امروز بعد حدود شیش ماه تصمیم گرفتم از زندگی فریلنسری براتون بنویسم.قبل اینکه فریلنسر بشم در یک شرکت آموزشی کار میکردم..کار که چه عرض کنم مگس پرانی میکردم پروزه میگرفتم از بیرون انجام میدادم و برای مگس پرانی هایم هم پول میگرفتم ...
کم کم حس کردم اخلاقن درست نیست..سو استفاده از اعتماد مدیران.. خلاصه استعفا نوشتم و به شکل کاملا عجیبی درامدم به صفر رسید در ماه...
حالا هر چقدر کار کنم پول میگیرم
در کل زندگی فریلنسری به دو بخش تبدیل میشه بخش های جذاب و بخش های ازار دهنده
1-بخش های جذاب:خب از میز پر خوراکی و شلوار راحتی براتون بگم تا PS4 و غذایی اماده و.... و اینکه از ترافیک و 100 البته از مترو راحت شدنم.کسی بهم دستور نمیده ..هر تایم بخوام میخوابم هر تایمی بخوام بیدار میشم.وسط هفته میرم مسافرت اخر هفته کار میکنم و.....
2-بخش های ازار دهنده:چیزی به اسم حقوق نداریم...صفر... باید کار کنی باید علاوه بر کار با غولی به نام تنبلی بجنگی..جنگ بسیار سخت..مهم ترین بخشش همینه چون دشمنت اگر پیروز بشه تو رو نمیکشه و...
بلکه خوابی اروم بازی های کامپیوتری و غذا ها زیاد و حس راحتی بهت میده....فک کنم جز معدود نبرد هایی که ادم دوس داره درش ببازه...صبح ها بهت میگه کارفرما کاریت نداره پروؤه دیرتر بشه پس بخواب..عصر های با ps4 بهت چشمک میزنه..هوای رو بگوووووو اصلا میشه هوای بهار و زیبا...خلاصه امیدوارم در این جنگ نابرابر پیروز بشید
توصیه ها:
1-حتما ساعات کاری تون رو یاداشت کنید و هدف گذاری کنید
2-حتما صبح زود پاشید
3-حتما تفریح کنید و اخر هفته ها کلا کار تعطیل کنید
4-زمان هایی به کسب کارتون و پیشرفتش فکر کنید
5-از زندگی زیبا فرلنسری لذت ببرید