آزادی
تیتر این متن را چندبار با خود تکرار کردم. من را یاد همان رانندۀ تاکسی میاندازد که صبحها گوشۀ میدان برای لقمهای نان داد میزند: «آزادی آزادی!» و من به مقصد دانشگاه سوار شده و نرسیده به آزادی، پیاده میشوم.
با پیادهشدن از ماشین احتمالاً برای اولین بار با آجرهای سرخ شریف روبهرو میشوید. کارت دانشجویی خود را روی گیت قرار میدهید و وارد دانشگاه صنعتی شریف میشوید. تبریک میگویم! حالا میتوانید در بیوی انواع شبکههای مجازی خود بنویسید «فلان مهندسی در SUT[1]».
ابری با احتمال بارش نیکوتین
با کمی گشتوگذار و گپزدن با سالبالاییها بهطور قطع اسم «جَکوز[2]» به گوشتان خواهد خورد. محدودهای دوار و سرسبز، واقع در خیابان اصلی دانشگاه صنعتی شریف و در مجاورت «شریفپلاس» که بهخاطر حوضِ گردی که در وسط آن قرار دارد و سبک کاشیکاری خاص آن، به جکوزی شبیه است و از همین رو شریفیها آن را بهاختصار جکوز مینامند. جکوز، پاتوق بسیاری از بچههای کول دانشگاه بوده و تنفس هرگونه دود در آن قانوناً ممنوع و عرفاً بلامانع است. این محدوده، نخبگان زیادی را نیز به جهان و جهانیان معرفی کرده است و حق بزرگی بر گردن جامعۀ علمی جهان دارد. همچنین اگر روزی بیغذا ماندید، در همین حوالی میتوانید از کِلانا، کلینفود، فستفود شریف و شریفپلاس آذوقهای برای ادامۀ روز تأمین کنید.
از این دست مکانها در دانشگاه زیاد است که در یک عصر بهاری بعد از ناهار با دوستانت بنشینی و قهوه بخوری (البته که ما اومدیم دانشگاه برای درس). بین برق و فیزیک، پشت ریاضی، مکلوپ[3]، چمن صنایع، مکث[4]و جاهای دیگر که بهزودی کشفشان خواهید کرد، با تلفیقشدن فضای سبز و ساختمانهای سرخ کمی شما را از هیاهوی دنیا فارغ میکند.
بچههای هنری هم خیالشان راحت
اگر اهل هنر هستید و سرتان درد میکند که به این علاقۀ زیبا در کنار درسخواندن در بهترین دانشگاه کشور بپردازید، نگران نباشید. در ساختمان معاونت فرهنگی (ساختمان شهید رضایی)، کانونهای موسیقی، شعر و ادب، هنرهای تجسمی، تئاتر و ... وجود دارند که حضور در آنها بعد از یک روز خستهکننده میتواند شیرین باشد. آنجا آدمهای عجیب و خوبی را خواهید یافت؛ افرادی که در زندگی، ذهنشان را با هنر و مهندسی پرورش میدهند. مطمئن باشید این دست آدمها تأثیر مثبتی بر گذران روزمرۀ شما دارند. پیشنهاد میکنم هرطور شده در ساختمان معاونت فرهنگی (روبروی کلانا) سر و گوشی بجنبانید؛ پشیمان نخواهید شد.
ترمهای اول اینجایی
اینجا جایی است که شما با طعم ددلاین[5]و تیای (TA)[6]آشنا میشوید و از خوابآلودگی در کلاسهای عمومیتان اشک میریزید. جایی که بوی راهپلههای آن تا عمر دارید در مشامتان خواهد ماند (این سخن، جز برای خوشکردن دل شما نیست. واقعیت این است که چون دانشجویان اجازۀ استفاده از آسانسور را ندارند، باید گریهکنان از پلهها بالا بروید). اینجا جایی نیست جز اِبنِس[7].
در ضلع شمالیِ ابنس، ساختمانی کوتاهقد وجود دارد که به آن، ساختمان تالارها میگوییم و اکثراً دروس سرویس و امتحانها در آنجا برگزار میشوند. در تالارها متوجه لود[8]دروس آن دانشکدۀ ستمگر که ریاضی یک، ریاضی دو، معادلات دیفرانسیل و ریضمو[9]را ارائه میدهد، میشوید. حرف از درس شد، در دانشگاه سالمط[10]های مشهوری از جمله عَبدُس[11]، مَرمیز[12]و خَرکَزی[13] وجود دارند که خواهی نخواهی گذرت به یکی از آنها خواهد افتاد.
آن سوی پرچین
با ردشدن از دالان مواد به پل تازهتأسیس دانشگاه میرسید و آن طرف این درۀ مرگبار، با ورود به پردیس بالا جایی را میبینیم که به ما یا حداقل چندی از ما حس خانه میدهد. جایی که بعد از کلاس مُقمَص[14]و نوشتن گُزاز[15]ها، وقتیکه خستگی باعث ازهمگسیختگی تو میشود، کنار دوستانت مینشینی و به حل مسئلههای لاینحل دنیای علم و صنعت میپردازی! حالا این مسئلهها میتواند ترکیب بازیها در لیگ انگلیس یا نقد و بررسی فیلمهای روز دنیا باشد.
آری در آخر این مسیر پرفرازونشیب (که به شما قول میدهم در تابستان اشکتان را درمیآورد)، میرسیم به دانشکدۀ مکانیک که از کاملترین و بهقطع بزرگترین دانشکدههای شریف است. مکانیک زیبای ما از هشت طبقه تشکیل شده است. با ورود به دانشکده، سه آسانسور در دو طرف میبینید؛ اما ترجیحاً سوار نشوید، تله هستند! اگر از همکف به زیرزمین بروید با چهار کارگاه، اتاقهای خدماتی، کمدهای دانشجویان و یک میز فوتبالدستیِ خسته (عامل شادی ما مکانیکیها!) مواجه خواهید شد.
اگر حسوحال پلهنوردی را هم نداشتید، در همان همکف دانشکده با رسیدن به اول راهپلهها راهرویی را میبینید که در شرق ساختمان قرار دارد. اولین در، سالن مطالعۀ «ستاره کوکب» است؛ جایی سبز، خنک و خوشگل، اما برای گرفتن صندلی در این سالن باید یک گرگ باشید. درهای بعدی سایتهای دانشکده هستند و در طرف مقابل میتوانید اتاق سمینار را ببینید. اگر تا انتهای راهرو (خیلی هم انتها نه!) بروید، با اتاقهای فعالیتهای دانشجویی مواجه خواهید شد. اتاق G06، اتاق انجمن علمی محور[16]و اتاق G05، اتاق شورای صنفی[17] است که دیر یا زود گذرتان به آنها میافتد؛ بچهها اینجا دور هم جمع میشوند و تلاش میکنند تا مشکلاتی از دانشکده را حل کنند. بعد از این کارِ سخت و دشوار هم میروند به پُشمِک[18]که بهاصطلاح نفسی تازه کنند تا بتوانند تصمیمات مهم را به نحو احسن اخذ کنند. شاید باورتان نشود، اما در اتاق جشنوارة صنعتی مکانیک (اتاق G04)، اتاق موسیقی داریم؛ یک فضای آکوستیک همراه با یک پیانوی جمعوجور.
متأسفانه یا خوشبختانهاش به شما مربوط است، اما در این چند ترم اول، قرار نیست در طبقات بالا کلاسی داشته باشید یا در آزمایشگاههای خوب و متنوع مکانیک مشغول به کار شوید. یکی از نقاط قوت دانشکدۀ جدید مهندسی مکانیک وجود حدود ۴۵ آزمایشگاه (تا جاییکه من شمردم!) از طبقات منفی یک تا چهار است که زیر نظر اساتید هستند. اگر کاری با اساتید دانشکده داشتید، اتاق اساتید محترم دانشکده در طبقات چهار تا شش قرار دارد.
