۵/۷/۹۹ - نهاد شریف- استاد گمار
در مورد متقین حرف زدیم.
گفتیم : همّام از امیرالمومنین خواست که بگه متقین چه کسانی هستند.
امیرالمومنین گفت متقین "اهل فضائل" هستند (آنچه خوبان همه دارند، تو یکجا داری!)
حالا امیرالمومنین، شرح بده، یه جوری توصیف کن که انگار داریم این متقین رو جلوی خودمون می‌بینیم!
می‌فرماید: «منطقهم الصواب.»
? گفتار صواب:
۱- حرف درست؛
خیلی از حرفا درسته، مثلا میگه حاج‌آقا چقدر جلفه!من میگم بله حرف درستیه! با اینکه من واقعا جلف نیستم، ولی در نظر بعضی‌ها من جلفم ?
حرف درست زدن یعنی حرف غلط نزن! مثل ماهواره‌ها، اونایی که با جامعه اسلامی دشمنن.
۲- این حرف درست رو، خوب بگو؛ درست حرف بزن.
من خیلی حرف‌های خوب دارم ولی اون حرف رو درست نمی‌زنم.
وقتی ما بچه مذهبی‌ها دور هم جمع میشیم خیلی وقت‌ها درست حرف نمی‌زنیم و این منجر به اختلاف و ناراحتی میشه. (بالاخره ما باید خودمونو آنالیز کنیم.)
مثلا با آقایون که جلسه داریم، بعضی وقت‌ها می‌خوایم همو بزنیم!
خانومه میاد میگه: حاج‌آقا این چه حرفی بود که اون زد؟!
من اینجور مواقع میگم: خب حرف درستی بود!
بعد از یه مدت که می‌فهمن حرف درستی بود میگن: خب چرا اینجوری میگه؟!
من چه جوری باید بگم که کسی برداشت غلط نکنه؟
این خیلی مهم و البته سخته.
من وقتی دیدم خانم یوسفی و دو نفر دیگه گفتند تخته بهتره می‌خواستم برم سمت تخته. ولی خانم عاطفی نیا گفت:نه! همین‌جوری خوبه. منم گفتم: چشم! هر چی شما بگید. (با ترس!)
خانم عاطفی نیا اگر می‌گفت ولی به نظرم کمتر حرکت کنید بهتره، من می‌گفتم راست میگن، اینم نکته‌ایه.
شما نظرتون رو گفتید، ولی نظر شما یه قطعیتی داشت توش. مطلب شما مطلب درستیه ولی یه جوری گفتید من از این پشت ترسیدم!
? «منطقهم‌الصواب»
شما چون تشکیلاتی هستید، گاهی یه جوری حرف می‌زنید گارد پدید میاد. سر این گفتنه‌ست؛ این دهان یه وقتایی یه اصطلاحاتی ازش بیرون میاد که باید کنترلش کرد!
شما اگر خوب بگید همه میگن به به! مثل اذان گفتنه‌ست. بعضی‌ها میان اذان بد میگن! فقط می‌خوان اذان بگن.
- استاد مگه من چی گفتم؟ من حرفم و زدم!
توی این فیلمای دیدارها دیدید؟ یه دانشجویی که مثلا مخالف آقای روحانیه، میاد صحبت می‌کنه؛ فقط بچه‌هایی که با آقای روحانی ضدن میگن ایول!
بعد میگن ما حرف زدیم کسی گوش نداد.
[یا میگن:]
- چرا نمی‌ذارید ما حرفمونو بزنیم؟
- خب بگو! کسی جلوتو نگرفته!
نتیجه‌ی حرف زدن ما چیه؟ هر جا که نباید حرف زد! خب یه وقتایی خودت رو نگه دار. خودداری هم خوبه!
اینا یه سری قواعده، یه سری تکنیکه.
مثلا در جلسه‌ای بودم با سرداران سپاه. یه آقای ایکسی بود که زمانی فرمانده‌ی همه‌ی اینا بود، اما حالا بازنشسته شده بود و شده بود نیروی فرمانده‌ی جدید. آقای ایکس یه انتقادی داشت که می‌خواست تو جلسه بگه، من بهش گفتم صبر کن، نگو.
بعد من حرف زدم و اون فرمانده‌ی جدید رو چسبوندم به طاق! و همون نظر آقای ایکس رو اینجوری رو به فرمانده جدید گفتم: به نظرتون خوب میشه اینجوری کنیم؟ بعد آقای ایکس حرف زد، نتیجه‌ش اینه که حرفش به کرسی نشست.
چرا این کار لازم بود؟ چون آقای ایکس با اون همه جایگاهش با توپ پر میخواد بگه، شاید ادب رو رعایت نکنه، منِ گمار اینو میگم.
