امشب یه اتفاق بدی برا عزیزترینم افتاد..م
بنده نه خواب میرم
نه هیچ چیز دیگه.
فقط تونستم تصمیم بگیرم بیام اینجا بنویسمش و تمام.
یه کرمی درونم شکل گرفت که بیا و اینجا بزارش....
فقط منتظرم فردا شه.
:"
ساعت 3و خورده ای صبح.
خورشید کفتار هم نزدیکه بیادش بیرون !!!!!!!