ویرگول
ورودثبت نام
انجمن علمی دانشکدۀ مکانیک شریف (محور)
انجمن علمی دانشکدۀ مکانیک شریف (محور)
خواندن ۹ دقیقه·۴ سال پیش

برای تو، ورودی جدید!

مصاحبه با دکتر مقداری، فارغ‌التحصیل مقطع دکتری از دانشگاه نیومکزیکو آمریکا در سال 1366

حسن علیزاده، ورودی ۹۵ مهندسی مکانیک

علی انصاری، ورودی ۹۸ مهندسی مکانیک

اگر خوشامدگویی و صحبت اولیه‌ای دارید بفرمایید.

سلام دارم خدمت دانشجویان عزیز که به‌تازگی به دانشگاه شریف وارد شدند. در واقع به یکی از رؤیاهای زندگیشان دسترسی پیدا کردند. امیدوارم که در این فرصتی که در دانشگاه شریف هستند، بتوانند هم به علمشان و هم به معرفتشان بیفزایند و افراد مفیدتری در آینده برای جامعه باشند.

دکتر مقداری
دکتر مقداری

از نظر شما چه تعریفی می‌شود برای دانشگاه شریف ارائه داد؟

شریف یک دانشگاهی است که هم شهرت ملّی و هم شهرت جهانی دارد، از بُعد عمدتاً علمی. بچه‌هایی که وارد این دانشگاه می‌شوند، به‌تدریج با فرهنگ این دانشگاه آشنا می‌شوند و شریف هم تلاش کرده که طی سالیان گذشته از بدو تأسیس، بهترین استادهایی که در کشور وجود داشتند را جذب کند و یک فضایی را ایجاد کند که جوان‌هایی که وارد این دانشگاه می‌شوند، این حس به آن‌ها دست ندهد که از دنیا عقب هستند؛ یعنی عملاً همان مطالب علمی که در دنیا تدریس می‌شود را دارند اینجا در کشور خودشان یاد می‌گیرند. منتهی این تمام ماجرا نیست. مسئولین دانشگاه بر کیفیت دانشجویان ورودی، استادان و همین‌طور برنامه‌های آموزشی از ابتدا تاکنون وسواس و تأکید داشتند و دارند. خیلی از مهندسان و دانشمندان تراز اول مملکت که از این دانشگاه فارغ‌التحصیل شدند، امروز موفقیت‌های خودشان را مرهون سخت‌گیری‌ها وسواس‌های علمی و آموزشی این دانشگاه می‌دانند. این اصول و وسواس‌هایی که دانشگاه همیشه به خرج داده، خوشبختانه همچنان پابرجاست. البته معتقدیم که با آموزش خوب، مسئولیت هم همراه است.

دانشجوهایی که خداوند استعداد و توانایی به آن‌ها داده و با تلاش مضاعف به این دانشگاه وارد شده‌اند، وظیفه‌ای دارند که هم دانش خودشان را تقویت کنند و هم آن را برای سودرسانی به دیگران به کار بگیرند. ما در شریف معتقدیم که شریفی‌ها باید انسان‌ها و شهروندان فعّالی در جامعه باشند. بعضی اوقات، دانشجویان از من می‌پرسند که چطور بیشترین بهره را از آموزش ببریم. پاسخ من ساده است؛ ظرفیت گوش‌دادن را در خودتان تقویت کنید. تلاش کنید که گوش بدهید. شما نمی‌توانید از دیگران یاد بگیرید و یا در یک گفت‌وگوی معنی‌دار شرکت کنید؛ مگر اینکه ابتدا مایل باشید بپذیرید که برای گوش‌دادن آمده‌اید. لذا باید مها‌رت‌های استدلالی و انتقادی خودتان را تقویت کنید.

تصور و هدف خیلی از افرادی که شریف را انتخاب می‌کنند، اپلای است و آن‌چنان به علاقه‌ی خود به رشته توجه نمی‌کنند و به نوعی صرفاً این دانشگاه را سکوی پرتاب می‌بینند. نظر شما در این باره چیست؟

تجربه‌ی خودم را بخواهم بگویم، من فکر می‌کنم انسان باید روی موضوعی که علاقه دارد، کار کند؛ یعنی شما اگر در حوزه‌ای که علاقه دارید، تحصیل کنید، قطعاً موفق می‌شوید. هدف اپلای، برای یک فرد تحصیل‌کرده‌ی دانشگاهی، هدف خوبی نیست. شما اگر در هر حرفه و شغلی، آن تخصص را خوب یاد بگیرید، قطعاً در هر جایی از دنیا به شما نیاز دارند و بیشتر هم در کشور خودتان. اگر هم تمایل به امتحان‌کردن جوامع دیگر را داشته باشید، فضا برایتان باز خواهد بود. من فکر می‌کنم خوب است که دانشجویان نقاط ضعف خودشان را شناسایی کنند و سعی کنند آن نقاط ضعف را برطرف کنند. طبیعتاً با تقویت این نقاط ضعف و ارتقای دانششان در هر حوزه‌ای که تحصیل می‌کنند، به‌راحتی می‌توانند در هر جایی که خداوند مقرّر کرده، زندگی و کار کنند و آینده‌ی خوبی داشته باشند.

