فاطمه شجاعی، ورودی ۹۸ مهندسی دریا
ميخواستم نوشتنم را با موقعيت مکاني «محور» برایتان شروع کنم که راستش را بخواهيد دیدم بعد از گذشت اين 8 ماه، تنها هالهاي از تصاوير دانشکده و دانشگاه برايم باقي مانده است. تقصيري هم ندارم، آخر شما با يک دانشجوي دوزيست مواجه هستيد که تنها يک ترم را در فضاي فيزيکي دانشگاه زندگي کرده است؛ اما «گرچه دوريم ولي مشتاقيم».
قرار است از «محورِ» خودمان يا همان «انجمن علمي دانشکده» برايتان بگويم. اينکه محورش چيست و بر چه محوريتي جلو ميرود.
محور فعاليتهاي دانشجويي، عبارت سهبخشي است که ميتواند بهترين خاطرات دوران دانشجويي شما را با خود گره بزند و حتي پا را فراتر از خاطرهسازي بگذارد و بخشي از مسير آيندهاي را که ممکن است در ابتداي آن دچار ابهام باشید، شفاف سازد. باید اين سه بخش کليدي را براي خودمان معنا کنيم که «به کجا ميروم آخر بنمايي وطنم».
در ابتدا، با محوري روبهرو هستيم که تداعيکنندهی ايهامي زيبا برایمان خواهد بود؛ ايهامي از ترم سه که سر کلاس مقاومت مصالح نشستهايد و استاد برايتان از نيروهاي محوري در هريک از اجزا صحبت ميکند تا محوري که ميشود جمعي دوستانه براي شما! بگذاريد از اين فضا خارج شوم و تعريفي دقيقتر برايتان بگويم: در هر دانشکدهاي انجمني وجود دارد به نام انجمن علمي که فعاليتهايي را در آنجا انجام ميدهند؛ اينکه چه فعاليتهايي در بخش بعدي برايتان ميگويم.
در بخش دوم با «فعاليتها» روبهرو هستيم. ميخواهم در اين بخش از محوريت فعاليتهاي بچهها در محور برایتان بگويم (آرايههاي جملهی قبل را مشخص کنيد)! راستش را بخواهيد وسعت اين بخش آنقدر زياد است که اين 500 کلمه، مجال کافی براي نوشتن برايم نميگذارد و باید به توضيح مختصري از هر بخش اکتفا کنم. با شنيدن اسم انجمن علمي اولين فعاليتي که به ذهن هرکدام از ما خطور ميکند، «فعاليتهاي علمي» است. اما از آنجا که ما اصلاً دانشجويانی تکبعدي نيستيم، در کنار بخش علمي، بخش فرهنگي را نيز پيش ميبريم (اصلاً همين الآن که داريد اين نشريه را ميخوانيد با يکي از دستاورهاي بخش فرهنگي محور مواجه هستيد) و بخشهاي ديگري که هرکدام دست به دست يکديگر ميدهند تا محور را بهسوی اهدافش پيش برند.
با بخش «علمي» شروع ميکنم. بخشي که با برگزاري نشستهاي متفاوت، شما را با ابعاد رشتهی خود چون گرايشها (نام اين نشستها «کاتالوگ» است)، صنعت و کارآفريني (استارت)، بررسي رشته در خارج از مرزها (رادار) و ... آشنا میکند. براي اطلاعات بيشتر شما را به کانال محور ارجاع ميدهم.
بخش «فرهنگي» حواسش هست که شما فقط درگير مباحث علمي نباشيد و بتوانيد ابعاد ديگر وجودي خود را نيز رشد و پرورش دهيد. نشريهی «خمش»، محفلي را برايتان فراهم ميکند که بتوانيد بنويسيد، ويراستاري کنيد و.... بخش فرهنگي به ارتباط دانشجويان با يکديگر و حتي استادها هم توجه ميکند. سلسه جلسات «گيربکس» فضايي را ايجاد ميکند تا در آن «هرچه ميخواهد دل تنگت بگو».
فعاليتهاي محور به همينجا محدود نميشود. بخش «مسابقه» در تلاش است که بتواند پلي براي شما بين فضاي آکادميک دروس دانشگاهي و نيازهاي صنعت باشد؛ فضايي که ميتوانيد رقابتي شيرين را در آنجا تجربه کنيد.
شايد در همين ابتداي مسير با خودتان فکر کنيد که نرمافزارهاي مخصوص مهندسي را از چه زماني و از کجا بايد ياد بگيريد. شايد باورتان نشود، ولي محور حتي به نيازهاي آموزشي شما هم فکر ميکند و هرساله نرمافزارهاي مورد نياز دانشجويان را با استادهای مجرّب آموزش ميدهد. خلاصه که همهجوره حواسش هست.
اما از هرچه بگذريم سخن «رسانه» خوشتر است. همانطور که از اسمش هم پيداست، آمده است که «برساند». اما مسئله اين است که چه چيزي را چگونه برساند و همين است که موجب ميشود فعاليتهاي رسانهاي همواره حرفي براي گفتن داشته باشند و تکرار در آنها بيمعني باشد.
و اما در بخش سوم (دانشجويي) با خودمان مواجه هستيم. خودمان که بخش مهم «محور فعاليتهاي دانشجويي» را تشکيل ميدهیم؛ بخشي که با يکديگر تعامل ميکنيم و کنار يکديگر تجربه کسب ميکنيم و گويي «براي محور گرد هم آمدهايم». شايد با خودتان بگوييد حالا که کرونا فضاي نااميدي را در تمامي ابعاد زندگيمان تزريق ميکند، حتماً بخشهاي مختلف محور هم در حالِ خاکخوردن ميباشند تا روزي که چندمين موج کرونا هم به پايان برسد و روزي که نميدانم ترم چندم کارشناسيام را سپري ميکنم با اين فضاي حقيقي مواجه شوم؛ ولی بايد بگويم که خير، سخت در اشتباه هستيد. زيرا محور هيچگاه از حرکت باز نميايستد و همچنان پرقدرت ادامه ميدهد، گويي «تا شقايق هست زندگي بايد کرد».
حقيقتاً اين 500 و اندي کلمه نميتواند توصيف کاملي بر محور فعاليتهاي دانشجويي باشد؛ اما اميدوارم بتواند دلهايتان را روانهی فعاليتهاي محور کند.
منتظر شما هستيم، کليکرنجه بفرماييد!