نگاهی به چالشهای محیط زیست با دید مهندسی
امیررضا جباری، ورودی ۱۴۰۰ مهندسی دریا
چالشهای محیط زیستی جزو بزرگترین چالشهای قرن ۲۱ محسوب میشوند. اکثر این چالشها با انقلاب صنعتی و تأثیر انسان بر محیط اطرافش شکل گرفتهاند. انسان قرن ۲۱ بسیار بیشتر انرژی مصرف میکند و به اقتصادیبودن فرایندهایش اهمیت میدهد. اقتصادیبودن در اغلب موارد به معنای بیتوجهی به محیط زیست و ازبینبردن چرخههای طبیعی است. این مسئله، بیشتر متوجه سیاستگذاران است، اما مهندسان نیز، بهخصوص مهندسانی که صاحبان کسب و کارها میشوند، تأثیر بسزایی در این مسئله دارند.
بهعنوان مثال، همۀ ما میدانیم که هوای تهران آلوده است؛ اما منشأ این آلودگی چیست؟ برخلاف چیزی که مسئولان اغلب علاقه دارند که روایت کنند، منشأ آلودگی هوای تهران نه خودروها و وسایل نقلیه، بلکه کارخانههای صنعتی اطراف تهران است. عامل اصلی آلودگی هوا هم سیاستگذارانی هستند که اجازۀ ساخت آن همه کارخانه و پالایشگاه را در اطراف تهران صادر کردهاند. اما این ماجرا یک مقصر دیگر هم دارد! مهندسهایی (علیالخصوص مهندسان مکانیک) که وسایل نقلیۀ احتراقی و سیستمهای انرژی در سطوح مختلف را طراحی کردهاند. فرض کنید یک مهندس مکانیک که در بخش طراحی خودرو مشغول به کار است، در طراحی اگزوز خودرو دست به ابداعی بزند که میزان آلودگی تولیدی خودرو را تا نصف کاهش دهد؛ در این صورت، میزان آلایندۀ تولیدی خودروها در کشور به نصف کاهش پیدا میکند.
عدم توجه به محیط زیست، از عوامل مهم نابودی چرخۀ توسعۀ پایدار است. برای دستیابی به توسعۀ پایدار، سیستمی نیاز است که به محیط زیست و فرایندهایش احترام بگذارد. زیرا با عدم توجه به محیط زیست در طولانی مدت، هزینهها بیشتر و بیشتر میشوند و نهتنها آرامش، رفاه و سلامت از انسانها گرفته میشود، بلکه از نظر اقتصادی هم به ضرر بشر خواهد بود. پس یک سیستم مؤثر با نگاه درست به توسعۀ پایدار، بعضی از هزینههای کوتاه مدت را به جان میخرد و به محیط زیست بیشتر اهمیت میدهد تا در بلند مدت هزینههای خود را کمتر کند.
نيروي انساني بزرگترين سرمايۀ هر كشور محسوب ميشود. اين سرمايۀ باارزش ميتواند با پرورش و بهرهگيري مؤثر، پايههاي اقتصاد كشور را دگرگون و راه دشوار توسعه را هموار سازد. در بُعد انساني توسعۀ پايدار، توسعۀ منابع انساني، بهبود تعليم و تربيت و آموزش، اهميت زیادی دارند. در بسياري از كشورهاي توسعهيافته، بخش بسیار زیادی از رشد درآمد سرانۀ ناشي از تغييرات تكنولوژيكي ايجادشده، مربوط به فرايند توسعه و مهندسي نظامهای مختلف است. (براي مثال، در آمريكا بيش از ۸۵٪)
همانطور که اشاره شد، امروزه بشر درگیر شدیدترین تهدیدهای محیط زیستی تاریخ است. تغییرات اقلیمی، گرمایش زمین، آلودگی هوا و ... چالشهایی هستند که آیندهای نهچندان روشن برای بشریت تصویر میکنند و دلیل وقوع چنین بحرانهایی تربیت نیرویی انسانیای است که اقتصادیبودنِ کوتاه مدت فرایندهایش را مهمتر از حفظ محیط زیست میداند. تنها راه نجات هم این است: تربیت نیروی انسانی متعهد به حفظ محیط زیست.
البته در این بین، دولت و قانونگذاران بهعنوان متولیان امر محیط زیست میتوانند با تعیین سیاستهایی جلوی آسیبهای محیط زیستی را بگیرند. متأسفانه ما در این زمینه هم ضعف داریم؛ چراکه در سالهای اخیر، دولت به موضوعهای مهم محیط زیستی مانند آلایندهها، ریزگردها و جنگلزدایی بهطور کافی نپرداخته ولی در خفا و بدون رضایت مجلس به کنوانسیون پاریس پیوسته است؛ در حالی که متخصصان اعتقاد دارند پیوستن به این کنوانسیون با توجه به شرایط امروز کشور و نیاز به تولید انرژی و تأثیرات منفی تحریم روی اقتصاد کشور، کاملاً غیرضروری بوده و عامل قطعی برق کشور در سالهای اخیر است. البته لازم به ذکر است که اقدام جدید دولت در مقابله با جنگلزدایی قابل تحسین است.
دولت و قانونگذاران میتوانند آسیبهای محیط زیستی را کاهش دهند؛ اما همانطور که اشاره شد، تنها راه پایدار نجات محیط زیست، تربیت نیروی انسانیِ متعهد است و آموزش عمومی و عالی باید توجه ویژهای به این مسئله داشته باشند. بهعنوان مثال، در بین دروس رشتۀ مهندسی مکانیک دانشگاه شریف چند واحد به اهمیت محیط زیست اختصاص داده شده است؟ اصلاً واحد اختصاصی به کنار! استادان دروس تخصصی چقدر به اهمیت محیط زیست در محتوای درسی خود میپردازند؟ احتمالاً شما هم با من همنظرید که جواب سؤالهای بالا هیچ است. در دانشگاهها مهندسان باید به مهارتهای حل مسئله و خلاقیت مجهز شوند و به دانشجویان یاد داده شود که محیط زیست مهم است و خیلی هم مهم است! باید به دانشجویان اصول توسعۀ پایدار آموزش داده شود تا فردایی روشنتر از آن چیزی که تصور میشود،داشته باشیم.