به نظر شما تفاوت‌های عمده‌ای که دانشجو با دانش‌آموز دارد چیست؟

دانش‌آموز معمولاً دنبال‌کننده است؛ پرسشگر و جوینده نیست. یک مطلبی را به او می‌گویند، او هم می‌خواند و امتحان می‌دهد و معمولاً به این فکر نمی‌کند که چه فایده‌ای برایش دارد و نهایتاً هم وارد دانشگاه می‌شود. در واقع آموزش برایش کانالیزه شده است؛ (صحبت من در مورد آموزش و پرورش ایران است.) اما دانشگاه این‌طور نیست. دانشجو هم نباید این‌طور باشد. دانشجو نقش بزرگ‌تری دارد و باید خودش را به چالش دعوت کند و محدودیتی برای فعالیت خودش قائل نباشد. هیچ‌کس نمی‌تواند به شما بگوید حتماً باید این مسیر را بروید. دانشجو علاوه‌بر برنامه‌ی درسی که برایش تنظیم شده، خودش هم فرصتی پیدا کرده که قابلیت های خودش را شناسایی کند و به نظر من باید از محدوده‌ی آسایش عقلانی‌اش خارج شود. در دبیرستان، دانش‌آموزان همگی از یک منطقه‌اند. اما در دانشگاه از مناطق مختلف با زبان‌ها و فرهنگ‌های مختلف حضور دارند و برخی از این‌ها می‌توانند برای شما جالب باشند؛ یعنی فرصتی که ممکن است در طول عمرتان پیدا نکرده باشید که با افرادی از سایر استان‌ها آشنا شوید، در دانشگاه اتفاق افتاده است. پس شما در اینجا، هم فرصت یادگیری فرهنگ‌های ایرانی و هم فرصت تمرین همکاری با افراد مختلف را دارید. به نظر من اینکه هم‌کلاسی‌های شما ممکن است با شما متفاوت باشند، می‌تواند موجب تقویت روحیه و قابلیت‌های شما بشود. شما باید تفاوت‌ها را شناسایی کنید و این تفاوت‌ها هستند که باعث یادگیری می‌شوند. اگر تفاوتی وجود نداشت، شما چیزی نمی‌آموختید. تفاوت‌ها به شما کمک می‌کنند.

نظرتان در مورد فعالیت‌های دانشجویی که در دوران کارشناسی انجام می‌شود، جدا از فعالیت‌های درسی چیست؟

ما در دانشگاه شریف انتظارمان و برنامه‌ریزیمان این است که دانشجویان تک‌بعدی به بار نیایند. البته بعضی اوقات، دانشجو به هیچ چیز جز ریاضی علاقه ندارد که آن را نمی‌توان کاری کرد. ولی تلاش و ایده‌آل برنامه‌ریزی‌های دانشگاه این است که دانشجوها قابلیت‌های خودشان را در حوزه‌های مختلف غیردرسی محک بزنند. ما همیشه تشویق می‌کنیم و فکر می‌کنیم که این خیلی خوب است که اگر یک دانشجو یک توانایی در حوزه‌ی موسیقی، هنر، ورزش و مسائل اجتماعی دارد، درگیر این‌ها هم بشود و در حوزه‌ي فعالیت‌های جمعی و فوق‌برنامه شرکت کند. این شرکت‌کردن، باعث رشد فردی شخص می‌شود. ما فکر نمی‌کنیم دانشجوی مکانیک شریف حتماً باید با دانشجوهای هم‌رشته‌ی خود تعامل داشته باشد. می‌تواند دوستانی در رشته‌ی برق، کامپیوتر، صنایع و ... داشته باشد و این‌ها وقتی اتفاق می‌افتد که دانشجوها در فعالیت‌های گروهی شرکت کنند و دوستان خوبی پیدا کنند و فرصت یادگیری از آن‌ها داشته باشند. این فرصت چهارپنج‌ساله هم باز نمی‌گردد. دوره‌ی کارشناسی بهترین دوران زندگی شماست. در تحصیلات تکمیلی کارها تخصصی‌تر می‌شوند و دامنه‌ی فعالیت، نسبت به دوره‌ی کارشناسی باریک‌تر می‌شود. لذا از این بهترین فرصت، باید بهترین استفاده را هم داشته باشید. تفاوت عمده‌ای با دبیرستان وجود دارد. کسی صبح به شما نمی‌گوید «پاشو برو مدرسه!» یا یکی بیاید دنبالتان و شما را به مدرسه ببرد؛ باید خودکار باشید و نظم را یاد بگیرید و خودتان، خودتان را منظم کنید. برنامه‌ریزی خودتان را خودتان انجام دهید. دیگر، والدینتان مراقب شما نیستند. ما معتقدیم بچه‌ها وقتی وارد دانشگاه می‌شوند، باید یک فرد بزرگسال واقعی بشوند؛ یعنی مستقل روی پای خودشان بایستند و کارهایشان را خودشان دنبال کنند، چه در مسائل علمی چه مسائل غیرعلمی که مرتبط با تعامل با جامعه است.

یک دانشجوی مکانیک، در همین ابتدای کار باید به فکر کسب چه مهارت‌هایی باشد؟

من نمی‌توانم برای افراد نسخه بپیچم که هرکس باید چه کاری انجام دهد. در دانشگاه معمولاً دوره‌های مهارتی متنوعی هست، بچه‌ها برحسب علاقه خودشان می‌توانند در این دوره‌ها شرکت کنند. البته شرایطِ این شش، هفت ماه گذشته اوضاع همه جای دنیا را سخت کرده است. دوره‌های ماینور، یا به اصطلاح همان فرعی، هم هست که اگر دانشجویی مثلاً در رشته‌ی مکانیک قبول شده است، اگر علاقه‌مند باشد می‌تواند دوره‌ی فرعی اقتصاد را هم سپری کند و در کل، مهارت جانبی در کنار تحصیل اصلی کسب کند. دوره‌های فوق‌برنامه هم که الی‌ماشاءالله توسط حوزه‌ی معاونت فرهنگی برگزار می‌شوند و بچه‌ها می‌توانند ثبت‌نام کنند و جلو بروند. به نظر من، علایق افراد متفاوت است و این وظیفه‌ی خود بچه‌ها است که ببینند به چه چیزی علاقه دارند. کسی نمی‌تواند به شما بگوید باید فلان کار را انجام بدهید. البته بعد از تعریف هدفتان، می‌توانید با دیگران مشورت کنید و بپرسید که من چطور می‌توانم به هدفم برسم.

نقطه‌‌ضعفی که من تا حدودی در برخی از فارغ‌التحصیلان شریف دیدم، مهارت‌های اجتماعی است. توصیه می‌کنم مهارت اجتماعی، تعامل‌پذیری و روحیه‌ی کمک به دیگران را بالا ببرند. اینجا محیط مسابقه‌ی دبیرستان نیست که با همکلاسیتان رقابت کنید. اینطور نیست که اگر همکلاسی شما چیزی نداند، به نفع شما باشد. اگر چیزی می‌دانید که هم‌کلاسیتان نمی‌داند، باید به او کمک کنید و نگران این نباشید که اگر کمک کنم نمره‌اش خوب می‌شود، معدلش بالا می‌رود و ... . این می‌شود روحیه‌ی خدمت به جامعه که باید در خودتان تقویت کنید. همیشه جایگاه شما محفوظ خواهد بود. علاوه بر اینکه خودتان را ارتقا می‌دهید، تلاش کنید که به دیگران یا زیردستی‌ها یا افرادی که کمتر توانایی دارند، کمک کنید. این‌ها مهارت‌های قشنگی هستند که اگر یاد بگیرید، هیچ جای دنیا شبیه آن را نمی‌بینید.

دسته‌ای از دانشجویان هستند که یک علاقه‌ی کلی به رشته‌ی مکانیک و مثلاً کارکردن با دستگاه‌ها و تحلیلشان دارند؛ اما هنوز دقیقاً برایشان مشخص نشده که در آینده می‌خواهند به سمت چه گرایشی بروند. لطفاً یک توضیحی در این مورد و اینکه چطور دقیقاً علاقه‌ی خودشان را پیدا کنند، بدهید.

سال اول و دوم که دروس، عمدتاً علوم پایه هستند تا پایه‌ی شما قوی شود و بتوانید در آینده، دروس تخصصی را بگذرانید. من فکر می‌کنم تا اواخر سال سوم دانشجو می‌تواند حس پیدا کند و متوجه بشود که چه درس‌هایی را راحت‌تر یاد می‌گیرد و قابل‌هضم و مورد علاقه‌اش است. در آن زمان است که می‌تواند سبد دروس اختیاری‌اش را انتخاب کند.

