مهردخت شریف
مهردخت شریف
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

جلسه هشتم مهردخت شریف

۱۷/۸/۹۹

بحث امروزمون یه بحث خاصه?

نمی‌دونم چقدر آماده‌اید که بشنوید یا چقدر گوش شنوا دارید‌.

گاهی ما حرف خوب رو میشنویم ولی باز حرف خودمون رو می‌زنیم.


برای این کار نیاز به عزم جدی داریم برای حرکت به سمتش.


? ما چرا مهردخت را راه انداختیم؟

قرارمون اجماع خوب در بچه‌های‌ خوب بود.

گفتیم بچه‌هایی که تقریبا هم‌فکر و هم‌نگاهید، بیاید شماها باهم جنگ نکنید، به هم یاری برسونید، به هم چفت بشید تا اتفاق مبارکی بیفته که ما آدما کمتر همدیگر رو بزنیم و بیشتر بهم یاری برسونیم

بحثی رو می‌گیم تا منجر به اتحاد و یکی شدن بشه.

چطور می‌تونیم این انسجام رو ایجاد کنیم و چطور میتونیم کار کنیم و همدیگر رو اذیت نکنیم


? چرا نمی‌توانیم با کارهای هم، همدیگر را تقویت کنیم؟


جبهه روبه‌روی شما، گروه رقیبه، البته نه به معنای بد رقابت.

آدما با هم رقابت می‌کنن که روزبه‌روز رشد کنن، همه میخوان بهتر و بیشتر خدمت کنن مثلا!

گروه های رقیب رو ببینید؛ شعر و ادب، موسیقی، کوهنوردی، محیط زیست، ...

جنس این گروه ها اینطوریه که به راحتی می تونن همه با هم مشت بشن. اگه قرار باشه اینا یه نفر بشن و از یه در ورود کنن به راحتی مثل اعضای مختلف بدن به هم می چسبن و عبور می کنن.


? درمقابلش، تشکل‌های فعال اینوری دانشگاه، به تنهایی خودشون در همه حوزه‌ها می‌تونن ورود کنن حتی اگه مثلا کانون قرآن یا مهدویت باشن.

مثلا هنر قرآنی، ادبیات قرآنی، سیاست قرآنی یا مهدوی ...


تشکل‌های اونوری اما همه باهم متحدند، جیگرشونو...

با اینکه ماها نوع شعارهامون همه عین همه، یکی باید باشه مارو به وحدت برسونه!!

ما قرارنیس در همه کارها ورود کنیم!

ما اساسا تشکل‌های جامعی داریم، همه می خوان همه‌کاری بکنند، همه از یک سوراخ نمی‌توانند رد شوند، همه مشت‌ها از یک دریچه رد نمی‌شه، اما آنها همه باهم متحدند و کلشون شدن یک مشت، و رد می‌شن!

هفت‌هشت تا دست در یک سوراخ باریک نمی‌رود، اما اگر اینها یکی شوند میروند در سوراخ و موفق می‌شوند.

حوزه کاری و نقش‌های هرکدام متفاوته!


♦تقسیم‌بندی‌های ما با هم تداخل داره...

الان مثلا بچه‌های هیئت یا بسیج یا انجمن هرکدوم می‌تونن داد بزنن...

ولی اگر یکی بیاد بگه آقا من دادشو می‌زنم، تو نشریه رو بده، تو آیاتشو بده، بازیگر رو اون یکی بده، یکی دیگه غذا بده‌...

گاهی اوقات چندین تشکل همزمان دارن یک کار رو انجام میدن!

در سیستم ما زمینه‌ی تفرقه وجود داره، تشکل‌های دینی میگن اون یکیا اینو بد انجام می‌دن ما میایم بهترشو انجام میدیم...

اونها ظاهرشون متحد نیست اما جامعه مخاطب رو با خودشون همراه می کنند، در اصل آبشخور همه‌شون ماهوارست...

اما ما نوع طراحی‌هامون ورود در کار هم رو داره اما جریان اونور تداخل کاری ندارن.


? بریم به سمت راه‌حل

اگر مسئولین ما دنبال این نبودن که دکان جدید راه بندازن، و دغدغشون این بود که به سیستم موجود کمک کنن همه کارا روبه راه میشد.



