سخت کوشی ذاتاً مقدس است و ارزش پاداش دارد.
بله بله بله، می دانیم که سخت کوشی به معنای سخت و زیاد کار کردن خالی نیست! سخت کوشی، بهینه، باهوش و درست کار کردن است و معمولا منجر به خلق ارزش (مادی یا معنوی) می شود اما چه چیزهایی باعث می شوند که خیلی ها، این اصل را نادرست بدانند یا حتی با پذیریش آن موفق به رعایت اخلاق کاری در طول زندگی کوتاه شغلی خود نشوند؟
برای اخلاق کاری تعاریف و فاکتورهای متنوعی ارائه شده که عمده آنها روی مسائل مشترکی تاکید دارند. در ادامه به فاکتورهای مشترک این تعاریف اشاره می کنیم و درباره هریک توضیح مختصری می دهیم.
حرفه ای بودن با توجه به مشاغل مختلف می تواند خصوصیات منحصر به فردی داشته باشد اما در بسیاری از مواردِ مشترک، نمود بیرونی آن قابل مشاهده است:
کارمندانی که سعی در تقویت اخلاق کاری خود دارند سعی می کنند برنامه های روزانه کاری ایجاد کرده و آن را دنبال کنند. برای بهبود بازدهی می توان:
در دنیای امروز بیشتر کارها یا گروهی انجام می شود یا از طریق همکاری واحدهای (منفرد) شکل می گیرند. برای تقویت اخلاق کاری باید بدانیم که ما در نهایت عضو یک تیم و با اهداف کاری مشترک هستیم. برای بهبود کارایی در تیم به یاد داشته باشیم:
نه شما در حال خواندن یک متن از سخنرانی انگیزشی (یا بازاریابی شبکه ای) نیستید و موفقیت در اخلاق کاری گستره ای تا بی نهایت و جمله های بی سر و ته را در بر نمی گیرد. به یاد دارید که بازدهی بهینه یکی از فاکتورهای مشترک در تقویت اخلاق کاری است که در آن شما اهداف قابل دستیابی کاری را در بازه های زمانی محدود برای خود تعیین می کنید. همچنین امکان دارد این اهداف برای شما از سمتی بالاتر تعیین شوند که آن هم طبیعی است. فاکتور مصمم بودن این نکته را یادآوری می کند که برای بازدهی بهینه باید:
همه فاکتورهای مطرح شده پیشین در این فاکتور نمود پیدا می کنند. در واقع برای ارائه کار با کیفیت به صورت مداوم باید حرفه ای باشید، بازدهی خود را افزایش دهید، به خوبی در قالب تیم ها کار کنید و برای رسیدن به اهداف تعیین شده مصمم باشید اما این فاکتور همیشه در گرو سواد و دانش کاری است (باید در مدح و ستایش سواد کاری هم بنویسم!)
فرهنگ عامه فاکتورهای بخش قبل را ساده سازی کرده و می گوید: