کارآفرینی اجتماعی از مفهوم کارآفرینی متمایز است، ولی با این وجود اشتراکات زیادی را با این مفهوم کلاسیک دارد. ژان باپتیست سای، یک اقتصاددان فرانسوی، کارآفرین را به عنوان فردی که یک ایده را «اتخاذ» کرده و چشماندازها را به نحوی ارتقا میدهد که تاثیر یک ایده روی جامعه را تغییر میدهد. با این حال، تفاوت میان «کارآفرینی» و «کارآفرینی اجتماعی» از مقصود وجودی آنها نشات میگیرد. هدف کارآفرینان اجتماعی این است که جامعه را در مقیاسی بزرگ تغییر دهند، در حالی که کارآفرینان کلاسیک در صدد افزایش حاشیه سود خود هستند.
مفهوم «کارآفرینی اجتماعی» ایدهی ناب و بدیعی نیست، ولی اخیراً در میان جامعه و تحقیقات آکادمیک محبوبیت بیشتری یافته است، به ویژه بعد از انتشار کتاب «ظهور کارآفرینی اجتماعی» توسط چارلز لیدبیتر. در تعریف امروزی کارآفرینی اجتماعی بسیاری از فعالیتهای مرتبط با توسعهی جامعه و مقاصد متعالی اجتماعی جای میگیرند. با وجود تعاریف تثبیت شده هنوز هم تعریف کارآفرینی اجتماعی سخت به نظر میرسد، چون میتواند فرمهای متعددی به خود بگیرد. یک تعریف وسیع و گسترده از مفهوم به انجام پژوهشهایی بین رشتهای منجر میشود که باعث میشود درکی جامعتر از موضوع داشته باشیم و به طور پیوسته اعتقاد ورای کارآفرینی اجتماعی را به چالش بکشیم. صرف نظر از اینکه یک سازمان در چه بخشی از جامعه قرار دارد (برای مثال، شرکتها، یا انجمنها یا جوامع)، کارآفرینی اجتماعی روی تاثیری اجتماعی(Social Impact) که یک فعالیت دارد متمرکز است. اینکه کارآفرینی اجتماعی بشردوستانه هست یا خیر اهمیت کمتری دارد نسبت به اینکه چه تاثیری روی جامعه میگذارد.
اصطلاح کارآفرینی اجتماعی برای نخستین بار طی دهههای 1960 و 1970 میلادی و در ژورنالهای با موضوعیت تغییرات اجتماعی مشاهده شد. طی دهههای 1980 و 1990 میلادی این اصطلاح بیشتر مورد استفاده قرار گرفت و دلیل ترویج آن، بیل درایتون موسس آشوکا: نوآوران برای عموم، و دیگران از جمله چارلز لیدبیتر بودند. از دههی 1950 میلادی تا دههی 1990، مایکل یانگ یک مروج پیشگام کارآفرینی اجتماعی بود و در دههی 1980 توسط پروفسور دنیل بل در هاروارد به عنوان موفقترین کارآفرین بنگاههای اجتماعی لقب گرفت. وی این لقب را وامدار نقش خود در ایجاد بیش از شصت سازمان جدید در سرتاسر جهان است. از میان این سازمانها میتوان به مدرسهی کارآفرینی اجتماعی (SSE) اشاره کرد که در بریتانیا، استرالیا و کانادا فعالیت میکند و از افراد حمایت میکند تا ظرفیتهای خود را بالفعل سازند و بنگاههای اجتماعی و کسبوکارهای اجتماعی را تاسیس، توسعه و پایدار سازند.
اگرچه این عبارتها به ظاهر جدید میباشند، ولی در طول تاریخ میتوان کارآفرین اجتماعی و کارآفرینی اجتماعی را مشاهده کرد. اگر بخواهیم فهرستی از افراد برجسته که فعالیتهایشان تجلی تعریف امروزی «کارآفرینی اجتماعی» هستند را تهیه کنیم، در میان آن نام افرادی چون فلورنس نایتینگیل، موسس مدرسهی پرستاری و توسعهدهندهی پرستاری مدرن؛ رابرت اوون، موسس جنبش تعاونی؛ و وینوبا بهاوه، موسس جنبش هدیهی زمین در هند، همایون صنعتی زاده موسس گلاب زهرا به چشم خواهد خورد. طی قرن نوزدهم و بیستم، برخی از موفقترین کارآفرینیهای اجتماعی به نحوی موثر میان حوزههای مدنی، حکومتی و کسبوکاری انجام شدهاند. این پیشگامان ایدههایی را ترویج دادند که توسط عموم مردم در زمینههای رفاهی، آموزشی و سلامت مورد پذیرش قرار گرفت و اجرایی شدند.