? ما زمینه های تفرقه داریم که به خاطر دغدغه‌های دینی به وجود اومده نه بدی و یه جاهایی هم *نفس* حضور داشته.

خدا میگه اگر همه به یک ریسمان چنگ بزنید می‌بینید عه همه باهمید و دارید یک کار انجام می‌دید، واعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرقوا


? روند کار متحد:

۱- موضوع هایی را محور کنید

۲- جلسات مشترک ایجاد کنید

۳- نقش ها و کارهایی که باید انجام بشه مشخص کنید، برای هرگروه یک نقش بگذاریم


? تقوا باعث میشه وقتی کسی از تو بهتره بری کنار و میدونو بدی به اون که منجر میشه به پیروزی.

قران میگه، ایمان بیارید به خدا و رسول و هرجا اختلافی بینتون پیش اومد برگردید به سمت رسولتون تا اون مشکل رو حل کنه، الان ولایت فقیه اون سیستم رسوله.

سیستماتیک ترین دید نظام ولاییه.


? شما اینطوری عملیات بکنید، به طور واحد نسبت به یه اتفاق حرکت کنید، بعد یه مدت دانشگاه رو دانشگاه اسلامی ایده آل می‌کنیم.


ما واقعا خودمون رو در دفاع مقدس ببینیم، ما جنگ تمام عیار داریم، دارن فوج فوج جوون‌هامون رو میبرن، اونوقت تو خودمون داریم با هم می‌جنگیم

اونوقت می‌گیم آقا بیا، اقا میگه کجا بیام شما همو یاری نمی‌کنید میخواید منو یاری کنید.


? شماها باید باهم عقد خانومانه بخونید، باید باهم بشید خواهر.

باید باهم اینقدر چفت باشید که کسی نتونه بینتون تفرقه بندازه، باید جون بدید برای هم، دلتون برای هم تنگ بشه، لحظه به لحظه بی‌قرار هم بشید.


? پیغمبر دلش تنگ می‌شد برای امیرالمومنین، نیمه شب بی‌قرار میشد غلامش رو می‌فرستاد دنبال حضرت امیر، میومدن تا صبح باهم صحبت می‌کردن‌.

بی‌قرارشید برای هم.

اینقد خدا خوشحال میشه.

باید بمیری اگه دوستت بیقرارت باشه و تو آرامش داشته باشی.


☁ بچه ها اینا دین خوشگل ماست، نظام ولایی هم اینو یاد می‌ده، مال ماهم نیس خدا اینو برقرار کرده...

الله ولی الذین آمنوا، یخرجونهم من الظلمات الی النور

خدا میگه من پدر شیطونو درمیارم ولی فعلا بهش مهلت دادم

ما باید نفسو بذاریم کنار، بین خودتون رو محبت ایجاد کنید، دلتون برای هم تنگ بشه، بعد می بینی جلسه مشترک به سه سوت شکل می‌گیره، میگه وای دوستم صدام زد.


فدای این فرهنگ که حب الحسین جمعشون می‌کنه


? خداییش قشنگیای دین رو متوجه می‌شید، حقیقت دین رو متوجه می‌شید، خداییش برای این پیغمبر رحمت ما فدا نشیم، برای این ولایت فدا نشیم، چجوری میتونیم به امام زمان بگیم یابن الحسن، واجعلنا من اعوانه و انصاره، منو از یاورانت قرار بده، کسانیکه از تو حمایت می‌کنن، و جلوی تو شهید بشیم...

چقد اینا قشنگه...

دید سیستمی اسلام مارو بیین چقد قشنگه....

? چطور با وجود تفاوت هامون با هم متحد بشیم:

بهم سخت نگیرید، بهم گیر ندید

اگر اون اشتباه هم کرد شما قربون صدقش برید، اگه قربونش بری به تقوا و مومن نزدیک‌ترید...

اشتباهی کرد یهو بگی الهی فدات بشم...

مومن میره به این سمت که ایراد درنیاره، مشرک میره به این سمت که ایراد دربیاره.

ما دنیامونو خوشگل می‌کنیم، قیامت هم محشر میشه...

دوره آموزشی مهارت آموزی دختران، مهردخت دانشگاه صنعتی شریف
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید