نگین نصیریان، ورودی 98 مهندسی مکانیک
رابطهی بین علم و عمل، بدون شک جایگاه بسیار بالایی را در جامعه به خود اختصاص داده است. این رابطه میتواند در دانشگاه پایهریزی شود و با ورود به حرفه کامل شود. سؤال اساسی اینجاست که دانشگاهها چه نقشی در این رابطه ایفا میکنند و چه سهمی در این پایهریزی دارند؟ اولین بخش مورد بحث، کارآموزی است. کارآموزی در دانشگاههای خارج از ایران به سه دستهبندیِ کلی تقسیم میشوند:
1. کارآموزی که جزو دروس اجباری دانشجو است.
2. کارآموزی که جزو دروس اجباری نیست اما دانشگاه برای دانشجو فراهم میکند و حداکثر مهلت استفاده از آن 12 ماه است و باید تا قبل از نوشتن پایاننامه به اتمام برسد.
3. کارآموزی برای دانشجویان فارغالتحصیل که حداکثر مهلت استفاده از آن 6 ماه است.
برای بررسی، بهتر است از تعدادی نمونه در دانشگاههای مطرح استفادهکنیم:
در دانشگاه MIT، بخشی با عنوان MISTI وجود دارد که در ارتباط با شرکتهای برتر، دانشگاهها و مؤسسات تحقیقاتی است و سالانه برای صدها دانشجو با هزینهی خود، کارآموزی و تحقیق در خارج از کشور را فراهم میکند.
بخش دیگر، با عنوان UPOP شناخته میشود که تقریباً نیمی از برنامهی درسی سال تحصیلی دوم را در بر میگیرد و هدف آن، آمادهسازی دانشجویان برای ورود به دنیای حرفهای و پیشرفت و همکاری جدّی با سازمانها و کارمندان و کارفرمایان و استادان این دانشگاه است.
همچنین در دانشکدههای مختلف این دانشگاه، برنامههای مخصوص دانشجویان آن رشته برای کارآموزی و ورود به دنیای صنعت وجود دارد که هدف کلی آن، مشابه دو مورد بالا است.
در دانشگاه استنفورد، یک پایگاه داده با قابلیت جستوجوی آنلاین وجود دارد که برای کارآموزی در رشتهها و گرایشهای مختلف به دانشجویان کمک میکند. همچنین بخش آموزش شغلی در این دانشگاه، فرصت تعامل با صنعت و کارفرمایان و تحقیقهای خارج از دانشگاهی را برای یافتن شغل ایدهآل و مناسب در اختیار دانشجوهایش قرار میدهد.
دومین بخش مورد بحث در ارتباط با صنعت و دانشجویان، دروس عملی-آزمایشگاهی برگزارشده در طول دوران تحصیل است. بهطور کلی با مورد بررسی قراردادن چارت درسی دانشجویان دورهی کارشناسی و کارشناسی ارشد در دانشگاههای خارج از ایران، میتوانیم به این نتیجه برسیم که در هر سال تحصیلی، داشتن دروس عملی یکی از گزینههای دانشجوهاست و در این دروس به آنها کمک میشود تا دروس تجربی آموختهشده بهطور عملی مورد بحث و بررسی قرار بگیرد و تا جای ممکن بهطور عملی، موارد تجربی بهدست آورده شوند تا به دانشجو کمک شود مفاهیم را بهتر در ذهن به خاطر بسپارد و بتواند کاربردهای عملی یک بحث را بهخوبی بیاموزد و در آینده، در حرفهی خود نیز بتواند تئوریها را به عمل تبدیل و از آن استفاده کند.
سومین بخش، پروژههای در طول دوران تحصیل دانشجوهاست. در دانشگاهها، بهخصوص دانشگاههای کشورهای آمریکا و کانادا، دروس تخصصی هر رشته حتماً با پروژههای مربوط به درس همراه هستند تا این فرصت را در اختیار دانشجو قرار دهند که با موارد عملی و حتی در بعضی مواقع واقعی روبهرو شوند و تلاش کنند تا از آموختهی خود برای حل این مسئله بهره ببرند. پروژهها، در بعضی موارد مرتبط با مسائل واقعی در کارخانهها و مؤسسههای صنعتی هستند که تا حد قابلتوجهی، برای دانشجو تا حدود دانستههایش ساده میشود و او میتواند بهواقع ببیند که علم آموختهشده، در واقعیت چه شکلی به خود میگیرد و به او توانایی زیادی برای ارتباط با صنعت میدهد.
جدا از برنامههای تهیهشده توسط دانشگاهها برای ارتباط با صنعت، مؤسسههای زیادی خارج از دانشگاهها یافت میشوند که هر دانشجو میتواند با سلیقه و انتخاب خود در آنها شرکت کند و به کارآموزی بپردازد. تعدادی از این مؤسسهها با دانشگاهها همکاری میکنند تا کمکهزینهای برای دانشجویان فراهم شود و آنها بهتر بتوانند در این دورهها شرکت کنند.
توجه به این نکته ضروری است که نحوهی ارزیابی دانشجو توسط استادان در بسیاری از دانشگاههای معتبر دنیا بهگونهای است که ارزیابی کیفی و کمی، کمک به دانشجو در راه رسیدن به هدف نهایی است نه اینکه خود، هدف غایی باشد و پس از ارزیابی، آموختهها به فراموشی سپرده شوند.