بسته به علاقه‌ی شخص، همه‌ی این سبدهای درسی معادل هستند و این‌طور هم نیست که اگر به‌عنوان مثال، سبد حرارت و سیالات را انتخاب کردید، تا آخر عمرتان بایستی در همان حوزه کار کنید. خیر، شما مهندس مکانیک هستید؛ آن سبدهای درسی صرفاً در حد سه، چهار درس، شما را از همکارتان که مثلا ساخت و تولید خوانده، متمایز می‌کند و این‌طور نیست که برای شما تعیین‌کننده باشد. شما همیشه می‌توانید اگر به دروس دیگری هم علاقه دارید، در کلاس درسی مربوطه شرکت کنید و یا خودآموزی کنید. به‌خصوص می‌توانید از قابلیت‌های اینترنت استفاده کنید و توانایی‌های خود را ارتقا دهید.

به نظر من، خیلی به این موضوع فکر نکنید و تا تقریباً سال سوم، با همان برنامه‌ی درسی دانشکده پیش بروید. بعداً متوجه خواهید شد که کدام زمینه‌ها بیشتر شما را جذب می‌کنند. من معتقدم مهندسان مکانیک نباید برای خودشان محدودیت قائل شوند. این‌طور مرزبندی نکنند که من سیالاتی هستم، فلانی ساخت و تولید و ... . در نهایت شما همگی مهندس مکانیک هستید. در کل می‌خواهم بگویم که خیلی مسئله‌ی مهمی نیست که به خاطرش به خودتان دردسر بدهید.

انجمن مهندسان مکانیک آمریکا سال‌هاست که شعاری دارد:

“From A(airplanes) to Z(zippers), mechanical engineers did it!”

یعنی مهندسان مکانیک در ساخت هواپیما تا زیپ پیراهن نقش دارند و محدودیت ندارند. یک مهندس مکانیک قابلیت‌های زیادی دارد. مهندسی مکانیک مادر علوم مهندسی است.

به‌عنوان کلام آخر، چه توصیه‌ای برای ورودیان جدید دارید؟

همان‌طور که گفتم، دانشجویان برای اولین بار است که مستقل زندگی‌کردن را تجربه می‌کنند و دانشگاه به آن‌ها کمک می‌کند که مستقل زندگی‌کردن و مستقل فکرکردن را یاد بگیرند. به نظر من، قسمتی از یادگیری در زندگی دانشگاهی همان قبول و انتخاب همین مسئولیت‌هاست؛ یعنی مسئولیت‌پذیربودن. خیلی باید تلاش کنند و مواظب باشند از هدف و مسیری که برایش تلاش زیادی کرده‌اند، منحرف نشوند. شما الآن افراد بالغی هستید و باید مسئول اعمال خودتان باشید. دیگر نمی‌توانید مسئولیت را به گردن والدین خود بیندازید تا برای شما تصمیم بگیرند.

خیلی از پدر و مادرها به خصوص در فرهنگ ما، زندگی خودشان را قربانی کردند و از تفریح و هزینه‌های شخصی خودشان زدند تا به تحصیل شما صدمه‌ای وارد نشود و بتوانید وارد بهترین دانشگاه صنعتی کشور شوید. به نظر من در دانشگاه باید مسئولانه، قدرِ ازخودگذشتگی و زحمات آن‌ها را بدانید. همان‌طور که در دوران متوسطه انجام دادید و قبول‌شدن در دانشگاه شریف را به عنوان پاداش به آن‌ها دادید. اگر به این نکات توجه کنید، فکر می‌کنم در آینده افراد مثبتی برای خودتان در کشور خواهید بود.

یادتان نرود، این جمله‌ی من را فراموش نکنید: درست است که شما با رتبه‌های بالا وارد این دانشگاه شده‌اید، اما به این مفهوم نیست که از این دانشگاه با رتبه‌های بالا خارج می‌شوید. یعنی مغرور نشوید و یادتان باشد که انسان‌های معمولی (منظورم شما نیستید!) اگر بخواهند، می‌توانند زندگی‌های فوق‌العاده و شگفت‌آوری را رهبری کنند. پس از شما انتظار بالاتری می‌رود؛ چون شما معمولی نیستید، شما تلاش کردید و نشان دادید می‌توانید وارد یک دانشگاه بسیار خوب بشوید.ی ‌ایا

خمشمحور دوره 28آبانماهحسن علیزادهعلی انصاری
صفحۀ نوشته‌های رسانه‌ای گروه محور - تأسیس ۱۳۷۲ - «محورِ فعالیت‌های دانشجویی دانشکدۀ مکانیک»
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید