ویرگول
ورودثبت نام
انجمن علمی دانشکدۀ مکانیک شریف (محور)
انجمن علمی دانشکدۀ مکانیک شریف (محور)
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

حلقۀ قهرمان

ماجرای حلقۀ دست مهندسان کانادایی

مریم کریمی جعفری، ورودی ۹۹ مهندسی مکانیک

آیا تا به حال چیزی دربارۀ سوگند‌نامۀ مهندسی شنیده‌اید؟ لابد شما هم مانند من گمان می‌کردید چنین سوگند‌نامه‌ای وجود خارجی ندارد؛ اما باید این را بگویم که در کانادا سوگند‌نامه‌ای وجود دارد که تازه‌مهندس‌ها در هنگام فارغ‌التحصیلی آن را قرائت می‌کنند. اما فقط این نیست؛ آنان همچنین در این روز حلقه‌ای معمولاً از جنس استیل دریافت می‌کنند که آن را به انگشت کوچک خود می‌پوشانند. این حلقه، حلقۀ خیلی ساده‌ای است که سطح بیرونی کاملاً گردی ندارد و چند‌ضلعی‌شکل است تا هنگام کار، روی کاغذ کشیده شود و مهندس را به یاد نقش حیاتی شغل خود در زندگی انسان‌ها، بیندازد. این حلقه همواره نقش اخلاقی، اجتماعی و انسانی یک مهندس را یادآور می‌شود و از طرفی حتی باعث می‌شود که فرد برای تصمیم‌گیری در همۀ امور زندگی‌اش، متعهدانه عمل کند. بررسی‌ها نشان می‌دهند که این سوگند‌نامه و حلقه تا حدودی تأثیر خود را در کاهش خطا‌های مهندسی در کانادا گذاشته‌اند.

می‌گویند این حلقه‌ها از بقایای پل «کبک» (Quebec)، پل رودخانۀ «سنت لارنس»، ساخته شده است که در هنگام طراحی و ساخت، خراب شد. ماجرا از این قرار بود که در سال ۱۹۰۷ که این پل ساخته می‌شد، کارگری در حال پرچ‌زدن روی آن بوده که متوجه می‌شود یکی از پرچ‌هایی که در کمتر از یک ساعت پیش زده، شکسته است. در فاصلۀ اینکه این موضوع را بفهمد و برود تا به سر‌کارگر خبر دهد، پل فرو می‌ریزد و صدای مهیب ریزش پل فولادی و برخورد آن به زمین، تا فاصلۀ ده‌کیلومتری شنیده می‌شود؛ طوری که اهالی منطقه احساس می‌کنند زلزله رخ داده است. آن روز از ۸۶ کارگری که روی پل کار می‌کردند، فقط یازده نفر زنده می‌مانند و باقی افراد جان خود را از دست می‌دهند. پس از بررسی حادثه توسط دولت کانادا، «تئودور کوپر»، مهندس عمران آمریکایی، به‌عنوان مقصر اعلام می‌شود. این پل حتی قبل از ساخت نیز مشهور بود و این پایان برای آن واقعاً غم‌انگیز محسوب می‌شد. بنابراین دولت کانادا تصمیم به بازسازی آن گرفت؛ اما این حادثه به همین‌جا ختم نشد و در سال ۱۹۱۶ در هنگام بازسازی پل، فاجعۀ دیگری رخ داد و ۱۳ نفر دیگر جان خود را از دست دادند.

در سال ۱۹۲۲، در شهر مونترال کانادا نشستی متشکل از مهندسان برگزار شد که در آن پروفسور «هالتین» از دانشگاه تورنتو، ایدۀ سوگند‌نامه را بیان کرد. هدف او یکپارچه‌سازی جامعۀ مهندسان و آگاه‌سازی آنان از اهمیت حرفۀ حیاتی خود بود. بعد از این نشست، از «رودیارد کیپلینگ»، شاعر و رمان‌نویس انگلیسی، درخواست شد که این سوگند‌نامه را بنویسد؛ زیرا او قبلاً شعری دربارۀ یک مهندس سروده بود. همچنین بعد از آن در سال ۱۹۷۰ مراسم مشابهی در آمریکا، در دانشگاه ایالتی «کلیولند»، برگزار شد که در آن نیز حلقه‌هایی به مهندسانی که تازه فارغ‌التحصیل شده بودند، داده شد. سطح خارجی این حلقه‌ها برعکس نمونۀ کانادایی، صاف و صیقلی بود.

بیایید کمی فکر کنیم. شاید اگر آن مهندس عمران در ابتدا در محاسبات و طراحی پل اشتباهی نمی‌کرد، آن کارگر‌ها عمر طولانی‌تری می‌داشتند. شاید اگر دولت، ابتدا در بازسازی پل بیشتر تلاش می‌کرد، افراد بیشتری جان خود را از دست نمی‌دادند و شاید اگر سوگند‌نامه زود‌تر تدوین می‌شد و اثر‌گذاری کافی را داشت، هر مهندس، حرفۀ خود را جدی‌تر می‌گرفت؛ حرفه‌ای که کمابیش با جان انسان‌ها نیز سر و کار دارد. حتی شاید اگر مسئولیت‌پذیری برای هر انسانی اولویت مهمی در زندگی‌اش بود، تعداد خطا‌های انسانی و مهندسی که باعث از‌دست‌رفتن جان میلیون‌ها انسان شده‌اند، کمتر می‌شد.

این حادثه و حادثه‌های مشابه و نتایج آن‌ها، نکاتی را به ما گوشزد می‌کنند. اول اینکه مهندسی بر‌خلاف چیزی که به‌نظر می‌رسد، نقش پر‌رنگی در حفظ جان انسان‌ها دارد. دوم اینکه حتی خطا‌های کوچک در طراحی و محاسبات می‌توانند باعث فجایع بزرگی شوند. سوم اینکه حتی چیز‌های کوچکی مثل سوگند‌نامه و یک حلقۀ استیل می‌توانند در زندگی انسانی و جمعی، تأثیر‌گذار باشند و نکتۀ آخر اینکه ما مهندسان نباید بگذاریم به‌خاطر میخی، مملکتی نابود شود.

خمشمحور ۳۰مریم کریمی جعفریشماره ۵اردیبهشت‌ماه
صفحۀ نوشته‌های رسانه‌ای گروه محور - تأسیس ۱۳۷۲ - «محورِ فعالیت‌های دانشجویی دانشکدۀ مکانیک»
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید