کارآفرینی اجتماعی استفاده از تکنیکهای کسبوکاری به منظور یافتن راهکارهایی برای مشکلات اجتماعی میباشد. این مفهوم را میتوان به سازمانهای مختلفی با اندازهها، اهداف و ارزشهای متفاوت تعمیم داد.
کارآفرینان سنتی عملکرد خود را بر حسب سود و درآمد میسنجند، درحالی که کارآفرینان اجتماعی علاوه بر اینها فواید مثبت برای جامعه را نیز در نظر میگیرند. معمولاً کارآفرینان اجتماعی به دنبال اهداف اجتماعی، فرهنگی و محیطزیستی هستند و فعالیتهایشان عموماً به صورت داوطلبانه انجام میگیرند. البته گاهی برای برخی شرکتها یا بنگاههای اجتماعی، سود به عنوان یکی از مولفههای آن فعالیت محسوب میشود.
تعریف مدرن
هنوز هم در مورد اینکه حقیقتاً به چه کسی کارآفرین اجتماعی گفته میشود اختلاف نظر وجود دارد. تا کنون روی تعریف کارآفرینی اجتماعی توافق کلی صورت نگرفته است، از این رو حوزهها و شاخههای مختلفی را با کارآفرینی اجتماعی مربوط دانستهاند. بشردوستان، فعالان اجتماعی، طرفداران محیط زیست و دیگر فعالان در زمینههای اجتماعی را کارآفرین اجتماعی میدانند. برای رسیدن به تعریفی شفاف از کارآفرینی اجتماعی لازم است که مجموعه وظایف کارآفرین اجتماعی را از دیگر فعالان اجتماعی جدا کرد و مرز مشخصی را میان فعالیتهای آنها ترسیم کرد. برخی طرفدار محدود کردن این اصطلاح برای موسسان سازمانهایی است که متکی به درآمد کسبشده هستند –یعنی درآمدی از که از جانب مشتریان عاید میشود. برخی دیگر این اصطلاح را گسترش دادهاند تا شامل کارهای پیمانی برای نهادهای دولتی نیز بشود، و برخی دیگر نیز بورسیهها و وقفهای مردمی را شامل این عبارت میدانند.
کارآفرینی اجتماعی در جامعهی مدرن نوع مشخصی از کارآفرینی است که روی فواید و مزیتهایی برای جامعه تمرکز دارد. به زبان ساده کارآفرینی به یک فعالیت اجتماعی تبدیل میشود زمانی که سرمایه اجتماعی را به نوعی تغییر شکل میدهد که به نحوی مثبت روی جامعه تاثیر بگذارد. این امر بسیار مفید محسوب میشود زیرا موفقیت کارآفرینی اجتماعی تا حد زیادی به عواملی بستگی دارد که شرکتهای کسبوکاری سنتی به عنوان اولویت خود نمیشمارند. کارآفرینی اجتماعی مشکلات جامعه را به سرعت شناسایی میکنند، ولی در عین حال به دنبال درک زمینهی وسیعتر مشکل هستند که ممکن است حوزهها، شاخهها و تئوریهای مختلفی را دربرگیرد. رسیدن به درک وسیعتری از اینکه یک مشکل چگونه به جامعه مربوط میشود، کارآفرینان اجتماعی را قادر میسازد تا راهکارهایی نوآورانه را توسعه داده و منابع موجود را برای تاثیرگذاری روی جامعهی جهانی بسیج کنند. برخلاف شرکتهای سنتی کسبوکاری، سرمایهها در کارآفرینی اجتماعی روی حداکثرسازی رضایت اجتماعی تمرکز دارد، و نه حداکثرسازی سودها و درآمدها. در سرتاسر جهان شرکتهای خصوصی و دولتی میلیاردها دلار برای بهبود وضعیت جوامع و افراد محروم اختصاص دادهاند. این گونه حمایتها از جانب شرکتها، چه خصوصی و چه دولتی، میتواند زمینهساز این باشد که ایدههای نوآورانه به گوش مخاطبان بیشتری برسند.
به عنوان نوآوران برجسته در این زمینه میتوان اختر حمید خان پاکستانی و محمد یونس بنگلادشی را نام برد. یونس موسس بانک گرامین و پیشگام مفهوم اعتبارات خرد برای حمایت از نوآوران در کشورهای درحال توسعهی آسیایی، آفریقایی و آمریکای لاتین است. وی برندهی جایزهی صلح نوبل شد و همچنین زمینهساز تاسیس برنامههایی چون کارآفرینی اجتماعی اینفولادی شد. برخی دیگر نظیر استفان گلدسمیث، شهردار سابق ایندیاناپولیس، فعالیتهای اجتماعیاش را در سطوح محلی متمرکز کرد و باعث شد شرکتهای بخش خصوصی در بسیاری از خدمات شهری مشارکت کنند.