در طبقۀ سوم نیز آمفیتئاتر شهید کریمیان واقع شده که رویدادها و سمینارهای دانشکده و حتی شاید جشن ورودی شما در این آمفیتئاتر مجهز برگزار میشوند. در طبقات چهار و پنج دانشکده نیز اتاقهای جلسه، سالن شورا، معاونت پژوهشی و دفتر ریاست قرار دارد. مصاحبۀ نشریه با ریاست محترم دانشکده را در همین شماره میتوانید بخوانید و من هم از ایشان نقل قول میکنم که: «امیدوارم چهار سال پیش رو از نظر علمی، اجتماعی، فرهنگی و سایر زمینهها برای شما چهار سال خوبی باشد».
به هر حال، یادتان باشد که زیبایی باید در نگاه تو ... چیز! ببخشید! یادتان باشد زیبایی در درون آدمهای دانشگاه است نه در مکانهای مختلف آن.
[1] Sharif University of Technology
[2] در متن به تفصیل آمده است، از توضیحات بیشتر معذوریم!
[3] لوپ دایرهای از نیمکتهاست که محل گردهمایی دوستان در میان فضای سبز است. این لوپ به دلیل مجاورت آن با دانشکده مکانیک سابق، مکلوپ نام گرفت.
[4] مکث یا لاوگاردن (love garden) به فضای سبز جلوی دانشکده کامپیوتر گفته میشود.
[5] مهلتی که استاد برای تحویل تمرین یا پروژه به شما میدهد. ددلاین از آنچه در سامانۀ CW میبینید، به شما نزدیکتر است.
[6] مخفف Teaching Assistant یا همان دستیار آموزشی که در طول ترم به استاد کمک و بعضاً کام شما را تلخ میکند.
[7] مخفف ساختمان ابنسینا که بهزودی برج آن را در پروفایلها مشاهده خواهید کرد!
[8] فشار وارد بر دانشجو در طول ترم زیر بار هر درس را لود آن درس میگویند که با ساعات خواب شما در طول ترم، نسبت عکس دارد!
[9] مخفف درس ریاضی مهندسی که در چارت ترم چهار شما قرار دارد.
[10] مخفف سالن مطالعه که محل زیست جمعیت کثیری از شریفیها محسوب میشود.
[11] مخفف کتابخانۀ عبدالسلام، سالن مطالعۀ دانشکدۀ فیزیک که در طبقۀ سوم آن واقع است. از آنجا میتوانید نخ آونگ فوکو را نیز ببینید!
[12] مخفف کتابخانۀ مریم میرزاخانی؛ سالن مطالعۀ دانشکدۀ ریاضی در این محل واقع در طبقه اول آن قرار گرفته است.
[13] کتابخانۀ مرکزی دانشگاه که در جوار درب شمالی آن واقع است. از آنجایی که افراد درون آن مشغول به خرزدن هستند، به آن خرکزی نیز میگویند.
[14] مخفف درس مقاومت مصالح است که واضحاً گفتن مخفف آن، از گفتن خود آن سختتر است. اما بههرحال وقت دانشجوی شریف ارزشمند است و نباید تلف شود! کلاً همهچیز در شریف، یا مخفف شده یا امکان مخففشدن آن نبوده است.
[15] مخفف گزارش آزمایشگاه که در ترم یک و درس آزمایشگاه فیزیک یک برای اولین بار با آن مواجه خواهید شد.
[16] محور را در متن «در جستجوی پل بروکِن» که توسط دبیر سابق آن نوشته شده، بشناسید.
[17] شورای صنفی را در متن «نیکی برای یاران، فرصت شمار یارا» که توسط نایبدبیر فعلی آن نوشته شده، بشناسید.
[18] پشت دانشکدۀ مکانیک یا پُشمِک از گذشته دارای موقعیتی استراتژیک بوده است؛ به طوری که در متون کهن این مکان به عنوان محل اولین مناظرات شمس و مولانا شناخته میشود و بعضاً از آن بهعنوان جکوزِ بالا استفاده میشود.