میگم: اینجور بشه به نظرتون خوب نیست؟ بعد طرف هم یه کم فکر می‌کنه میگه چرا. (گاردی نداره، گاردش شکسته میشه)
الآن تو فضای سیاسی هم همینه.
خوب حرف زدن مثل چاشنی زدن به غذا هست.
چاشنی چیه؟
وقتی من داداشم کشک بادمجون درست می‌کنه، همه‌ی خانوما جمع میشن ببینن چیه! چرا؟ چی‌کار کرده داداش من؟ همون کشک بادمجونه. فقط یه سری ادویه میزنه توش.
بچه‌ها شده شما، کسی رو ناراحت کنید؟
خیلی وقت‌ها طرف می‌ذاره و میره.
ما یه کلمه‌ای شنیدیم: درست حرف بزنیم.
بعد میگیم: درست میگم دیگه، مگه ما چی گفتیم؟
الآن همه میگن «مگه ما چی‌گفتیم» و دانشگاه میره رو هوا!
خب این مدلی که شما گفتی حرص طرف مقابل درمیاد!
میان پیشم بیانیه رو نشون میدن، میگن: استاد مگه من بد گفتم؟
میگم: بله شما نابود کردی.
(بعد برداشته تو صفحه‌ی روزنامه‌ی جوان گذاشته:| خب قبل اینکه بذاری اونجا بیا نظر منو بپرس)
منم می‌شورم! مگه تعارف دارم؟! یا وام‌دار کسی هستم؟
- این مدلی که گفتی نابود کردی.
- اگه ما نگیم، کی بگه، امر به معروف چی؟!
زمان امیرالمونین! یک آدم حسابی‌ای بود که به امیرالمومنین هم خیلی نزدیک بود. (فکر کنم دانشجوی شریف بود!)
رفیق امیرالمومنین، انسان خوب!
وقتی حکومت وقت خواست اونو تبعید کنه، امیرالمومنین ازش دفاع نکرد، گفت زبان تندی داشت.
بعد میگفتن: ما نهج‌البلاغه رو حفظیم!
- خب فهم کردی؟
- نه!
- مصداق بلدی؟
- نه!
? بچه‌ها این خطبه‌ی متقین رو خوب بخونید.
بعدش تو گروه با هم دیگه بحث رو بالا و پایین کنید، مصادیق رو مطرح کنید.
تا منجر به این بشه که یواش یواش مهارت‌های گفتاری را تمرین کنید و خوب حرف زدن را چاشنی کنید.
شما نیستید میگید: حاج‌آقا گمار، شما خیلی استاد خوبی هستید، بیانات‌تون خیلی شیرینه، ولی چرت و پرت گفتید.
خب این چه چاشنی کردنیه؟!
یا بعضی‌ها میگن دستتون درد نکنه، ولی دیگه لطفا تموم کنید. :/
بحث رو جمع کنم:
? اهل تقوا حرف می‌زنن، همه می‌خوان بخورنشون!
چون حرف درست میزنه، حرف درست رو درست میزنه، بی‌جا هم نمی‌زنه، خوشگل‌ش هم می‌کنه.
? زینب کبری در کوفه حرف زد، همه زدن زیر گریه.
بعد امام سجاد پرسید: اینا برای چی گریه می‌کنن؟مگه اینا پدر ما رو نزدن کشتن؟ حرف زینب کبری منجر میشه که همونا خون گریه کنن..
- حاج‌آقا مگه حرف زدن اینقدر مهمه؟ (هیچ کدوم از بچه‌ها باور نمی‌کنن که دارن نابود می‌کنن طرف مقابل رو!)
- بله، اگر نمی‌دونستید، ساعت خواب!
- حاج‌آقا ما فرستاده بودیم حرف بزنه، این اصلا حرف نمی‌زنه!
- خب باریکلا، بیاد ببینم.
بعد میایم می‌بینیم ایشون حواسش به آدمای توی جلسه بوده. درسته چیزی نگفته، ولی یه مدیریت کرده، ۶ هیچ به نفع شماست.
ما میگیم «الناسُ عبیدُ الدنیا و الدین لعق علی السنتهم ...» حفظیم اینا رو. میگیم وای اینا چه آدمایی بودن امام حسین رو یاری نکردن؛ ولی خودمون؟!
? اگر دین داری درست رفتار کن، درست حرف بزن.
(بگیم: وای خوش‌تیپ‌مون اومد.?
به جای اینکه بگی: نگاه چه تیپی هم زده? )
خدا ایشالا بهتون قوت بده فرصت تمرین کردن بده ??
