی را به یک شکل منسجم و قابل فهم برای خواننده ارائه دهیم.

زمینه Background

مقدمه یک مطالعه موردی محیطی را فراهم می‌کند که خواننده را با پروژه و زمینه‌اش آشنا می‌کند. این بخش به خواننده اطلاعات اساسی را ارائه می‌دهد تا درک بهتری از موضوع و هدف پروژه داشته باشد. برخی از سوالات کلیدی که در این بخش باید پاسخ داده شوند عبارتند از:

۱. شرکت و/یا محصول شما چیست؟

۲. برای حل چه مشکل کاربری تلاش کردید؟

۳. نقش شما چه بود؟

۴. از چه ابزار و روش‌هایی استفاده کردید؟

۵. بینش، تأثیرات یا معیارهای اصلی مرتبط با پروژه چیست؟

این سوالات و اطلاعات اساسی در مقدمه، خواننده را به درک بهتری از مطالعه موردی شما راهنمایی می‌کنند و زمینه‌ای را برای بقیه بخش‌های مطالعه فراهم می‌کنند.

تعریف مشکل Defining the Problem

در این بخش، باید به طور عمیق‌تر به مشکل یا چالش اصلی که با آن برخورد کرده‌اید، فرو بروید. این بخش به شما فرصت می‌دهد تا وجود و اهمیت مشکل را اثبات کنید و نیازمندی‌های کاربران و شرکت را مورد بررسی قرار دهید. برخی از موارد تحویلی که برای این بخش موثر هستند، عبارتند از:

۱. تجزیه و تحلیل یا داده‌های استفاده

۲. تحقیق بازار و معیارهای کسب و کار داخلی

۳. نتایج نظرسنجی یا نکات برجسته مصاحبه

با ارائه این موارد تحویلی، شما می‌توانید به طراحی خود به عنوان یک راه‌حل مؤثر برای مشکلات موجود بپردازید و خواننده را به درک بهتری از اهمیت و فوریت طراحی مجدد محصول خود برسانید.

درک کاربران شما Understanding your Users

در این بخش، نشان می‌دهیم که چگونه بر کاربران و تعامل آن‌ها با محصول شما تأثیر می‌گذارد. این شامل ارائه:

۱. شخصیت‌های کاربر

۲. مدل‌های ذهنی

۳. نقشه‌های سفر یا تجربه مشتری

که به شما کمک می‌کند تا بفهمید چه نیازها و مشکلاتی در مورد کاربران وجود دارد و چگونه می‌توانید این موارد را با طراحی خود در نظر بگیرید.

به عنوان مثال، با ارائه شخصیت‌های کاربر، می‌توانید نیازها، هدف‌ها، و ویژگی‌های کاربران مختلف را به خواننده نشان دهید. همچنین، ارائه مدل‌های ذهنی کاربران و نقشه‌های سفر یا تجربه مشتری، به شما کمک می‌کند تا فرآیند تفکر و تعامل کاربر با محصول شما را بهتر درک کنید و طراحی‌های خود را براساس این فهم بهبود ببخشید.

از طرف دیگر، این بخش نباید فقط در مورد فرآیند شما باشد، بلکه باید بیان کند که کاربران چه کسانی هستند، چه نیازهایی دارند، و چه تجربیاتی را انتظار دارند. این یافته‌ها باید کار طراحی شما را راه‌اندازی کند و ارتباط مستقیمی بین نیازها و خواسته‌های کاربران و طراحی محصول شما ایجاد کند.

ایده‌پردازی اولیه یا جایگزین Early or alternate ideation

این بخش از مطالعه موردی می‌تواند بسیار گسترده یا محدود باشد، به دلیل نیاز به نشان دادن جنبه‌های مختلف فرآیند و تعامل کاربران با محصول. بنابراین، استفاده از:

۱. نمودارها

۲. قلم و کاغذ یا وایرفریم‌های دیجیتال با کیفیت پایین

۳. نقشه‌های سایت

می‌تواند به شما کمک کند تا این موارد را به خواننده نشان دهید.

به عنوان مثال، اگر آزمایش‌های اولیه انجام داده‌اید یا با محدودیت‌هایی مواجه شده‌اید که کار طراحی آینده شما را تعیین می‌کند، حتماً آنها را در این بخش نیز وارد کنید. این نشان می‌دهد که چگونه از تجربیات گذشته خود در طراحی آینده خود استفاده کرده‌اید و چگونه این تجربیات به فرآیند و راهبردهای آینده شما تأثیر می‌گذارد.

از طرف دیگر، این بخش نباید فقط در مورد تکنیک‌ها و ابزارهای استفاده شده در فرآیند طراحی باشد، بلکه باید مفاهیم جدیدی را به خواننده آموزش دهد و نشان دهد که چگونه این فرآیند و تعامل با کاربران به توسعه و بهبود محصول منجر شده است.

راه‌حل نهایی Final solution

این بخش باید شامل کارهای نهایی است که روی پروژه انجام داده‌اید، مانند جریان‌های فریم یا مدل‌های رنگی، و هر محصول نهایی که به آن منتهی شده است. باید روشن باشد کدام کار متعلق به شما است و کدام کار نیست. هر گونه تصمیم یا محدودیت کلیدی که طراحی را نسبت به مراحل قبلی تغییر داده است، باید توضیح داده شود. اگر یافته‌های آزمایش قابلیت استفاده را وارد کرده‌اید، عالی است. در غیر این صورت، سعی کنید از بهترین روش‌ها استفاده کنید تا به شما در توضیح تصمیمات خود کمک کنند. مراجعه به دستورالعمل‌های طراحی متریال، WCAG یا رابط انسانی می‌تواند دلیل طراحی شما را نشان دهد.

اگر بتوانید تأثیر کار خود را نشان دهید، این می‌تواند یک مطالعه موردی خوب داشته باشد و آن را برجسته کند. اگر پروژه شما قبلاً ساخته شده و در دسترس کاربران قرار گرفته است، نگاهی به تجزیه و تحلیل، داده‌های رضایت یا سایر معیارها بیندازید. ببینید چه چیزی را می‌توانید در مطالعه موردی خود برجسته کنید تا نشان دهید چگونه طراحی شما تجربه کاربر را بهبود بخشیده یا به اهداف تجاری دست یافته است. در حالت ایده‌آل، می‌توانید به بیانیه اصلی مشکل و اهداف تجاری خود از مقدمه مراجعه کنید.

اگر راهی برای نشان دادن تأثیر پروژه خود ندارید، نحوه اندازه‌گیری تأثیر را مشخص کنید. نشان دادن نحوه اندازه‌گیری موفقیت نشان می‌دهد که می‌توانید این کار را در پروژه‌های آینده انجام دهید.

مراحل و آموخته‌های بعدی Next steps and learnings

در پایان، مطالعه موردی خود را با به اشتراک گذاشتن مراحل بعدی طراحی و برخی از بینش‌های کلیدی که از پروژه آموخته‌اید، به پایان برسانید. این فقط یک خلاصه نیست! هیچ پروژه‌ای کامل یا نهایی نیست. نمایش مراحل بعدی راهی عالی برای نشان دادن رویکرد تکراری تفکر شما (بدون نیاز به انجام کار!) است.

همچنین، بسیاری از شرکت‌ها پس از هر پروژه، برای شناسایی چالش‌ها و بهبود فرآیندهای آتی، مروری به گذشته انجام می‌دهند (یا باید انجام دهند). از این فرآیند و بینش‌هایی که از آن به دست می‌آورید برای اطلاع‌رسانی به مطالعه موردی خود استفاده کنید. اینکه کارفرمایان بدانند توانایی تفکر دارید، نشان دهنده فروتنی، خودآگاهی و ارزشی است که می‌توانید برای یک تیم به ارمغان بیاورید.

افکار نهایی

مطالعه موردی واقعاً داستان شخصی شما در حوزه طراحی را به شرکت‌ها و کارفرمایان نشان می‌دهد. این داستان منحصر به فردی است که نشان می‌دهد چه کسی هستید و چگونه با استفاده از مهارت‌ها و دانش خود یک مشکل را حل کرده‌اید.

مطالعه موردیcase studyطراحیطراحی رابط کاربریطراحی تجربه کاربری
User Interface Designer
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید