گاهی اوقات از علاقمندان به حوزه کارآفرینی به خصوص مشتاقان راهاندازی استارتآپها میشنویم که ایدههای استارتآپی تکراری و تقلیدی شدهاند گاهی تقلید از نمونههای خارجی که در ایران وجود ندارد و یا به دلیل تحریمها قابلیت استفاده از سرویسهای آنها وجود ندارد و گاهی تقلید از نمونههای موفق ایرانی. به نظر برخی یافتن ایدههای خوب با قابلیت رشد بالا که مورد استفاده قشر کثیری باشد و بتواند در آینده سودآوری زیادی داشته باشد دشوار شده و بسیاری از ایدههایی که مطرح میشوند مناسب راهاندازی یک استارتآپ موفق نیستند.
در این مقاله قصد دارم شما را با ایدهها و فرصتهایی آشنا کنم که در کشور ما کمتر و در برخی موارد اصلا به آنها به عنوان یک ایدهی استارتآپی و یا فرصتی برای یک کارآفرینی پرداخته نشده است.
همه ما با مسائل و مشکلات اجتماعی آشنایی داریم و با بعضی از آنها مثل ترافیک شهری، آلودگی هوا، کاستیهایحملونقلعمومی، کودکانخیابانی، متکدیان، موشهای فاضلاب و ... در طول روز برخورد میکنیم.
به کرات از رسانههای جمعی میشنویم که در آینده نزدیک با چالشهای بزرگی از قبیل کمبود حاملهای انرژی، کاهش ذخایر آبی، آلودگی محیط زیست، جمعیت روبه سالمندی، هزینههای کلان بازیافت زبالهها و معادن طبیعی رو به اتمام و ... روبهرو خواهیم شد.
از سوی دیگر آمار افزایش زنان سرپرست خانوار، کودکان بازمانده از تحصیل، کودکان کار، بیسوادی، بیکاری، سوءتغذیه قشر کمدرآمد، مبتلایان بیماریهای خاص و دیابت و ... حس تاثر و همدردی ما را برمیانگیزاند.
همچنین رشد آگاهی و بالا رفتن سطح دانش عمومی سبب اطلاع ما از شیوههای غلط تغذیهای و فعالیت های آسیبرسان انسان به محیط زیست شده است. اکثریت جامعه دربارهی مضرات غذاهای آماده، فستفودها، کالریهای بالای اینگونه غذاها و مشکلاتی که برای سلامتی انسان پدید میآورند مطالبی خوانده یا شنیدهاند. همه دربارهی مضرات استفاده از اسپریها، آفتکشها، سوختهای ناخالص و آسیبهایی که انسان به طبیعت وارد کرده اطلاع داریم.
اکثریت جامعه فکر میکنند حل این مسائل و مشکلات بر عهده دولت، ارگانهای حکومتی، سازمانهای رسمی از قبیل شهرداری، سازمان محیط زیست، بهزیستی و ... میباشد. در حالی که از سوی متصدیان این سازمانها و ارگانها بارها بارها شنیدهایم که با مشکلاتی از قبیل کمبود بودجه، کمبود نیروی متخصص، کمبود امکانات و غیره برای مقابله با این مشکلات هستند و تمایل به واگذاری سهمی از مسولیتها به بخش خصوصی میباشند. متاسفانه در برخی از موارد هم شاهد ارائه راهحلهای غلط، دمدستی و غیرکارشناسی از قبیل صدور بخشنامهها، افزایش جریمهها، مصوبات نادرست و ... از سوی برخی مسولان کشور برای این معضلات اجتماعی به منظور رفع تکلیف بودهایم.
مسائل و مشکلات اجتماعی عنوان شده مختص کشور ما نیست و بسیاری از کشورهای توسعه یافته نیز چه در گذشته و چه امروزه با برخی از این مشکلات دستوپنجه نرم میکنند. در سایر کشورها با رشد تکنولوژی، همهگیر شدن استفاده از فناوریهای روز، بالا رفتن ارتباطات اجتماعی به کمک وسایل پیشرفته، امکان شبکهسازی آسان و گستردگی شبکههای اجتماعی شاهد موج جدیدی از کارآفرینی با عنوان نورآوریهای اجتماعی بودیم که به تولید محصول و یا ارائه خدماتی پرداختند که به حل مسائل و مشکلات اجتماعی کمک میکند. امروزه مفاهیم نوآوری اجتماعی و کارآفرینی اجتماعی در آن کشورها جاافتاده و حتی مراکز و موسساتی اقدام به برگزاری سمینارها و گردهماییهایی برای تشویق افراد به کارآفرینی با موضوعات اجتماعی میکنند و حتی کنفرانسهایی برای تعامل و همفکری بنیانگذاران نوآوریهای اجتماعی برپا میشود. این سازمانها و موسسات به ترویج مفاهیم نوآوریهای اجتماعی نیز میپردازند زیرا بعضا اتفاق میافتد که نوآوریهای اجتماعی با سازمانهای خیریه اشتباه گرفته میشود، در صورتی که کارآفرینی اجتماعی باید یک شیوه کسب درآمد داشته باشد و مانند سایر کارآفرینیها تشکیلات اقتصادی و مدل کسبوکار داشته باشد تا با درآمدی که از فروش محصول و یا ارائه خدمات خود کسب میکند بتواند پایدار بماند و رشد کند. تنها تفاوت کارآفرینی اجتماعی با سایر کارآفرینیها این است که به حل یک مشکل اجتماعی میپردازد و علاوه بر خدمترسانی به جامعه، یک کسبوکار قابل رشد را پایهریزی می کند.
به طور مثال بعضی از کشورهای اروپایی در گذشته با افزایش جامعه روبه سالمندی مواجه شدند، گروهی اقدام به طراحی و تولید اپلیکیشنهایی با قابلیت نصب برروی بسیاری از وسایل ارتباطی کردند تا به سالمندان و کسانی که مسولیت نگهداری سالمندان را داشتند در جهت مراقبت بهتر و آسانتر کمک کنند و این یک نمونه موفق نوآوری اجتماعی بود. صاحبان این اپلیکیشنها علاوه بر حل یک معضل اجتماعی توانستند با فروش محصول خود کسب درآمد کنند. کشور ما نیز به گفته آمارها در آیندهی نه چندان دور با این مشکل روبه رو خواهد شد که متاسفانه به جای یافتن راهحلهای مشابه شاهد مصوباتی برای تشویق جامعه جوان به فرزندآوری برای افزایش نیروی مراقبتی و پرستاری از سالمندان در آینده بودیم؛ این در حالی است که افزایش جمعیت جوان در آینده سبب کمبود امکانات رفاهی، آموزشی، بهداشتی و غیره میگردد و تامین این امکانات برای این نسل جوان نیاز به برنامهریزی و چارهاندیشی دارد.
در سال های اخیر در ایران با رشد تکنولوژی و همهگیر شدن استفاده از اینترنت، فناوریهای جدید و همچنین رشد اکوسیستم کارآفرینی بسیاری از افراد با مفاهیم استارتآپها، کسبوکارهای نوپا، مراکز شتابدهنده و غیره آشنا شدهاند و همچنین شاهد نمونههای موفق استارتآپی با میزان ارزشگذاری بالا در سطح جهانی بودیم و خوشبختانه روزبهروز شاهد افزایش استارتآپویکندها، استارتآپها و گردهماییهای کارآفرینان هستیم اما مفاهیم کارآفرینی اجتماعی و نوآوریهای اجتماعی هنوز برای عدهای ناآشناست و آن را با سازمانهای مردمنهاد و یا خیریه اشتباه میگیرند و نمونههای انگشتشماری از کارآفرینی اجتماعی در کشور ما ظهور کردند.
تمامی مسائل و مشکلات اجتماعی مطرح شده در این مقاله "فرصتهای بکر کارآفرینی" هستند که تا کنون از سوی جامعه استارتآپی و علاقمندان راهاندازی کسبوکارهای نوپا در ایران کمتر دیده شده است. در کشورهای توسعه یافته این فرصتها تبدیل به استارتآپهای موفقی با موضوعات اجتماعی شدند که علاوه بر حل یک چالش اجتماعی، سودآوری فراوانی برای بنیانگذاران خود به ارمغان آوردند.
اگر مسائل و مشکلات اجتماعی دغدغه شما نیز هست و به دنبال ایدههای ناب با قابلیت رشد بالا و سودآوری در آینده هستید، به شما توصیه میکنم با نگاهی نو به اجتماع به ایدهپردازی برای یافتن راهحل مشکلات اجتماعی بپردازید و با استفاده درست از تکنولوژیهای روز اقدام به راهاندازی یک کارآفرینی اجتماعی کنید تا علاوه بر خدمترسانی به جامعه خود و حل یک مشکل اجتماعی، کسب درآمد کنید و موفق به ثروتآفرینی شوید.