انجمن علمی دانشکدۀ مکانیک شریف (محور)
انجمن علمی دانشکدۀ مکانیک شریف (محور)
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

جای خالی شریفی‌ها

بررسی علل کمبود فرصت‌های شغلی مناسب در صنعت کشور

محمدرضا بافندکار، ورودی ۱۴۰۰ ارشد مکانیک

شاید بهتر بود عنوانی دردناک‌تر انتخاب کرد، عنوانی که مهاجرت یک‌طرفۀ نخبگان را نشان دهد، عنوانی که دلتنگی هجرت از وطن را به‌خوبی نمایان سازد؛ مرثیۀ پرواز!

در قدم اول اگر بخواهیم از دریچۀ نگاه یک دانشجوی کارشناسی شریف به مقولۀ مهاجرت، به بررسی این موضوع بپردازیم، دلایل مختلفی را خواهیم دید که الزاماً رابطۀ مستقیمی با صنعت کشور نخواهند داشت؛ مسائلی از قبیل آزادی‌های مدنی و ضعف‌های اقتصادی شاید سهم بیشتری در تصمیم به مهاجرت داشته باشند، اما هیچ‌گاه ضعف ارتباط دو سویۀ صنعت و جامعۀ نخبگان دانشگاهی را نمی‌توان نادیده گرفت. لذا در ادامه به‌اختصار به تحلیل و بررسی دلایل این ضعف و نقصان می‌پردازیم.

عدم میل و علاقۀ استادان دانشگاه به ارتباط با صنعت و انجام پروژه‌های صنعتی

یکی از مهم‌ترین دلایلی که سبب فاصله‌گرفتن دانشجویان از فضای صنعت کشور می‌شود، بی‌میلی استادان به تعامل و همکاری‌های مداوم با شرکت‌های دانش‌بنیان و بخش‌های مختلف صنعت است. ریشۀ این موضوع را می‌توان در شیوۀ غلط ارزیابی و ارتقاء علمی استادها مشاهده کرد. نتیجۀ این مسئله نیز، انتشار کامیونی مقالات است که بعضاً هیچ کمکی به معضلات صنعت کشور نمی‌کنند. علاوه بر این، میل دوچندان دانشجویان به مهاجرت، اهرم فشاری شده است که موضوع پایان‌نامه‌ها و پروژه‌های دانشگاهی را به سمت اولویت‌های پژوهشی دانشگاه‌های خارج از کشور، سمت و سو می‌دهد.

خودبرتربینی دانشجویان نسبت به جامعۀ صنعتی

در جامعۀ دانشگاهی شریف به علت برتری نسبت به سایر دانشگاه‌های کشور، غرور و خودبرتربینی خاصی در دانشجویان دیده می‌شود؛ اما نباید فراموش کرد که این رشد و موفقیت‌ها اکثراً در مسائل آکادمیک و دروس دانشگاهی هستند. ضعف مهارت‌های صنعتی دانشجویان نکته‌ای است که کمتر مورد توجه مدیران دانشگاه قرار گرفته است. خروجی‌های نامطلوب این فرایند، توقع مالی بالا، انتظار استقبال گرم صنایع و تصدی جایگاه‌های شغلی ممتاز هستند که متأسفانه به دلیل همان ضعفی که اشاره شد، محقق نمی‌شوند.

پویانبودن صنعت کشور

در مقابل نکاتی که در بخش‌های قبل گفته شد، خوب است اشاره‌ای به ضعف‌های صنایع و شرکت‌های صنعتی کشور نیز داشته باشیم. صنعت ایران از حیث استفاده از علوم به‌روز و تولیدات دانش‌بنیان در جایگاه خوبی قرار ندارد. به‌علاوه، بخش تحقیق و توسعه در اکثر شرکت‌ها و صنایع کشور، صرفاً به‌عنوان درگاهی برای تولید مستندات و گزارش‌های تکراری و بی‌ثمر در حال فعالیت است. به عبارتی می‌توان گفت در اغلب صنایع نفت، گاز، پتروشیمی و فولاد، پایۀ اصلی طراحی و ساخت بخش‌های مختلف توسط شرکت‌های خارج از کشور انجام گردیده و در سال‌های اخیر، مهندسان رویه‌ای تکراری را در اجرا و بهره‌برداری مد نظر داشته‌اند. به همین جهت، سرمایه‌گذاری در موضوعات پژوهشی و استفاده از سواد آکادمیکِ جامعۀ نخبگان دانشگاهی در اولویت گزینش و انتخاب صنایع و شرکت‌های خصوصی صنعتی قرار نگرفته است. به‌طور روشن‌تر می‌توان گفت که مدیران بخش صنعت و شرکت‌های مرتبط سعی دارند با جذب نیروی انسانی ارزان، فرایندهای اجرایی را با همان بازده مطلوب در دستور کار قرار دهند و خروجی این تفکر سبب می‌شود تا یک دانشجوی دانشگاه آزاد، شانس بیشتری برای جذب در این شرکت‌ها با حقوق نسبتاً پایین داشته باشد.

اگر بخواهیم در پایان جمع‌بندی خوبی از حفره‌های اشاره‌شده و ارتباط دوسویۀ صنعت و دانشگاه داشته باشیم، می‌توان گفت که اصلی‌ترین معضل، عدم شناخت کافی و شفاف دانشجویان نسبت به صنعت کشور است. در قدم بعدی، یادگیری مهارت‌های مرتبط با جایگاه‌های شغلی فعال در صنعت کشور نیز بایستی در دستور کار جامعۀ دانشگاهی قرار گیرد.


خمشمحور ۳۰شماره ۳اسفندماهمحمدرضا بافندکار
صفحۀ نوشته‌های رسانه‌ای گروه محور - تأسیس ۱۳۷۲ - «محورِ فعالیت‌های دانشجویی دانشکدۀ مکانیک»
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید